نوعی نگاه رئالیستی نسبت به جامعه در آثار سنایی دیده میشود.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، درسگفتار سنایی با موضوع تاثیر سنایی بر اقبال لاهوری در ستایش جاویدنامه با حضور سهیلا صلاحیمقدم، چهارشنبه نخستین روز آذرماه در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزارشد.
صلاحیمقدم که روی ادبیات تطبیقی کار میکند، از طریق سنایی به اقبال لاهوری رسیده است، او گفت: جاویدنامه اقبال لاهوری از کتاب سیرالعباد الی المعاد سنایی تاثیر گرفته است. سنایی دو دوره دارد، یک دوره عیاشی و یک دوره عرفانی ما نمیتوانیم این دو دوره را به کلی از هم جدا کنیم.
او افزود: سنایی در فقه، حدیث، حکمت و کلام به درجه بالایی رسیده بود و این درجات علمی را در خلال آثارش میتوانیم دریابیم، در جوانی به نقاط مختلف خراسان از جمله به سرخس سر میزند. در خانقاه محمدمنصور سرخسی زندگی میکند، بنابراین بعد عرفانی سنایی نزد سرخسی به وجود آمده است. زمینههای عرفان سنایی از قبل در او بود و بعد پدر شعر عرفانی شد.
صلاحیمقدم با بیان اینکه سنایی از سرخس به غزنی باز گشت، توضیح داد: سنایی در غزنی مشغول جمعآوری اشعار اخلاقی و عرفانی خود میشود. این آثار را جمع میکند و نام آن را فخری(الهینامه یا حدیقه الحقیقه) میگذارد. این کتابی است که مولانا در جلسات درس از آن استفاده میکرد. سپس مولانا به خواسته حسامالدین چلبی برای کلاسهای درسش، مثنوی را میسراید. ارادت مولانا به سنایی همینجا دیده میشود.
به گفته او سنایی شاعری است که عرفان دینی دارد و حالت عرفان مولانا و عرفان خاص حافظ در سنایی نیست. سنایی با عقل و مسائل دینی همراه است.
فقط زبان فارسی میتواند شعر را به بهترین نحو ارائه دهد
صلاحیمقدم با بیان اینکه سنایی در ادبیات فارسی جایگاه بزرگی دارد تا جایی که به او پدر شعر عرفانی لقب میدهند، افزود: در عین حال شاهد قصاید و غزلیات انتقادی-اجتماعی او هم هستیم، یعنی نوعی نگاه رئالیستی نسبت به جامعه در آثار سنایی دیده میشود. سنایی مداح و هجاگو، ناقد و اندرزگو و در عین حال قلندر است.
وی سپس درباره کتاب سیرالعباد الی المعاد توضیح داد: این کتاب از اشعاری مستحکم، زیبا و فلسفی همراه با نشانههای دانش علم نجوم عصر او تشکیل شده است چون از افلاک بالا میرود. سیرالعباد الی معاد سفر روح است.
صلاحیمقدم با اشاره به دید عجیب لاهوری به ادبیات، افزود: او به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و اردو که زبان مادراش بود تسلط داشت. شاعری معاصر است که میگوید دربین تمام زبانهای دنیا تنها زبانی که میتواند شعر را به بهترین نحو ارائه دهد و در خود ظرفیت پرورش شعر را دارد، فقط زبان فارسی است. در همین زمان شعر به زبان اردو میگفت.
وی درباره تاثیر مولانا بر زندگی اقبال لاهوری بیان کرد: نقطه عطفی در زندگی اقبال لاهوری به وجود آمد و عاشق مولانا شد. از همان عشقی که مولانا به شمس تبریزی داشت ولی از ابتدا سنایی بود که به عنوان پدر شعر عرفانی برای اقبال لاهوری مطرح است. عرفان اجتماعی را در آثار ویلیام بلیک، اقبال لاهوری و مولانا دیدم. برخی بر این اعتقاد اند که مولانا عرفان اجتماعی ندارد.