رونمایی و جشن امضای کتاب «ارنست نولته» با حضور مترجم این کتاب و جمعی از پژوهشگران حوزه علوم انسانی در کتابفروشی ثالث برگزار شد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، در این جلسه مرتضی مردیها، پژوهشگر فلسفه علم و فرهنگ، مرتضی شروین وکیلی، جامعهشناس و مدیر گروه جامعهشناسی تاریخی انجمن جامعهشناسی ایران درباره کتاب و اندیشههای ارنست نولته صحبت کردند. مجتبی گلستانی، نویسنده و پژوهشگر فلسفه نیز اجرای این مراسم را به عهده داشت.
مهدی تدینی، یک فاشیسم پژوه ایرانی است
در ابتدای مراسم، مجتبی گلستانی از فعالیتهای مهدی تدینی در زمینه ترجمه و تالیف گفت و او را یک «فاشیسم پژوه» خواند. تدینی پیش از این، کتابی از ارنست نولته با نام «جنبشهای فاشیستی» و کتابهای دیگری از پژوهشگران این زمینه را ترجمه کرده است.
گلستانی درباره تعبیر کلمه تاریخاندیش گفت: از اواخر قرن هجدهم در تفکر آلمانی نوشتن تاریخ دیگر به معنای ارسطویی آن فقط روایت کردن جزییات نیست، بلکه تاریخنویسی، فهم فلسفی ایدههایی است که بر تاریخ تسلط داشتهاند یا میتوان گفت ایدههایی که تاریخمند بودهاند. چیزی که تعبیر کلمه تاریخاندیش نمود دارد این است که نولته قبل از اینکه یک تاریخنگار متعارف در حوزه علم تاریخ باشد، یک فیلسوف است و درباره تاریخ و فاشیسم که تخصصش بود، تامل فلسفی کرده است.
هایدگر یک شوخی فلسفی است
مرتضی مردیها، پژوهشگر فلسفه به عنوان اولین سخنران درباره نگرشهای متفاوت به فلسفه و علم صحبت کرد. مردیها متفکران علوم انسانی را به دو گروه تقسیم کرد و گفت: گروه اول کسانی هستند که معتقدند، کارایی علم شناخت است و ما تکلیفی در مقابله با حقیقتی که علم به ما بیان میکند نداریم. به طور مثال اگر یک دانشمند قرار است درباره وقوع یک زلزله پیشبینی کند، پیشبینیاش را به خاطر بروز ترس عوض نمیکند. گروه دیگر اما کسانی هستند که معتقدند ما نیاز به علمی داریم که در حوزه علوم انسانی به بهبود و بهسازی به وسیله تغییرات در دنیا به ما کمک کند.
مردیها اظهار داشت که در بخشی از این کتاب، نزدیکی اندیشههای نولته به هایدگر مشخص میشود. وی فلسفه هایدگر را یک شوخی خواند و گفت: من از هایدگر و همچنین فنومنولوژی (پدیدهشناسی) هیچ چیز نمیفهمم. تنها چیزی که از هایدگر میفهمم این است که او میخواسته تمام تاریخ علم و فلسفه را یکباره کنار بگذارد و تلاش کرده مطلبی را بیان کند که کاملا متفاوت است. این به نظر من تنها یک شوخی است که خندهدار هم نیست، بلکه تراژیک است.
نولته، متفکری است که در ایران ناشناخته مانده است
مرتضی شروین وکیلی در ادامه جلسه در مورد این که چرا باید کتاب ارنست نولته را خواند صحبت کرد. وی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به چند فیلم هالیوودی که در همه آنها «امر آلمانی» نمادی منفی تلقی شده درباره منفی جلوه دادن آلمان در دنیای غرب حتی بعد از گذشت 70 سال از جنگ جهانی دوم گفت: اینجا مشکل دیگر نازییسم نیست، اینجا مشکل خود آلمان است. ما (ایرانیان) شرایط مشابهی با آلمانیها داریم، با این تفاوت که ما از نظر تاریخی استوارتر هستیم ولی به همان ترتیب مورد حمله واقع شدهایم و درباره ما خاطرات جعلی درست میشود. تاریخ ما درآمیخته با گناهانی ساختگی است. در به یاد آوردن خودمان دچار مشکل هستیم. اختلافهای مشابه در اروپا درباره آلمان است و نولته در این باره شخصیت مهمی است.
وکیلی در مورد ناشناخته بودن نولته در ایران گفت: نولته در ایران ناشناخته است، در حالی که همتایان نولته مانند هابرماس در ایران تقدیس شدهاند و تعداد آثار آنها بسیار است. در حوزه تفکر تاریخی نولته و هابرماس اصلا همسطح نیستند. به این معنی که نولته، اندیشمندی جدی در زمینه تاریخ است. به لحاظ فلسفی تاریخ، و هم به لحاظ خود علم تاریخ و اصلا با هابرماس قابل رقابت نیستند. هر کس بحثهای این دو نفر یا آثارشان را خوانده باشد، میتواند به این داوری برسد.
وی در مورد اهمیت کار نولته بیان کرد: نولته به دلیل طرح چند پرسش اهمیت دارد. اول این که «فاشیسم یعنی چه؟» ثلث اول قرن بیستم با فاشیسم درگیر بود و اوج جنگهای اروپایی با فاشیسم گره خوردهاند و تقریبا همه پژوهشگرانی که در این مورد کار کردهاند اذعان دارند که نیمه اول قرن بیستم نیز رگ و ریشههایی از فاشیسم در آن تحول پیدا میکند.
وی ادامه داد: «در روزگار ما و حتی همین الان در ایران، کلمه فاشیسم به عنوان یک فحش سیاسی به میرود. هر فردی از فرد دیگری خوشش نمیآید به او میگوید فاشیست. نخستین بار نولته این پرسش را طرح میکند که فاشیسم یعنی چه و تا کنون قانعکنندهترین پاسخ را میدهد. پاسخ او منسجمترین دستگاه نظری برای توضیح فاشیسم و قابل اعتمادترین مجموعه گواهان و دادههای عینی تاریخی برای شرح فاشیسم است. از این نظر نولته مهم است و باید به کار او توجه کرد.
دومین مطلبی که به عقیده وکیلی ما میتوانیم از خواندن کتابهای نولته یاد بگیریم درباره تفسیر او از مارکسیسم است. وی در این باره بیان داشت: یکی از بحثهایی که نولته در کتاب خود درباره مارکسیسم این است که ارتجاعات مارکس و انگلس را به متفکران معاصر و متقدمش تحلیل میکند. به طور مثال لنین بر این باور بود که مارکسیسم از سه عامل تشکیل شده است: اقتصاد لیبرال انگلیسی، سیسات فرانسوی (انقلاب فرنسه) و فلسفه آلمانی (فلسفه هگلی آلمانی). نولته نشان داد که مارکس از تفکر رمانتسیسم هم بهره گرفته بود و گرایشهای مارکس، گرایشهای به تعبیر ارتجاعی، ضد انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی است. این بسیار جای تحلیل دارد.
همچنین نگاه نولته به انقلاب صنعتی از نظر وکیلی حائز اهمیت است. وکیلی در این باره گفت: نولته یک نگرش تاریخمند مبتنی بر پدیدارشناسی پیشنهاد میکند که بر مبنی آن، همه این اتفاقها، واکنشی در مقابل انقلاب صنعتی هستند و شگفت این که شواهد چشمگیر و جدی میآورد که این واکنش ارتجاعی است.
این، بهترین کتابی است که در آلمان درباره نولته نوشته شده است
مهدی تدینی، درباره همکاری با نویسنده این کتاب و ناشر آلمانی آن صحبت کرد. تدینی در این باره گفت: آقای زیگفرید گرلیش، نویسنده این کتاب، هر جا که من در ترجمه متن به مشکلی برخوردم، به من کمک کرد. همچنین، مقدمهای بر این ترجمه نیز نوشت و از انتشار این کتاب در ایران استقبال کرد.
وی ادامه داد: زمانی که من برای گرفتن اجازه نشر این ترجمه به ناشر آن مراجعه کردم، از برخورد ایشان بسیار شگفت زده شدم. تا آن زمان برخوردی این چنین انسانی با من نشده بود. او در پاسخ به حق اجازه نشر به من گفت که هیچ انتظاری ندارد و حتی از رضایت خود برای پرداخت حقوق چاپ به مترجم به جای ناشر اصلی کتاب گفت.
تدینی همچنین درباره ارتباطش با نولته گفت: برای نولته بسیار لذت بخش بود که کارهای او در ایران مخاطب دارد و کتابهایش منتشر میشود. نولته به من در درک اندیشههای خود کمک کرد. بارها من از او سوال میکردم و او راهنمایی میکرد.
این مترجم، از این که نولته در ایران ناشناس است ابراز شگفت زدگی کرد و اظهار داشت: بزرگترین دعوای نظری در قرن بیستم بین نولته و هابرماس انجام شد. یک طرف دعوا که هابرماس است را نه تنها به خوبی میشناسیم، بلکه شیفته او هستیم و از کارهای او بسیار اقتباس میکنیم. اما حتی اسم نولته که در طرف دیگر این دعوا قرار دارد را نشنیده ایم. این برای من شگفتآور بود که چه قدر ما در انتقال اندیشه غربی نامتوازن عمل میکنیم. به این دلیل بود که من کتاب نولته را ترجمه کردم.
تدینی همچنین از انتشار کتاب دیگری از نولته توسط نشر ققنوس خبر داد و اظهار داشت که بهترین کتابی که در آلمان درباره نولته نوشته شده است همین کتاب زیگفرید گرلیش است که تمام کار های نولته از ابتدا تا پایان را مرور کرده و مورد انتقاد قرار داده است.
- ارنست نولته /
- نشر ثالث /
- مهدی تدینی /
- هایدگر /
- هابرماس /