در سیزدهمین درسگفتار سنایی محمدجعفر یاحقی سخنان سنایی درباره هویت ایرانی را بعضا در تناقض و تضاد خواند.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، سیزدهمین درسگفتار سنایی با موضوع «ایرانیات سنایی» با سخنرانی محمدجعفر یاحقی روز چهارشنبه 27 دیماه در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.
در ابتدا یاحقی درباره فرهنگ ایرانی و ایرانیگرای توضیح داد و یکی از خصوصیات مهم فرهنگی ایرانی را مدارا و مماشات با قدرتهای دیگر دانست و گفت: ایران از زمان مهاجرت آریاییها به این فلات نامگذاری شد و به خاطر موقعیت جغرافیایی خاصی که داشته همیشه در گذرگاه بوده و مورد تهاجم بسیار قرار گرفته است. همین باعث ایجاد یک توع غرور و غیرت ملی در فرهنگی ایرانی شده است. در بسیاری از جدال سیاسی ایران از نظر نظامی شکست خورده است ولی به تدریج از طریق فرهنگ مهاجمان را در خود حل کرده است و آنها را به رنگ خود درآورده است.
وی افزود: یونانیان سعی داشتند تا تغییرات فرهنگی در ایرانیان به وجود آورند ولی در واقع برعکس آن رخ داد و این یونانیان بودند که ایرانیتر شدند. فرهنگ سلاح نرمی است که ایرانیان در طول تاریخ همواره از آن استفاده کردهاند.
یاحقی نوشتن تاریخ در دوران ظهور اسلام در غالب کتابی به نام «خدایه نامه» توسط زرتشتیان را در راستای همین سلاح نرم فرهنگ دانست و عنوان کرد: در زمانهایی که ایرانیان مورد حمله قرار گرفتند حس قومی و ملی تقویت شد. زمانی که تازیان به ایران حمله میکردند خدایه نامه به عربی ترجمه شد تا به آنان از تاریخ ایران بگوید.
وی به اهمیت هویت ملی بعد از اسلامی اشاره کرد و تدوین تاریخ و ترجمه خدایه نامه از عربی به فارسی دری در سال 346 هجری را از اتفاقات فرهنگی مهم این دوره نامید. یاحقی اضافه کرد: کتابهایی که در این دوران نوشته میشدند بیشتر تحت تاثیر همین فضای فرهنگی بودند. زمانی که فردوسی شاهنامه را نوشت پنج شاهنامه پیش از او نوشته شده بود. نکات مشترک این فضای ادبی هم تکیه به آداب و رسوم ایرانیان پیش از اسلامی، اشاره به پهلوانان و قهرمانان بود. این تب حتی دانشمندان را تحت تاثیر قرار داد.
به گفته یاحقی به دلیل اتفاقات سیاسی و حضور غزنویان و تضعیف سامانیان یک فضای دو دستگی در کشور ایجاد شد که در یک سو عربگرا و در سوی دیگر ایرانیگراها بودند. در این دوران ادبیات ایرانی که تا آن زمان رنگ و بوی ملی داشت جای خود را به معرفت اسلامی و داستانهای سامی دینی داد. وی گفت: در واقع این همان مدارا و همرنگ کردن فرهنگی ایرانی است. حال که ایرانیان مسلمان شده بودند، احکام دین را وارد فرهنگی خود کردند. سنتهای ایرانی و اسلامی با هم آمیخته شدند.
این استاد ادبیات سپس به وضعیت سنایی در این زمان پرداخت. یاحقی سنایی را شاعر دوران گذار خواند زیرا در قرن ششم و هفتم معرفت و عربگرایی در ایران رواج پیدا کرد و قبل از سنایی شاهنامه به وجود آمد و یک دوران طلایی ایرانیگرایی بود. وی گفت: سنایی بین این دو در کنش بود. از یک سو او در خراسان به دنیا آمده بود و با داستانهای حماسی و اسطورهای به خوبی آشنا بود و از سویی دیگر ما او را شاعر معرفت و دین میشناسیم. اساسا هویت سنایی بیشتر شاعر تعلیمی بود تا ایرانگرا و حماسی ولی از سویی در شعرهایش در بعضی بیتها از قهرمانان ایرانی دفاع میکند ولی میبینیم که در جایی دیگر بر ضد آنها سخن میگوید. تناقض عجیبی در اینباره در اشعار سنایی وجود دارد.
- شهر کتاب /
- درسگفتارهای سنایی /
- یاحقی /