نهمین درسگفتار سنایی با عنوان تاملی بر هزل و طنز در اشعار سنایی از منظر فنون بلاغی با سخنرانی اسماعیل امینی چهارشنبه بیست و نهم آذرماه در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، در ابتدای این درسگفتار علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالمللی شهر کتاب گفت: شاید این جلسه مقدمهای بر آثار هجو و طنز سنایی باشد و این روند را در شعرخوانی ادامه دهیم.
اسماعیل امینی سخنان خود را با بیان اینکه در قدیم مرسوم نبود اصطلاحات دقیق در حوزه نقد بکار برده شود، آغاز کرد و ادامه داد: چون بیشتر مطالعات متکی بر بیان و برای همین زبان نقد ادبی بسیار به زبان ادبیات نزدیک بود. هنوز هم در نقد ادبی دانشگاهی از اصطلاحات ادبی حتی گاه عاطفی استفاده میشود که معنای دقیق علمی ندارد. برخی از این اصطلاحات تغییر کرده اند.
وی در توضیح هزل بیان کرد: وقتی از هزل سخن میگوییم، یعنی حوزهای که مربوط به مسائل جنسی میشود، در صورتی که در گذشته این معنی را هم در برمیگرفت ولی لزوما به این معنا نبود.
امینی در توضیح اینکه هزل چرا جدی نیست گفت: هزل به لحاظ مقصود از سنایی به بعد جدی میشود، هرچند شعر هم به همین صورت بود، شاعران پیش از سنایی حاشیه مجالس عیاشی بودند. سنایی آغازگر واردکردن اندیشه و تفکر به شعر است. در شعر پیش از سنایی نظامی وجود ندارد، شعری است که از عرب پیش از اسلام باقی مانده است و فقط مصارف روزمره دارد. هزل هم وقتی در این دستگاه قرار میگیرد، جدی میشود.
او درباره اینکه هزل کجا جدی است، افزود: دو نقطه است که هزل و طنز را در آنها جدی میبینیم، نخست دلالت به معنی تطبیق لفظ با معنی، یعنی جایی که چیزی بگوییم و چیز دیگری ارئه دهیم و هزل در فضایی که متعلق به تعلیم است، جدی است. هزل در اینجا چون غیرمنتظره است و با فضای متضاد سازگار نیست، جدی است.
امینی با اشاره به اینکه در آثار سنایی و مولانا غالبا جایگاهی برای هزل درنظر گرفته نشده است، گفت: چون اینطور به نظر میرسید که این دو تن بعید است که اینگونه بنویسند در حالی که افراد وقتی دستگاه فکری دارند، برای انتقال تفکر خود از وسایل استفاده میکنند. تفاوت در این است که مصادیق بیانگر معانی عام و نمادین است.
وی افزود: بلاغت تطبیق کلام با مقتضای حال است، افرادی که کتاب نوشته اند، تاکید کرده اند که بلاغت مربوط به سخن است و لفظ را ظرف معنا حساب میکردند. میان لفظ و معنا؛ زبان و تفکر جدایی نیست. اینطور نیست که اگر متنی نوشتیم گفته شود که با تغییرات میتواند به گونه دیگر نوشته شود.
امینی با بیان اینکه طنزپردازان با ابتذال جامعه مقابله میکنند، توضیح داد: آنچه ادیبان به عنوان زبان ادبی استفاده میکنند از نظر طنزپردازان به دلیل پوچ و تکراری بودن، بیارزش است. طنزپرداز رویاروی فریب میایستد، فریب از جایی است که کلمات از دلالت اصلی خود تهی میشود.
به گفته امینی طنز در دستگاه تفکر عرفانی، خود ویرانگر است، یعنی همانطور که دیگری را دستمایه خنده قرار میدهد، خود هم دستمایه طنز قرار میگیرد.
وی افزود: آنهایی که در چهارچوب قوانین قرار گرفته اند، نتوانستند به زبان و ادب چیزی اضافه کنند. در روزگار سنایی و پس از او فرهنگ ادبی بسیاری از تعابیر و طبقات جامعه را به رسمیت نمیشناخت و بیرون از دایره خود قرار داد؛ مانند بت، میخانه، نظرباز و .. تا جایی که افراد خلاق وارد حیطه زبان و اندیشه غیررسمی شدند و در راه گسترش امکانات زبانی و ایجاد امکانات جدید برای شاعران خدمت کرده اند.
امینی در پایان سنایی را نخستین کسی اعلام کرد که ردیف طولانی و برگرفته از زبان عامه را وارد ادبیات کرد.