جمالزاده بیش از 90 سال از عمر 106 ساله خود را خارج از مرزهای جغرافیایی سرزمین کهن گذراند ولی عشق به سرزمین مادری و ادبیات و میراث فرهنگی آن همواره در وجودش شعله میکشید.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، به مناسبت بیستمین سالگرد خاموشی محمدعلی جمالزاده، شنبه چهارم آذرماه مراسمی در تالار عباس اقبال آشتیانی (دانشکده ادبیات- دانشگاه تهران) برگزار شد. در این مراسم محمد شکرچیزاده، رسول جعفریان، سوسن اصیلی و علی دهباشی، مدیر مجله بخارا درباره وجوه متفاوت زندگی و آثار جمالزاده صحبت کردند.
دهباشی نشست ویژه هیئات امنای چاپ آثار سید محمدعلی جمالزده که با همکاری دانشکده ادبیات و دانشگاه تهران انجام شد را با یادی از ایرج افشار آغاز کرد. دهباشی قسمتی از متنی که افشار نوشته بود را خواند: یکی از ایرانیان نازک اندیش سالها است که دور از ما، در کنار دریای لمان دریاچه نیلگون و رود آرمیده سوئیس زندگی میکند. اما خیال او از ما دور نیست در اندیشه اش ما و سرزمین ما جلوه و مقامی ارجمند داریم. (...) یار و بیگانه را که به سرایش فرود میآیند با مهر تمام و لطف کلام میپذیرد. فیض سخن و باریکی اندیشهاش آشنایان و یاران و حتی دوران را لذت و نمک میبخشد(...)
رستاخیز شرق، مدیون ادبیات هند و ایران است
محمد شکرچیزاده با بیان اینکه جمالزاده از مفاخر ادبی کشور بود، گفت: او در تاریخ نویسندگی ایران مقامی جاودانه دارد، مردی که بیش از 90 سال از عمر 106 ساله خود را خارج از مرزهای جغرافیایی سرزمین کهن گذراند ولی عشق به سرزمین مادری و ادبیات و میراث فرهنگی آن همواره در وجودش شعله میکشید.
او با اشاره به اینکه ما ایرانیها خصوصا بخشی از نسل جدید وابستگی ضعیفی به زبان فارسی داریم، افزود: تا جایی که بعد از مدت زمان کوتاهی اقامت در فرنگ از بکاربردن واژگان فارسی اجتناب میورزیم. به دانشجویانم میگویم که جمالزاده با بیش از 90 سال اقامت در فرنگ چنان خوش به زبان فارسی سخن میگوید و مینویسد که او را ایرانیترین نویسندگان فارسی ایران میدانستند و حتی رستاخیز دوم دنیای غرب را که رستاخیز شرق نامیده اند، مدیون ادبیات هند و ایران میدانند.
شکرچیزاده توجه به میراث کهن و سرمایه ملی را همان گوهر بدخشانی که میتواند با بیهویتی نسل حاضر مقابله کند، اعلام کرد و گفت: متاسفانه با نسلی مواجه هستیم که یله و رها احساس بیهویتی میکند. زمین و زمان به او تلقین میکند که اصالت ندارد. مانند پرندگانی که در اقیانوس بر اثر آلودگیهای محیط زیستی، زندگی رنجآور و معتادگونه ای دارند. تاریخ و زندگی جمالزاده و جمالزادهها، میتواند به این آلودگیها، پلشتیها و بیهویتیها را پس بزند و نسل حاضر اقیانوس مواج فارسی را حس و تجربه کند.
در سایه نقد رشد و پیشرفت میکنیم
رسول جعفریان با بیان اینکه انتظار داریم از کسانی که ایران و جمالزاده را دوست دارند به این موقوفه کمک کنند، گفت: همت جمالزاده برای تاسیس کتابخانه مرکزی زمینه را برای کمکهای بعدی باز میگذارد. چندین سال در ذهن داشتم که مقالهای برای جمالزاده بنویسم، آغاز بحث ملل و نحل در دوران روشنگری بود، بعد از سقوط بغداد تعصبات مذهبی کم و تصوف بیشتر شد. بحثهای ملل و نحل اجتماعی و از حالت اعتقادی خارج شد. اواخر دوره صفوی اختلاف بین شیعه و سنی کم میشود، ولی عکس آن، بین سنیها اختلاف شروع میشود و در ایران نیز اختلافها رو به ازدیاد میگذارد.
او در پایان سخنانش افزود: باید به افرادی که ایران دوست بودند ارج نهیم و از اینکه کسی آنها را نقد کند نترسیم، باید خوشحال باشیم که در سایه نقد رشد و پیشرفت میکنیم و روزبه روز اوضاع فکری که وضع مناسبی ندارد، بهتر میشود.
جمالزاده حدود دو هزار جلد کتاب به دانشگاه تهران اهدا کرد
سوسن اصیلی با بیان اینکه جمالزاده برای نخستین بار درسال 1354 مجموعهای از دست نوشتههای خود را به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهدا کرد، گفت: دستنوشتههایی که در این دوره به دانشگاه تحویل داد نوشتههای داستانهایش که به چاپ رسیده بودند، البته دستنوشته نبود چون جمالزاده کارهای جدی خود را تایپ میکرد. این مجموعه در نسخ خطی دانشگاه تهران ثبت شد.
او افزود: در سال 55 که جمالزاده مقاولهنامه را امضا کرد و موقوفاتی را به دانشگاه تهران بخشید، در سال 1368 طی نامهای که به دکتر رحیمیان رئیس وقت دانشگاه تهران نوشتند، مجموعه دیگری از دستنوشتههایش را به دانشگاه تهران اهدا کرد. او حدود دو هزار جلد کتاب چاپی را به دانشگاه تهران اهدا کردند.
اصیلی دستنوشتههای جمالزاده که به کتابخانه دانشگاه تهران اهدا شد، یکی از مهمترین نکات این موقوفه اعلام کرد و گفت: کتابهای چاپی اش فهرست شده است. در حاشیه تمام کتابها یادداشتها و مطالبی توسط جمالزاده نوشته شده است. اگر کسی بخواهد روی این مجموعه کار کند، به این وسیله میتواند با آرای جمالزاده آشنا شود.