فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب «آزادی حیوانات» +فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/09/25 ساعت 12:17

کتاب «آزادی حیوانات» نوشته پیتر سینگر و ترجمه و افزوده‌های بهنام خداپناه توسط انتشارات ققنوس چاپ شد.

به گزارش رویداد فرهنگی، تصمیم به ترجمه کتابی در زمینه آنچه این روزها در غرب با عنوان «اخلاق حیوانی» شناخته می‌شود، که به معنای نحوه مناسبات و برخورد و رفتار ما انسان‌ها با حیوانات است، از آن روی به سرم زد که هرچه در این زمینه در زبان فارسی بیشتر کندوکاو می‌کردم کمتر می‌یافتم. تنها کتاب‌هایی که توانستم به زبان فارسی در خصوص جایگاه حیوانات در اخلاق و این که چطور باید با آنها رفتار کنیم بیابم کتاب‌هایی بودند مربوط به تقریبا بیش از نود سال پیش: انسان و حیوان (1303 هـ.ش)، فواید گیاهخواری (1306 هـ.ش) هر دو از صادق هدایت. البته حضور حیوانات به مثابه موجوداتی زیر ستم و سوء استفاده‌های انسانی در بیشتر آثار و داستان‌های صادق هدایت پررنگ اند اما این دو اثر به نحو ویژه‌ای در این باره نوشته شده اند. این که چطور نویسنده‌ای مانند هدایت بیش از نود سال قبل به مسئله‌ای توجه کرده است که درآن زمان حتی در مغرب زمین هم به شکل امروزی آن بدان توجه نشده بوده و متاسفانه پس از او نیز متفکران و روشنفکران ایرانی به هیچ وجه بدان توجه نکرده اند و امروز نیز به رغم مباحث جدی در این باره در بیشتر کشورهای غربی و حتی شرقی و در بیشتر گروه‌های فلسفه و اخلاق، همچنان در ایران مسکوت مانده و بدان توجهی نمی‌شود، حاکی از عمق فکری و وجدان بزرگ اوست. این وجدان بزرگ را به خصوص می‌توان در نحوه مناسبات عملی او در حفظ حقوق حیوانات نشان داد: «گیاهخواری». بزرگ علوی درباره گیاهخواری هدایت و دقتش برای نخوردن گوشت حیوانات این ماجرای معروف را تعریف می‌کند: «یک بار دیدم که در کافه لاله‌زار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی می‌گفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است گاز زد و ناگهان چشم‌هایش سرخ شد، عرق به پیشانی‌اش نشست و داشت قی می‌کرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد» نویسنده‌ای که تنها به نظرورزی در این زمینه اکتفا نکرد و مهربانی با حیوانات را از این طریق و در مقام عمل به کار بست، برخلاف نویسندگان غربی که درباره ظلم رفته بر حیوانات می‌نوشتند اما خوردن آنها را گریزناپذیر می‌دانستند (در این باره رجوع کنید به فصل پنجم کتاب، تاریخچه گونه‌پرستی)، نه تنها درباره ظلم رفته بر حیوانات که عاملش ما انسان ها هستیم نوشت بلکه بدون توسل به هیچ گونه بهانه‌ای خود نمونه‌ای شد برای پیروی از رژیم غذایی گیاهی.

متاسفانه، پس از هدایت، دیگر کتابی، خواه به صورت جدی خواه غیرجدی، در این باره نوشته نشد. پس از گذشت حدود نود سال از انتشار آثار او در این باره، ظاهرا جامعه فکری و روشنفکری ما وقت کافی برای اختصاص دادن به این حیطه نداشته و در عوض به مسائل به مراتب مهم‌تری رسیدگی کرده است! جای بسی تاسف است که اقبال جامعه فکری کشور ما بیش از آن که معطوف به مسائلی انضمامی و ملموس‌تر باشد که فلسفه را با حیطه عمل پیوند دهد و از این طریق کوششی باشد به منظور کاستن از دردها، ضعفها و نقصان‌ها، خود را آن چنان درگیر مسائل انتزاعی در این حوزه گردانیده که واکنش آن به حیطه‌ای چنین مهم پس از گذشت این زمان طولانی فقط جهل، سکوت و بی‌توجهی بوده است.

 

قسمتی از متن کتاب

رد گونه‌پرستی به نحو ضمنی به معنای این نیست که همه زندگی‌ها ارزش برابری دارند. در حالی که خودآگاهی، توانایی اندیشیدن به آینده و امید و آرزو داشتن برای آینده، توانایی گنجایش مناسبات معنادار با دیگران و توانایی‌های دیگری از این دست ربطی به پرسش از وارد ساختن درد ندارد – چرا که درد درد است، حال موجود مورد نظر هر توانایی دیگری، ورای توانایی احساس درد، داشته باشد – اما این توانایی‌ها به پرسش از کشتن مربوط می‌شوند. باور به ارزشمندتر بودن زندگی یک موجود خودآگاه، توانا به تفکر انتزاعی و برنامه ریزی برای آینده، و توانا به افعال پیچیده برقراری ارتباط و غیره، نسبت به زندگی موجودی بدون این توانایی‌ها دلبخواهی نیست. برای این که به تفاوت بین مسائل مربوط به وارد ساختن درد و کشتن پی ببریم، این مطلب را مد نظر قرار دهید که ما درباره گونه‌های خاص خودمان چگونه در این زمینه دست به انتخاب می‌زنیم. اگر قرار بود بین نجات زندگی یک انسان معمولی و انسانی با عقب‌ماندگی ذهنی دست به انتخاب می‌زدیم، احتمالا نجات زندگی آن انسان معمولی را انتخاب می‌کردیم؛ اما اگر قرار بر این بود که بین مانع شدن از درد در انسان معمولی با انسانی با عقب‌ماندگی ذهنی دست به انتخاب می‌زدیم – با این فرض که به هر دو آسیب‌های دردآور اما مختصری رسیده است، و ما تنها به اندازه یکی از آنها داروی مسکن داریم – چندان مشخص نیست که بایستی چگونه این کار را انجام می‌‎دادیم.



نظرات کاربران

ارسال