
در این قسمت از چشمانداز ناشران در سیامین نمایشگاه کتاب تهران، یوسف علیخانی از نشر آموت نظرهای خود را ارائه داد.
یوسف علیخانی، مدیر نشر آموت، 6 ساعت بعد از شروع نمایشگاه کتاب، در پاسخ به سوال خبرنگار رویداد فرهنگی درباره چشماندازش از سیامین دوره نمایشگاه کتاب، گفت: صحبت از نمایشگاه کتابی که تازه افتتاح شده است، حکایت هندوانه در بسته است. نمیدانیم کال است یا رسیده، ولی اینکه اینجا، مکانی سبز است که در آن کلمه میکاریم و میخواهیم کلمههایی که کاشته ایم را درو کنیم شکی نیست؛ از اینکه مردمی که به اینجا رجوع میکنند را هم ما میشناسیم و هم آنها ما را میشناسند، هم شکی نیست.
او در ادامه درباره خانم و آقایی که در ساعات اولیه نمایشگاه به غرفه آموت رفته بودند، گفت: آنها گفتند کتابها را میتوانستیم از بازار بخریم ولی آمدیم این جا تا شما را ببینیم، به آنها گفتم من هم اینجا ایستادم تا شما را ببینم. زیبایی نمایشگاه به همین است. من در دوران خبرنگاری ام از منتقدان نمایشگاه بودم؛ میگفتم نمایشگاه شبیه فروشگاه کتاب شده است ولی وقتی درگیر کار شدم و شرایط اقتصادی ناشر را از نزدیک تجربه کردم، دیدم که هیج یارانهای به کتاب تخصیص داده نمیشود، هیچ کاغذی برای چاپ در اختیار ناشر قرار نمیگیرد و او مجبور میشود روی پای خود بایستد. آن موقع است که غربال میشوید. برای ناشری مثل من که کتابفروشی ندارم و چشمم به نمایشگاه کتاب است، اگر در نمایشگاه نباشم، چه کار میتوانم بکنم؟
علیخانی درباره این موضوع که نمایشگاه برای دومین سال در شهر آفتاب برگزار میشود، اظهار داشت: به نظر من نمایشگاه کتاب تهران سال به سال رو به پیشرفت و اوج میرود، چه بسا من پارسال مخالف برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاب بودم. 90 درصد ناشران اعلام نکردند ولی من اعلام میکنم که 25 درصد افزایش فروش داشتم. زمانی که نمایشگاه از پارک وی به مصلی رفت، ناشری که برایش کار میکردم به من گفت که 30 درصد افزایش فروش دارد ولی هیچ وقت اعلام نکرد.
وی وضعیت نشر را همانند وضعیت جامعه ایرانی بیان کرد و گفت: جامعه انسانی و ایرانی وقتی میخواهد شادی کند، پرده را میکشد ولی وقتی نوک انگشتش زخمی باشد میگوید که تا آرنج دستش فلج شده است. حکایت اقتصاد و نشر هم به همین صورت است و کسی آمار دقیق نمیدهد. چرا من آمار دقیق میدهم؟ چون من ناشر نیستم، من دیوانه ام! دیوانه ای که آمده ام و با کتابها همراهی میکنم. غرفهدارانم هم غرفهدار نیستند و هر یک کتابخوانی هستند که از استانهای مختلف ایران آمده اند.
او در پایان با بیان اینکه دلیل اعتماد مردم به ایشان، صداقت او در توضیح درباره کتاب است، بیان کرد: مردم به من اعتماد دارند چون به آنها کلک نمیزنم. درباره هر کتابی که بخواهند میتوانم 15 دقیقه توضیح دهم. اگر عاشقانه بخواهند، اگر رمان سختخوان بخواهند یا رمانی که جایزه گرفته باشد، همان را به آنها میدهم. هنوز با برگزاری نمایشگاه فاصله داریم ولی همین وضعیت را قدر بدانیم چون در یک جشن هستیم. همینی که در نمایشگاه کتاب ایستاده ایم باید قدرش را بدانیم. همه ما در ساختن نمایشگاه کتاب نقش داریم، اگر ضعیف است یعنی من و تو ضعیف هستیم.