همایش «سعدی و پترارک» روزسهشنبه، ۲۸ فروردین ماه با حضور سعدی پژوهان و اساتید ادبیات ایتالیایی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
به گزارش رویداد فرهنگی، علی اصغر محمد خانی در ابتدای این جلسه گفت: شهر کتاب هر سال در اول اردیبهشت ماه به مناسبت بزرگداشت سعدی همایشی را در شهر های مختلف با موضوع ارتباط او با یکی از شعرا برگزار می کند؛ مانند سعدی و پوشکین از روسیه، سعدی و یونس امره در ترکیه، سعدی و سروانتس از اسپانیا، سعدی و کنفسیوس از چین، سعدی و ویکتوهوگو از فرانسه. امسال نیز همایش «سعدی و پترارک» از ایتالیا در تهران، شيراز، رم و بولونيا برگزار می شود.
محمد خانی در ادامه به بیان شباهت های میان اشعار سعدی و پترارک و تاثیر پترارک و دانته بر ادبیات غرب پرداخت و توضیح داد که ستایش بانو در اشعار آنان گاه به نوعی نیایش بدل می شود و چاشنی مذهبی پیدا می کند و برخوردار از شیوه زاهدانه و تصوف است. داستان عشق پتراک با لائورا هم از این نوع است. غیر از او بئاتریس دانته نیز دارای همین ویژگی هاست. عشق در آنها به عرفانی مذهبی یا دوستی روحانی نزدیک است.
او با اشاره بر انسان گرایی، امانیسم و استفاده از هجوگویی در اشعار هر دو شاعر عنوان کرد که در ایتالیا فقط کتاب گلستان سعدی ترجمه شده و شناخت کمی از بوستان، غزلیات یا کلیات سعدی وجود دارد.
مایورو کنجاتوری، سفیر ایتالیا در ایران ضمن اشاره بر همکاری های خوب میان ایتالیا و شهر کتاب، از حضور و همکاری ایتالیا در نمایشگاه کتاب امسال خبر داد.
به گفته او امسال وزارت خارجه ایتالیا همایشی با موضوع ایتالیا، فرهنگ مدیترانه ۲۰۱۸ برگزار می کند و به پیشنهاد وی ایران نیز علی رغم اینکه در این حوزه قرار ندارد به این همایش دعوت شده است زیرا فرهنگ ایران تاثیر بسزایی بر فرهنگ این منطقه گذاشته است.
وی با اشاره بر حرکت علوم و فنون و فرهنگ از شرق به غرب، ایران را مبدا این حرکت، حوزه مدیترانه را محل تلاقی فرهنگ ها و آزمایش و ایتالیا را مقصد آن عنوان کرد و گفت که چون ایران و ایتالیا واسطه های فرهنگی بودند و دیدگاه جهان وطنی داشتند کمک کردند تا این گفتمان با خودشان و دیگر کشورها شکل بگیرد.
به گفته وی در دوران قرون وسطی آثار یونانی و رومی در ایران شناخته شده بودند و از طریق مشرق زمین به دست پترارک رسیدند.
رافائل ماریلو، استاد ایتالیایی و مترجم کتاب کتاب «جویبار لحظه ها» اثر محمد جعفر یاحقی به زبان ایتالیایی در سخنان خود تاکید کرد که پترارک غزل نداشت بلکه قالب شعری جدیدی را ایجاد کرد که بعدها در غرب رایج شد.
او این اشتباه را ناشی از عدم انجام کار تحقیقی در مورد این زبان به فارسی و عدم آشنایی ایرانی ها با آثار ایتالیایی به دلیل ترجمه کتاب های آن از زبان های دیگر دانست و عنوان کرد که برای شناخت تحلیلی زبان ایتالیایی باید با زبان لاتین آشنا بود.
به گفته وی ایتالیایی ها هم با غزلیات سعدی آشنایی ندارند. همچنین در زبان فارسی «سرنتو» را به غزل معنی کرده و آن را وارد زبان فارسی کرده اند در حالی که این دو یکی نیست.
میرجلال الدین کزازی سخنران بعدی این مراسم توضیح داد که معشوق در اشعار سعدی، حافظ و مولانا در ابتدا زمینی است ولی کم کم آسمانی می شود و در آنها با چهره ای از معشوق مواجه هستیم که بین زمین و آسمان سرگردان است. یعنی گاه دارای ویژگی های زمینی می شود و گاه الهی. اما بعدها زمانی که اسطوره به حماسه تبدیل می شود این معشوق نیز خصوصیات معشوق زمینی را می یابد. به همین دلیل بسیاری از معشوقه های ما ویژگی های ایزد بانوان را دارند.
وی در ادامه سعدی و سنایی را دو بزرگ سخن نامید و به چالش های میان آنها در اشعارشان پرداخت.
کورش کمالی سروستانی با بیان اینکه امسال بیست و یکمین سالی است که بزرگداشت سعدی برگزار می شود اعلام کرد: در سال گذشته ۱۹۳ عنوان کتاب در ۱۸۴ هزار نسخه در مورد سعدی منتشر شده که ۲۲ عنوان گلستان، ۱۴ عنوان بوستان و ۷ عنوان آن کلیات وی است.
او در ادامه توضیح داد که پترارک در ۷۴ سالگی سعدی به دنیا آمده و در ۷ سالگی او سعدی از دنیا رفته است. سعدی در دوران تاریکی اروپا، در شرق زیسته و به اوج می رسد. اما بعدها با حمله مغول ها دوران افول در ایران آغاز می شود. اما در اروپا دوران رنسانس و روشنگری با پترارک آغاز می شود.
فائزه مردانی، سعدیپژوه در ایتالیا، نگاهی به چند ترجمه از گلستان داشت. او با بیان اینکه ۱ قرن و نیم از اولین ترجمه گلستان در ایتالیا می گذرد توضیح داد که اولین ترجمه در سال ۱۸۷۳ از باب سوم گلستان و همراه با شرح و تفاسیر کامل منتشر شده است. ۵ دهه بهد در سال ۱۹۱۷ گلستان به طور کامل ترجمه می شود ولی پانویس و حواشی آن بسیار کم است و در انتقال برخی مفاهیم مشکل دارد. ترجمه بعدی آن در سال ۱۹۶۵ انجام می شود که همراه با شرح زندگانی سعدی و اشارات تاریخی و سیاسی است و با زبانی نزدیکتر به زبان خوانندگان نوشته شده است ولی پانویس ها و شرح اصطلاحات ناکافی است. در سال ۱۹۷۶ ترجمه بعدی به چاپ رسیده است ولی برای توضیح اصطلاحات عرفانی و واژه ها پانویس ندارد. آخرین ترجمه انجام شده دارای شرح کامل از آیات قرآنی، اصطلاحات عرفانی و واژه هاست اما هرچند ترجمه به انقال مفاهیم کمک می کند فاقد زیبایی های زبانی سعدی است.
نسرین فقیهملکمرزبان استاد دانشگاه الزهرا و سخنران بعدی این جلسه تفاوت گفتمان عشق در ادبیات فارسی و ادبیات ایتالیایی با مطالعه موردی قلههای غزل فارسی (سعدی، حافظ و مولانا) با لئو پاردی و پترارک را بررسی کرد.
او پترارک را آغازگر نگرش جدید عاشقانه در اروپا عنوان کرد و گفت که در اشعار سعدی نیز عشق از زمینی ترین تا آسمانی ترین شکل آن وجود دارد و به همین دلیل دچار سرگردانی می شویم.
او تاکید کرد که باید مفاهیمی مانند عشق را به یک گفتمان تبدیل کنیم. در قرن ۷ و ۸ گفتمان های عاشق و معشوق، عابد و معبود و سلطان و رعیت بر هم همپوشانی دارند. در مورد پتراک این سوال مطرح می شود که آیا لئورا واقعی است؟
وی در ادامه شرح داد: بحث بعدی حقیقت و مجاز است یعنی کجا از حقیقت و کجا از مجاز سخن می رود. نکته بعدی بحث ضمیر است زیرا ضمیرهای من، تو، او در شعر فارسی گاه جای هم بکار می روند. همچنین در غرب ضمیرهای she و he بکار می روند و اشعار ما اینگونه ترجه می شوند در حالی که در واقع درست نیست و نیاز به پاورقی دارد. نکته بعدی استفاده از صفت در فارسی است که گاه مردی یا زنی برای مثال استفاده می شود یا نهایتا عاشق را مجنون و معشوق را لیلی می نامیم در حالی که در غرب اسم به طور مشخص بیشتر بکار می رود. نکته بعدی تخصیص و تجمیع است یعنی عاشق یا شاعر برای خود یا برای معشوق ویژگی های خاصی قائل است که با دیگران تفاوت دارد. عاشق اول تبدیل به ما می شود سپس خود را خاص می کند.
فاطمه عسگری، استاد زبان ایتایایی چهره و هویت معشوق در اشعار پترارک و سعدی را مورد بررسی قرار داد. او توضیح داد که لائورا واقعا وجود داشته است و پترارک او را در ۶ آوریل ۱۳۳۷ در کلیسا دیده و او در سال ۱۳۴۸ بر اثر طاعون درگذشته است. اما چون این زن ازدواج کرده بود رسیدن به وی برای پترارک غیر ممکن بود ولی تا آخر عمر اعتراف نامه خود به عشق به او را نوشت.
به گفته وی لائورا موهایی طلایی داشته است و پس از پترارک او تبدیل می شود به مادر معشوقه هایی با موهایی طلایی. تا قبل از او موهای طلایی مختص فرشتگان بوده است ولی بعد از قرن ۱۹ معشوقه های اشعار اروپایی موهایی طلایی دارند. بعدها دوباره بانوان دارای موهای تیره جای آنها را می گیرند.
همچنین برخلاف بقیه معشوقه ها که اغلب در هاله ای از نور توصیف می شوند لائورا اغلب در طبیعت حضور دارد. با مرگ وی نیز عشق به او کم کم حالت الهی پیدا می کند و او تبدیل به زنی مادرگونه و مهربان می شود.
ایمان منسوببصیری نیز در مورد پترارک و ادبیات روم باستان صحبت کرد. او به توضیح زندگی و آثار وی و همنطور دریافت عنوان ملک الشعرایی توسط پترارک پرداخت. همچنین اشعاری از پترارک را به زبان ایتالیایی خواند و ترجمه منظوم آنها را به زیبایی قرائت کرد.