همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
رابطه مولانا و سنایی مانند رابطه شاگرد و استادی بود + فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/08/20 ساعت 14:31

در چهارمین درس‌گفتار سنایی در شهر کتاب بیشتر درباره رابطه عمیق مولانا و سنایی توضیح داده شد.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، چهارمین نشست از مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ سنایی، چهارشنبه هفدهم آبان‌ماه همانند درس‌گفتار قبلی به بررسی و تحلیل «تاثیر سنایی بر مولانا» اختصاص یافت. در این نشست محمدجواد اعتمادی، مولوی‌پژوه و مدرس زبان و ادبیات فارسی، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برای حاضرین ایراد سخن کرد.

 اعتمادی در ابتدای سخنانش رابطه مولانا و سنایی را همانند رابطه استاد و شاگردی خواند. وی گفت: مولانا ارادت، اعتقاد و باور قلبی به سنایی داشت زیرا از کودکی با اشعار سنایی مانوس بوده و گوش او پرورش یافته شعر سنایی بوده است.

وی عنوان کرد: در بسیاری از مجالس سماع مولانا ابیاتی از سنایی می‌گفت و از میان ابیات سنایی شروع به سرودن می‌کرد. گویی میان سخن خودش و سنایی تفاوتی نمی‌دید و شعر خودش را شعر سنایی می‌دانست.

اعتمادی بیان کرد که قبل از آشنایی مولانا با شمس، وی اعتقاد راسخ به سنایی و شعر او داشته است و بسیاری از اشعار سنایی را حفظ بود. وی همچنین عنوان کرد که شمس نیز علاقه زیادی به سنایی داشته و به سخنان او بسیار استناد می‌کرد.

 

اشعار مولانا و سنایی شباهت بسیار دارند

در ادامه، این مدرس ادبیات فارسی درباره بیتی که منسوب به مولانا است توضیحی داد. وی گفت: در نسخه غزلیات شمس بیت بسیار معروف «عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم» وجود ندارد. البته این بیت دور از حقیقت نیست و نزدیک به آن را مولانا می‌گوید ولی این بیت در نسخ معتبر غزلیات شمس وجود ندارد.

اعتمادی درباره تاثیر سنایی در اشعار مولانا به هم‌پیوستگی اشعار این دو شاعر اشاره کرد؛ به گونه‌ای که بعضی از اشعار مولانا چه در فرم و موضوع شباهت بسیار به اشعار سنایی دارند. وی عنوان کرد: به طور مثال در یک غزل سنایی می‌گوید «معشوقه به سامان شد تا باد چنین باد». مولانا الفی به انتهای شعر افزوده و ریتم شعر تبدیل به یک ریتم دوری شده است. مولانا همچنین در این غزل از سنایی یاد می‌کند «ارضی چو سمائی شد، مقصود سنایی شد / این بود همه آن شد، تا باد چنین بادا.» نمونه‌های بسیاری مانند این ابیات در اشعار مولانا وجود دارند.

از دیگر مثال‌های تاثیر شعر سنایی بر اشعار مولانا، اعتمادی به بیت «مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی زسر گیرید/ که کفر از شرم یار من مسلمان وار می‌آید» اشاره می‌کند. سنایی قصیده‌ای با این مطلب دارد: «مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی، مسلمانی / وز این آیین بی‌دینان، پشیمانی، پشیمانی»

 

سنایی پیشگام غزل‌های سورئالیستی بود

اعتمادی در ادامه به توضیح درباره ساختار غزل پرداخت. وی بعضی غزل‌ها را یک «روایت شهودی-عرفانی» خواند و گفت: تجربه معنوی پیوند بسیار نزدیک با زیبایی‌شناسی دارد زیرا تجربه معنوی، تجربه‌هایی هستند که آدمی وقتی آن‌ها را از سر می‌گذراند می‌خواهد آن را روایت کند. انسان برای این عمل با دشواری روبرو می‌شود زیرا این تجربه‌ها لفظ گریز هستند. به همین جهت در این موارد شعر متولد می‌شود چون امکان زبانی‌ شعر گسترده‌تر از زبان گفتار است.

وی ادامه داد: نمونه‌های اینگونه تجربه‌های عرفانی در اشعار مولانا بسیار است و بخش قابل توجهی از غزل‌های مولانا بیان این نوع تجربه‌هاست. بعضی منتقدها این نوع شعرها را اشعار سورئالیستی می‌خوانند. این اشعار آمیزه‌ای از رویا و واقعیت هستند و سنایی در این نوع اشعار پیشگام بود.



نظرات کاربران

ارسال