فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب « افغانستان مردم و سیاست» +فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/08/26 ساعت 12:45

کتاب « افغانستان مردم و سیاست» نوشته مارتین یو انز، ترجمه سیما هولایی توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید.

به گزارش رویداد فرهنگی، شاید بر خلاف کشورهای دیگر، تاریخ کشور افغانستان را نتوان جدا از تاریخ کشورهای دیگر بررسی کرد. افغانستان که «بالای آسیا» نشسته، ظرف هزار سال گذشته، شاهد ورود مهاجران و مهاجمان زیادی به خاک خود بوده است و همسایگانش نیز از تجاوزات آن کشور در امان نبوده اند. از سوی دیگر، افغانستان با کشورهای همسایه اش از خیلی جهات به ویژه در حوزه دین، قومیت و تجارت رابطه و همیستگی دارد. افغانستان هرگز مستعمره نشد، اما بخشی از تاریخ استعماری روسیه­ تزاری و هند بریتانیاست. اهمیت استراتژیک افغانستان برای آن دو امپراتوری در حدی بود که در سال 1884، دو قدرت تا مرز جنگ با یکدیگر پیش رفتند. درگیری فاجعه‌بار اتحاد شوروی در افغانستان در دهه 1980، یکی از دلایل فروپاشی رژیم کمونیستی و از هم‌پاشی آن کشور به شمار می‌آید. همسایگان امروز افغانستان این بار از ستیزه‌جویی اسلامی در آن کشور بیمناک اند و مایل اند با اعمال نفوذ تأثیری در تغییر اوضاع داشته باند یا دست کم مانع نشر آن به خارج از کشور شوند. افغانستان شریک بالقوه ای در تجارت منطقه‌ای است. موقعیت جغرافیایی آن کشور می‌تواند چنان فرصت مهمی برای تجارت خارجی باشد که از زمان افول جاده­ ابریشم تا امروز سابقه نداشته است. اما به طور گسترده‌ای، رابطه­ افغانستان با تروریسم بین‌المللی و شرکت آن کشور در تولید و قاچاق مواد مخدر و نیز نقض شدید حقوق بشر باعث نگرانی بین‌المللی است. در نوشتن تاریخ افغانستان نه تنها باید به امور داخلی کشور پرداخت، بلکه تأثیرگذاری منطقه ای و جهانی آن را نیز در نظر داشت. هدف این کتاب شرح و تفسیر تأثیر دو سویه­ واقعیت‌های تاریخی و معاصر در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی است.

 

قسمتی از متن کتاب

 

امان الله خان، هنگام به دست گرفتن زمامداری افغانستان، تصمیم گرفت با اتحاد شوروی روابط نزدیک برقرار کند. یکی از اولین کارهای او فرستادن پیام به لنین بود که طی آن علاقه‌مندی اش را به برقراری روابط دوستانه اعلام کرد و سپس نماینده ای از سوی خود به مسکو فرستاد و خواهان برقراری اتحاد بین دو کشور شد. این خواست امان الله خان برای بلشویک‌ها بسیار مهم بود. بلشویک‌ها در این زمان برای حفظ بقای خود تلاش می‌کردند و شورش‌های گسترده­ اقلیت‌های مسلمان در سرزمین‌های نزدیک مرزهای شمالی افغانستان را تهدیدی جدی برای خود می‌دیدند. در ابتدای کار بلشویک‌ها چاره‌ای نداشتند بجز آن که اعتماد مسلمانان قلمرو خود را با وعده‌های دروغین خودمختاری و استقلال جلب کنند. با پیشنهاد دوستی از سوی امان الله خان، بلشویک‌ها اکنون می‌توانستند به اقلیت‌های مسلمان خود نشان دهند که روابط دوستانه با کشور مسلمان افغانستان دارند. آنها حتی یک بار به افغانستان وعده دادند پنجه را به آنها واگذار می‌کنند. اما ماه عسل روابط افغانستان و روسیه­ شوروری دوام نداشت. دو کشور قراردادی در سپتامبر سال 1920 امضا کردند که به موجب آن بلشویک‌ها تعهد کردند استقلال خیوه و بخارا را بازگردانند و به افغانستان مستمری هنگفت و کمک‌های نظامی بدهند. اما نه تنها این تعهدات انجام نشد بلکه آنها مدعی تجدید حاکمیت بر خان‌نشینها‌ی آسیای مرکزی شدند. امان الله خان نیز شروع به کمک رسانی به امیربخارا کرد که درگیر تهاجم بلشویک ها بود و در همان حال کمک‌هایی هم به شورشیان جنبش ملی آزادی بخش ترکستان، که «باسماچی» خوانده می شد، می‌رساند. آنها نیز درگیر مبارزه با بلشویک‌ها در سراسر خاک خود بودند. به هر حال چیزی نگذشت که امیر بخارا به افغانستان تبعید شد و در سال 1922 علی رغم حضور نادرخان در شمال افغانستان و مأموریت او برای کمک به باسماچی‌ها، قیام آنها از هم پاشید و پس از آن باسماچی‌ها فقط توانستند گاهی باعث دردسرهای کوچکی برای شورویها‌ شوند. هزاران تاجیک، ازبک و ترکمن از آسیای میانه، که اکنون تحت کنترل بلشویک‌ها بود، به افغانستان گریختند و هنر قالیبافی و گله‌های گوسفند بی‌نظیر قره قل را به آن کشور بردند. پوست گوسفند قره قل پس از آن یکی از مهم‌ترین صادرات کشور و منبع درآمد ارز خارجی افغانستان شد.



نظرات کاربران

ارسال