در شب مهدی حمیدی شیرازی اشعار این شاعر را موجب برانگیخته شدن حسدها و تنگ شدن نفسها در سینه معرفی و بر اینکه چنین شاعری میتواند یکی از مظاهر جمال هنری زبان فارسی عصر ما باشد، تاکید شد.
به گزارش رویداد فرهنگی، شب مهدی حمیدی شیرازی سهشنبه دهم مردادماه در کانون زبان پارسی با حضور مصطفی محقق داماد، ناهید افخم، نوشیار حمیدی، مهدی فیروزیان و محمد خلیلی برگزار شد.
در ابتدای برنامه مصطفی محقق داماد با بیان اینکه 52 سال قبل شاگرد مهدی حمیدی بوده است، عنوان کرد: هرچند به اشعار ادبیات عرب در کتاب ادبی تمسک شده بود ولی شاید معلم خوش ذوقی نبود که این موارد را برای ما به نحو هنری معنا کند. ما با درس مرحوم حمیدی شیرازی معنی شعر را فهمیدیم و آمادگی ذاتی ما هم اوج گرفت.
وی ادامه داد: ایشان نسبت به بعضی اصناف از جمله شاید هملباسان من گلهمند بود و در اوایل توجه زیادی به من نداشت اما کمکم به جهاتی مورد لطف حمیدی شیرازی قرار گرفتم که داستان مفصلی دارد.
محقق داماد شعر را یکی از صناعات خمس دانست و ضمن توضیح مفصلی درباره هرکدام از این صناعات، اظهار داشت: وقتی برای اولین بار «بتشکن بابل» حمیدی شیرازی را شنیدم فکرم به گونهای دیگر شد لذا توصیه میکنم همه آن را بخوانند تا ببینند که قوه خیال چگونه حرکت میکند.
انقطاع ارتباط نسلهای آینده با شعر گذشته فارسی خوب نیست
در ادامه علی دهباشی متنی از شفیعی کدکنی را قرائت کرد که بدین شرح است: اگر بخواهیم از شعر سنتی 100 سال اخیر ایران سفینهای فراهم آوریم بعد از بهار، ایرج، پروین و شهریار بیشترین حجم انتخاب از شعر از حمیدی است. حمیدی در عرصههای گوناگون پارسی شاعری ورزیده و توانا بود که در چندین قالب از قوالب شعر پارسی شاهکارهای ارجمندی به یادگار گذاشت؛ از قصایدی مانند گیسوان سپید، روز آخرسال، بر مرگ رشید یاسمی، آخرین حرف، عروس دشت، مصاحبه و شوخی با نیما، بتشکن بابل و غیره تا قطعاتی از قبیل سقراط، پند شاعرانه، مرگ امید، بهار عمر، بارها از من پرسیدهاند و غیره تا چهارپارههایی مثل مرگ قو، پس از 10 سال، بازمانده و غیره.
شعرهای برجسته او غالبا محصول نیمه دوم عمر شاعری اوست وگرنه درهنگام جوانیش اغلب نوع دیگری بوده است اما در نیمه دوم عمر شاعری خود روز به روز بر پختگی شعرها افزوده شده و شاهکارهای شعری او اوج کاربردهای زبان سنتی در شعر معاصر ما است. اگر ارتباط نسلهای آینده با شعر گذشته فارسی حفظ شود شعر حمیدی در آینده میتواند یکی از مظاهر جمال هنری زبان فارسی در عصر ما باشد و اگر ارتباط نسلهای آینده از این نوع فرهنگ قطع شود که متاسفانه براثر معاصی تعمدی وزارت آموزشوپرورش و دانشگاهها قرائن روز به روز از این انقطاع خبر میدهند، شعر حمیدی و بهار و طبعا فردوسی و مولوی و صناعی و تمام این بزرگان کهن این جمال و جلوهای را که امروز برای بعضی از ما دارد دیگر برای آیندگان نخواهد داشت.
شاید رویکرد گزارشگونه برخی سرودههای حمیدی برای مخاطبان جالب نباشد
مهدی فیروزیان نیز در این برنامه در پاسخ به سوال خود که چرا حمیدی شیرازی امروزه آنطور که باید مورد توجه نیست، بیان کرد: با دگرگون شدن بنیان بلاغت و زیباییشناسی سنتی و درنتیجه تغییر سبک شعرفارسی، رنگ باختن فنون شعر و کالبدهای فولادین آن گویی همه چیز متحول شده است. اغلب مردم امروز همانطور که در غذا به جای مرصعپلو به دنبال فستفود و در موسیقی به جای ساز و آواز دنبال ریتمها و تصنیفهای تند رفتهاند گویی در ادبیات هم بیشتر به دنبال گزینگویههای مینیمالیستی هستند و متاسفانه انگار کسی حوصله ندارد قصیدهای بلند و استوار را بخواند که با دانش وسیع شاعر مشحون از تلمیحات و اشارات مختلف و آرایهپردازیهای متعدد و البته فهم آن هم نیازمند دانش، دقت و تمرکز است.
وی با اشاره به دلایل دیگر این امر ادامه داد: رویکر گزارش گونه و کمبود خیالپردازی و جنبه خصوصی در برخی از سرودههای استاد شاید برای مخاطبان امروز چندان جالب نباشد، همچنین ایرانیان مردمانی نرمخو (به ویژه در دوران عاشقی) هستند و وقتی فردی عاشق به سراغ شعر میرود انتطار دارد که با شعری نرم و رمانتیک روبهرو شود اما رویکرد حمیدی در برخی شعرها که جنبه واسوختی به شعر او میبخشد گاه با بدگویی تند و بیپروا و پر از خشم و کینه نسبت به معشوق همراه شده است تاجایی که حتی برای معشوق آرزوی مرگ میکند.
فیروزیان عنوان کرد: حضور برخی پیچیدهگوییها و نارساییها در سرودههای حمیدی که زاده لغزشهای زبانی یا کوتاهی در پیرایش شعرها دلیل دیگری است که هرچند این ویژگیها بیشتر مربوط به کتاب اول ایشان بوده اما در سراسر سرودههای سالیان شاعری استاد نمونههای وجود دارد.
اشعار حمیدی قوی، استوار، موثر و جاودان است
در ادامه همچنین ملیکا اعظمی متن و مقالهای از مظاهر مصفا در دفاع از شعر حمیدی شیرازی (این مقاله در مجله جهان امروز سال 1343 منتشر شده است) را خواند: بار دیگر حمیدی شاعران و شعردوستان را به تفکر و تعمق در شعر و ادب و مدعیان دروغین شاعری را به تلاش و ناسزاگویی واداشته است، گروهی از هنرمند و بیهنر برخواستند تا باری دیگر قدرت مشت خود را با سندان بسنجند و بسته خالی خود را بگشایند.
شاعری به داشتن طبع موافق و برخورداری از فطرت مستقیم و موزون و قدرت خلق موضوع و مضمون و تسلط بر شیوههای گوناگون بیان و دانستن چگونگی درآمد و بیرونشد از مضیغههای سخن است و این همه آن هزار کس ندارند و ندانند و تنها حمیدی دارد و داند.
اگر حمیدی درباره شعر و شاعری هیچ نگوید همین که شعری چنان استوار، بلند، قوی، موثر و جاودان میسازد بسنده است که حسدها برانگیزد و نفسها در سینهها تنگ کند. آهنگی بدان نرمی اما درست و سنگین اگر بر دل هنرشناس مینشیند، ناشاعر بیهنر را خشمگین میسازد، شعری همه پختگی و پرداختگی، لفظی همه خشی و دلکشی، عشقی همه سادگی و بیریا، معنایی همه روشن و پاک و زلال، درآمدی استادانه، نشیب و فرازی موزون و دلپذیر، تکراری همه شیرین و دلپسند، قلبی و دلی همه خوب و به جا، کلامی همه در نرمی نرم و در درشتی درشت و غیره.
از حضور ترکیبات و تعبیرات در اشعار تا جلوههای ویژه در صنعت سینما
نوشیار حمیدی همچنین در ادامه برنامه درباره روند زندگی فردی و خانوادگی حمیدی شیرازی توضیح داد و عنوان کرد: کتابهای متعددی از مرحوم مهدی حمیدی وجود دارد که برخی از آنها در حوزه شعر و تالیف و ترجمه عبارتند از شکوفهها، اشک معشوق، زمزمه بهشت، دریای گوهر در سه جلد، شاهکارهای فردوسی، شعر در عصر قاجار، بحثی درباره سعدی، عشق دربهدر درسه جلد و غیره.
وی با بیان اینکه حمیدی در 23 تیرماه 1365 به رحمت ایزدی پیوست، گفت: او به تمام معنی عاشق شعر و ادب بود، عشق بیآلایش و نافرجام وی در زماان جوانی نسبت به دختری از خطه فارس طبع روان و جوشان وی را به غلیان درآورد که کتابهای طلسم شکسته و اشک معشوق حاصل این دوران بود.
نوشیار حمیدی بیان کرد: اشعار این کتابها شاید به دلیل انکه از دل برآمده لاجرم بر دل مینشیند و شاهد آن چاپهای متعددی است که وجود دارد، شاید اهمیت این پدیده احساسی بیشتر از آن جهت باشد که محرکی قوی برای طبع گویای شاعر بوده و خود شاعر در قطعهای تحت عنوان «ملکه عریان» به این معنی پرداخته است.
وی درباره شعر کهن فارسی گفت: صنعت سینما یا هنر هفتم که امروز بسیار مورد توجه است و عمر چندانی هم ندارد از صنعت خاص و پرخرجی بهره میبرد که در فارسی جلوههای ویژه میگویند، اهمیت این صنعت که سالانه میلیونها و میلیاردها دلار خرج آن میشود در این است که میتواند امکان نمایش صحنههای خاص و دشواری را بر روی پرده سینما به وجود آورد، در برخی از شعرهای کهن ایران که عمری بیش از 800 یا 900 سال دارند این صنعت ظریف و دشوار را به کار بردند آن هم تنها با استفاده از ترکیبها، تعبیرات و تشبیهات بسیار دلنشین و استادانه که نمونه بارزی از آن را میتوان در برخی از اشعار منوچهری دامغانی یافت.
ناهید افخم نیز در انتهای برنامه شعری از حمیدی شیرازی را خواند.