سه استاد جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد به نقد و بررسی کتاب «صنعت شادی» در مرکز فرهنگی شهر کتاب پرداختند.
به گزارش رویداد فرهنگی، جلسه نقد و بررسی کتاب «صنعت شادی» نوشته ویلیام دیویس به ترجمه اعظم ورشوچیفرد روز سهشنبه هشتم اسفندماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب با حضور محمدامین قانعیراد؛ جامعهشناس، حسین راغفر؛ اقتصاددان، ارسطو میرانی؛ روانشناس و غلامرضا خاکی برگزار شد.
در ایتدای این جلسه غلامرضا خاکی، مدیر نشست به منظور ارائه مقدمهای برای بحث گفت: ارسطو میگوید اگر بخواهیم کل فعالیتهای بشری را خلاصه کنیم میتوان گفت انشان همواره در پی دو چیز است: گریز از رنج و جستجوی شادی .
وی درباره کتاب توضیح داد: این کتاب رویکرد چند رشتهای دارد و با این دغدغه شروع میشود که شادی چیست و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد. امروز مسئلهای به نام اندوهناکی و تجربه نداشتن شادیهای درونی همهگیر شده است. به همین دلیل رفتهرفته نظام سرمایهداری متوجه شده است که برای بازدهی بیشتر نیاز به شادی میان مردم است.
وی سپس به ارائه آماری درباره نیروی انسانی جهانی پرداخت. بر اساس این آمار تنها ۱۳ درصد از کارکنان در جهان متعهد هستند و هزینه اختلالات روحی-روانی در درآمد ناخالص کشورها حدود سه تا چهار درصد است.
سپس قانعی راد از نگاه جامعه شناسی درباره مباحث کتاب صحبت کرد. وی گفت: جدیدا در کشور ما به مسئله شادی بیشتر پرداخته میشود و سعی میکنیم علل نبود شادی را پیدا کنیم. در چند دهه اخیر نبود شادی بیشتر شده است.
وی به تصمیم سلطان بوتان در سال ۱۹۷۵ اشاره کرد که به جای میزان سود ناخالص جامعه خواستار میزان شادی ناخالص جامعه شده بود اشاره کرد و گفت: امروزه سازمانهایی هستند که میزان شادی را بررسی میکنند و در این رتبه بندیها ایران جایگاه مطلوبی ندارد.
این جامعه شناس ادامه داد: کتاب با صحبتهای یک راهب بودایی فرانسوی در مجمع جهانی اقتصادی داووس در سال ۲۰۱۴ شروع میشود. این سخنرانی فضایی ایجاد میکند که روانشناسی مثبتگرا و بودیسم مورد توجه قرار بگیرند. در یک نهاد اقتصادی مسئله مراقبت از نفس، تمرکز حواس و تکنیکهای آرامسازی مطرح میشد. با این کار یک پارادایم شکل میگیرد که نویسنده نشان میدهد اتفاقی نیست و با نظام سرمایهداری نسبت دارد. سرمایهداری جدید در قرن بیست و یکم یا پسا لیبرال به دنبال یک نظام دانشی است که در آن انسان را کنترل کند.
وی توضیح داد: نحوه کنترل کردن اما دیگر بیمارستانی یا پادگانی نیست بلکه با روانشناسی مثبتگرا به دنبال ایجاد مردمی است که در ظاهر خوشحال و راضی هستند ولی خاموش هستند و به مسائل سیاسی و اقتصادی بیرون از خودشان بیتفاوت است که این به نفع قدرتمندان خواهد بود.
قانعیراد عنوان کرد: در این نگاه میتوان شادی را مانند درجه حرارت اندازه گرفت. برای شاد شدن نیاز به دیدن، شنیدن و حس کردن است. مثلا با افزایش طول عمر یا زیباتر یا پولدارتر شدن انسان شادتری ایجاد میشود.
نابرابری جامعه را ناامن میکند
در ادامه جلسه حسین راغفر به محتوای کتاب از نگاه اقتصادی پرداخت و گفت: موضوع مورد بحث این کتاب از نظر اقتصادی است. طبق این نظریه رضایت مصرف کننده از مصرف به عنوان شاخصهای اندازهگیری رفاه مطرح میشود. توسعه به عنوان رشد اقتصادی تلقی میشود یعنی درآمد سرانه بالا نشان از زندگی بهتر همراه با رضایت خاطر بیشتر است.
وی چشمانداز به آینده را یکی از نکات قابل توجه برای سرخوردگی یا شادی یک جامعه عنوان کرد و گفت: بخش قابل توجهی از آن به نابرابری باز میگردد. منشا بسیاری از ناراحتیها و نارضایتیها نابرابری، به خصوص نابرابری ناموجه است. فقر در اشکال مختلف، ناامنی در زندگی شهری، رشدی جرایم و دیگر مسائل اجتماعی از نابرابریها نشات میگیرد.
راغفر افزود: رابطه مصرف، شادی و کنترل اجتماعی یکی از مسائلی است که از اوئل قرن بیستم در آمریکا و بعد در اروپا و بعد از آن در جهان سوم مطرح شده است. مفهوم کنترل اجتماعی این است که مردم باید راضی باشند و مصرف یکی راههای کنترل است. مردم با مصرف کردن تمایلی به تغییر اوضاع ندارند. تولید انبوه مصرف انبوه نیز به همراه دارد.
این اقتصاد دان جامعه مصرفگرا را جامعهای توصیف کرد که در آن تقاضاهایی به مردم القا میشوند که نیاز آنها نیستند. راغفر عنوان کرد: مصرفگرایی استرس اجتماعی را به همراه دارد و منزلت انسانی در جامعه مصرفگرا از بین میرود. در این جامعه شهروند یعنی مصرفکننده.
آخرین سخنران این جلسه ارسطو میرانی، روانشناس بود. میرانی درباره روانشناسی مثبتگرا که در کتاب «صنعت شادی» نیز به آن پرداخته میشود گفت: کامو در آخرین کتابی که منتشر کرد یک شخصیت اول دارد که نمونه بارز ترکیبی از یک شخصیت خودشیقته و ضدجامعه است. بر اساس توصیفی که دیویس در کتاب «صنعت شادی» میکند انگار نگاه نظام سرمایهداری به انسان در جامعه توسعه یافته دقیقا همان نگاه شخصیتی است که کامو خلق کرده است.
وی افزود: این کتاب نقد بسیار جدی به روانشناسی به خصوص روانشناسی مثبتگرا است. من این کتاب را برای تمام دانشجویان روانشناسی و کسانی که با این رشته سر و کار دارند پیشنهاد میکنم.
میرانی درباره روانشانسی در ایران گفت: متاسفانه در ایران ما پژوهشهای ترکیبی بین علم روانشناسی و دیگر علوم انسانی مانند فلسفه خیلی کم داریم در صورتی که روانشناسی مثبتگرا ریشه خود را در اافکار افلاطون و سقراط میبیند.
در پایان این برنامه مترجم کتاب اعظم ورشوچیفرد در مورد نحوه ترجمه و شروع این کار صحبت کرد.