همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
کتاب «حرکت در مه» در حوزه آموزش داستان‌نویسی یک دستاورد است+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/02/28 ساعت 11:44

در نشست نقد و بررسی کتاب «حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم» ضمن طرح نقاط قوت و ضعف از سوی صاحب نظران به دستاورد بودن آن در حوزه آموزش داستان نویسی تاکید شد.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، نشست نقد و بررسی کتاب «حرکت در مه: چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم» نوشته‌ محمد حسن شهسواری از نشر چشمه روز سه‌شنبه بیشست و ششم اردیبهشت‌ماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

در آغاز برنامه علی اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهرکتاب در توضیح کتاب «حرکت در مه» بیان کرد: می‌توان درباره مسئله نویسندگی خلاق و وضعیت ادبیات داستانی به ویژه در دو دهه اخیر از جنبه‌های مختلف بحث کرد که ما نیز درگیر چند نکته آن هستیم و این بحث‌ها را که شامل آموزش داستان‌نویسی، ترجمه آثار ما به زبان‌های دیگر یا بالعکس و نویسندگی خلاق است، ادامه می‌دهیم.

وی با بیان اینکه سال‌ها است که رشته ادبیات داستانی داریم اما زمان زیادی برای این نوع از ادبیات صرف نمی‌شود، ادامه داد: به تازگی دانشگاه خوارزمی رشته ادبیات داستانی را راه‌اندازی کرده اما ظاهرا این رشته دستاوردی نداشته است.

محمدخانی اظهار داشت: کتاب «حرکت در مه» حاصل کارهای شهسواری در کارگاه و شهرکتاب است و رویکردی در حوزه آموزش ادبیات داستانی داشته که بیشتر شخصیت محور است، همچنین بر جنبه شخصیت‌پردازی تاکید می‌کند.

به گفته وی، مبنای این کتاب یک فرم هفت مرحله‌ای برای نگارش رمان است و شهسواری در این کتاب تلاش کرده شیوه فکر کردن یک نویسنده را نشان دهد.

محمدخانی عنوان کرد: شهسواری عنوان کتاب را «حرکت در مه» انتخاب کرده است یعنی یکسری نویسندگان بزرگ هستند که شاید نیاز به آموزش ندارند و در مقابل یکسری از افراد بدون هیچ زمینه‌ای در این کار هستند بنابراین ما باید حد وسط را در نظر بگیریم (حرکت نه در روشنایی کامل و نه در تاریکی)

 

فقدان یک کارگاه رمان‌نویسی چالشی بزرگ بود

محمد حسن شهسواری در ادامه برنامه به ایراد سخنرانی و توضیحاتی درباره کتاب «حرکت در مهم پرداخت و گفت: نبود یک کارگاه رمان‌نویسی برای من یک چالش بزرگ بود لذا روزی که پیشنهاد این کارگاه را به محمدخانی دادم و پذیرفتند، برای انجام این کار اعتماد به نفس گرفتم.

وی با اشاره به سه بخش اصلی کتاب بیان کرد: بخش اول «توشه سفر» (شامل هشت مقاله که سعی شده با آنها حفره‌های ترجمه و تالیف پر شود)، بخش دوم «سفر» (الگویی هفت مرحله‌ای پیشنهاد شده که در بخش سوم آن از طریق تیپ‌های شخصیتی بریگز مایرز، ما شخصیت حریف و موقعیت دراماتیک قهرمان را به دست می‌آوریم) و بخش سوم «سفر درونی یا نوشتن با قلب» نام دارد.

 

رمان‌نویسی از آموزش مبرا نیست

محمد گذرآبادی، مترجم آثار داستانی و دارای تجربه فیلنامه‌نویسی با بیان اینکه حوصله مطالعه کتاب‌های رمان را ندارد و نهایتا داستان‌های کوتاه را می‌خواند، اظهار داشت: بسیاری از شاهکارهای ادبی را به صورت فیلم دیدم ولی رمان آنها را نخواندم. از آنجا که باید داستان‌ها را بدانم، بسیار پیگیر هستم و وقتی که خلاصه داستان رمان به دستم برسد حتما آن را مطالعه می کنم.

گذرآبادی با بیان اینکه نگاه به کتاب شهسواری برای من گذر خاطره بود، ادامه داد: عده‌ای اعتقاد دارند که رمان‌نویسی نیازی به آموزش ندارد در حالی که هر حوزه‌ مانند موسیقی برای کار  نیاز به آموزش دارد حتی در حوزه سینما و فیلمنامه‌نویسی شک نداریم که آموزش مهم است لذا نمی‌دانم چرا در حوزه نویسندگی رمان این اعتقاد وجود دارد.

این مترجم آثار داستانی در ادامه صحبت‌های خود نظراتش را درباره بخش‌هایی از کتاب مثل تیپ‌های شخصیتی این کتاب که اندکی آنها را قبول ندارد، بیان کرد.

وی عنوان کرد: هنگام دیدن کتاب آن را ترکیبی از حرف‌ها، سیستم‌ها و روش‌هایی که دیگران هرکدام برای خود دارند، دیدم که می‌دانم کار سختی است لذا به شهسواری بابت این کار تبریک می‌گویم.

 

پروراندن داستان نویس رسالت علوم انسانی است

ابوالحسن حری، روایت‌شناس در ادامه نقد و بررسی ضمن صحبت درباره نقد ادبی و تشکیل جلسه‌ای برای بررسی‌های بیشتر این موضوع با طرح پرسشی از گذرآبادی که به نظر شما چرا داستان رابرت مک کی به نتیجه رسید و کتابش گرفت، گفت: درواقع مکی از یک بنیان فکری و اندیشگانی تبعیت کرده که البته خودآگاه نیست.

وی با اشاره به اینکه نقد ادبی برای داستان‌نویس چه کار می‌کند، ادامه داد: نقد ادبی دقیقا یک دیدگاه و چارچوب می‌دهد و قرار نیست که به ما اصول دهد.

حری کتاب «حرکت درمه» را بوطیقای داستان‌نویسی ایرانی اعلام و بیان کرد: فکر می‌کنم این کتاب می‌تواند کمک بزرگی برای داستان‌نویسان ما باشد، یکی از ضعف‌های بزرگ ما در حوزه علوم انسانی مخصوصا در رشته ادبیات فارسی نداشتن نگارش خلاق است، درواقع یکی از رسالت‌های علوم انسانی این است که بتواند داستان‌نویس بپروراند.

وی ادامه داد: به نظر من ضعیف بودن پیوند آکادمیک این کتاب با حوزه مباحث داستان‌نویسی یکی از ضعف‌های این کتاب است و این کتاب بیشتر درباره فیلم‌نامه‌نویسی است تا داستان‌نویسی و جای روایت در این کتاب خالی است (جز در یک مورد هیچ کجا از کلمه روایت و واژگان مرتبط با آن استفاده نشده است).

 

در این کتاب با فرم جهانی روبه روهستیم و نه فرمول جهانی

پیمان اسماعیلی، داستان‌نویس نیز در این نشست با بیان اینکه عمدتا دوران شکوفایی کتاب‌های آموزش داستان‌نویسی به بعد سال 1940 برمی‌گردد، اظهار داشت: بعنوان نویسنده یک مشکل من با کتاب «حرکت در مه» این است که می‌ترسم وارد سیستم‌هایی شوم که نوشتن را به مجموعه‌ای از قواعد تقلیل می‌دهند.

وی با بیان اینکه داستانش در برابر این کتاب، بر اساس انکار است، ادامه داد: اما ما واقعا قرار نیست که چیزی را به شکل فرمول درآوریم و درنهایت با «فرم جهانی» طرف هستیم و نه «فرمول جهانی».

اسماعیلی در بیان توضیحات و نظرات خود از کتاب «حرکت در مه» به این نکته اشاره کرد که با برخی قسمت‌های کتاب شهسواری که پیشنهاداتی را ارائه می‌کند، موافق نیست.

این داستان‌نویس، اساس این کتاب را بر پایه پیشنهاد برای طبقه‌بندی در دستگاه‌ها و روش‌های مختلف اعلام کرد و درباره تئورهای پیش‌الگویی که عمدتا در ذهن ما شکل اولیه ای دارند، توضیحاتی را ارائه کرد.

 

ارجاع به مثال‌های ادبیات ایرانی در کتاب «حرکت در مه» کم است

اسماعیلی با اشاره استفاده کم این کتاب از نمونه‌های داستان ایرانی اظهار داشت: شاید تنها در این کتاب یک یا دو مورد ارجاع به «بوف کور»، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» و ارجاعات پراکنده به «دود» اثر حسین سناپور داریم و در همین حد بیشتر نیست درصورتی که به نظر من اتفاقی که در یک کتاب باید بیشتر رخ دهد، مثال‌های مشخص از نمونه داستان های مشخص زبان فارسی است.

طبق نظر اسماعیلی، نیاز است که در ویراست بعدی به طور گسترده مثال‌های ادبیات ایرانی وارد کتاب شود.

وی بیان کرد: به طور قطع کار شهسواری در حوزه آموزش داستان‌نویسی یک دستاورد است و درواقع شهسواری یک دنیای پراکنده‌ای که هر بار یکی از ما درباره آن سخن می‌گفتیم را مجتمع کرده که در ادبیات ما تاکنون سابقه نداشته است.

در پایان سخنرانی‌ها و ارائه نقد و نظرات شهسواری عنوان کرد: وقتی یک کتاب بخاطر مواردی که نیست به وجود می‌آید حتما بعد از مطالعه، مواردی را که ندارد دیده خواهد شد لذا بسیار خوشحالم که هرکدام از دوستان آنها را مطرح کردند.

وی ادامه داد: در این کتاب تنها جایی که به داستان ارجاع داده نشده، تعریف واژگان است چرا که تعریف من است، برای من جامع و مانع بودن واژگان اصلی روایت براساس اصول علم منطق مهم بود.

به گفته شهسواری، کسی که این کتاب را می‌خواند و ذهنش بسته می‌شود، نویسنده خوبی نیست و کسی که این کتاب را می‌خواند و فکر می‌کند که نویسندگی ساده است حتی بدون مطالعه این کتاب هم نویسندگی را ساده می‌داند.

 

نویسنده کتاب «حرکت در مه» در پایان نشست درخصوص نحوه نوشتن این کتاب توضیحاتی را ارائه کرد.



نظرات کاربران

ارسال