در شب زندهیاد محمد پروینگنابادی در کانون زبان فارسی بیان شد که معلمی این استاد برجسته زبان و ادب فارسی مغفول مانده است.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، مجله بخارا با همکاری بنیاد موقوفات محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار در سالگرد چهلمین سالروز درگذشت زندهیاد محمد پروینگنابادی، شبی را به خاطر ارجگذاری از آثار و خدمات این استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی چهارشنبه هشتم شهریور در کانون زبان فارسی برگزار کرد.
پروین گنابادی از زمره شاگردان برجسته ادیب نیشابوری بود و از سال 1328 به معرفی مرحوم مدرس رضوی به علامه دهخدا همکاری خود را با علامه آغاز کرد که سالها ادامه داشت. از سال 1340 تا پایان عمر همکار پرویز ناتل خانلری در بنیاد فرهنگ ایران بود، علاوه بر این در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و پژوهشکده فرهنگ ایران تدریس کرد.
از آثار ایشان میتوان به ترجمه دو جلدی از مقدمه ابنخلدون و تصحیح تاریخ بلعمی و به خصوص به هزاران یادداشت و فیش درباره فرهنگ عامه و لغات محلی گنابادی و مشهدی که یکی از زمینههای پژوهشی استاد بود اشاره داشت.
ابتدای برنامه محسن ابوالقاسمی استاد بازنشسته زبانوادبیات فارسی و فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران، آشنایی خود با پروینگنابادی را از سالهای 1326 بیان کرد و درباره این آشنایی طی سالهای مختلف ضمن بیان خاطرات، مفصل توضیح داد.
مقابله نوشتههای انوری به دستان محمد پروینگنابادی
سپس حسن انوری، مصحح گلستان سعدی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخنرانی پرداخت و عنوان کرد: نخستین بار با نام محمد پروینگنابادی در مجله راهنمای کتاب آشنا شدم و مقالات او را در این مجلات میخواندم اما دیدار در سال 1341 اتفاق افتاد که مرا برای همکاری با سازمان لغتنامه دهخدا دعوت کردند و در اتاقی که گنابادی مینشست، جا دادند.
وی با بیان اینکه در سازمان لغتنامه شیوهنامهای در کار نبود ادامه داد: نوشتههای مرا گنابادی مقابله یا ویرایش میکرد و مشکلاتم را از ایشان میپرسیدم که ایشان با گشادهرویی راهنماییم میکرد و به این ترتیب پروینگنابادی را بیشتر شناختم و دانستم که در مشهد از شاگردان ادیب بوده و در سال 1322 به نمایندگی از مردم سبزوار به مجلس شورای ملی راه یافته است.
وی ترجمه مقدمه ابنخلدون را یکی از کارهای مهم پروینگنابادی دانست و گفت: نکتههای فراوانی به خصوص در دستورزبان فارسی از پروینگنابادی آموختم. تا زمان تندرسی استاد، هفتهای دو تا سه روز در لغتنامه نزد او میرفتیم اما در زمان بیماری مطالب به خانهاش ارسال میشد حتی به دورهای رسید که دیگر نمیتوانست به مقابله یا ویرایش بپردازد که در این مدت به ملاقاتش میرفتیم.
انوری با بیان اینکه شاعران بسیاری مثل محمود فرخ در ستایش پروین شعر سرودند، اظهار داشت: پروینگنابادی در سال 1282 شمسی در کاخک گناباد متولد شد و طی سال 1357 در تهران دارفانی را وداع گفت.
جامعه ایرانی باید سپاسگزار موقوفات و یادگارها باشد
قبل از پخش فیلم سخنان مرحوم پروینگنابادی به همراه سخنان سیدجعفر شهیدی و محمود فرخ درباره ایشان، محمد روشن گفت که ابتدا در بنیاد فرهنگ و سپس در دوران ناتوانیهای جسمی پروینگنابادی هفتهای دو تا سه بار برای ارائه مسائل تاریخی فرهنگی زبان فارسی، از محضر ایشان استفاده میکردم.
روشن اظهار داشت: مرحوم پروینگنابادی به یک معنای عام باید از دانشمندان محروم تلقی شود، به گمان من آنچنان که شایسته قدر آزادگی، دانش، معرفت، خلق و خوی انسانی او بود، جامعه ایرانی باید سپاسگزار این موقوفات و یادگار عزیز باشد که این اهتمام را فرمودند.
استمرار جریانهای ادبی مردانی بزرگ پرورش دارد
اصغر دادبه، مدیر گروه ادبیات دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در ادامه با خواندن غزلی از حافظ سخنرانی خود را آغاز و بیان کرد: این اصل مسلم را بپذیریم که شناخت هنری مثل شناخت فلسفی و عکس شناخت علمی، تحت تاثیر شرایط و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی روزگاری است که در آن پدید میآید.
وی ادامه داد: استمرار جریان ادبی موسوم به بازگشت که البته به دلیل افتضاحات تاریخی که متاسفانه به بار آمد، به لحاظ ادبیات کاریکاتور شد و نقشی که در جهات مختلف ایفا کرد، مهم بود. به گمانم همچنان در واکاوی عوامل موثر در پدیدآوردن جریانهای ادبی به بازگشت ادبی میرسیم که ابعاد مختلفی دارد.
به گفته وی، انقلاب مشروطه در مسیر بازگشت ادبی پیش آمد، ما با ادبیات غرب آشنا شدیم و حکایتهایی در ادبیات و شعر نو به وجود آمد که همه آنها خجسته و مبارک هستند.
دادبه با بیان اینکه گستردگی این جریان که با انقلاب مشروط پیوند خورد، جریانهای نیمایی را به وجود آورد، گفت: مردی چون شفیعی و مردی مثل پروینگنابادی در گذشته به لحاظی ادامه آن جریان هستند. لذا آن استمرار مردان بزرگی پرورد که آنها از نوع زندهیاد پروینگنابادی است.
وی با توجه به دیدهها و خواندههای خود از پروینگنابادی عنوان کرد: در حقیقت توصیه قدما که هدف نهایی علم اخلاق، تخلق به اخلاق الهی و انسانی است را در ایشان دیدم.
بعد از مرحوم دهخدا بیشترین سهم در تالیف را پروینگنابادی دارد
بهرام پروینگنابادی نیز در این مراسم تصریح کرد: برای من که تا 10 سالگی در خانهای زندگی کردم که محور آن پدربزرگم مرحوم پروینگنابادی بوده است، هیچوقت نمیتوانم ایشان را فراموش کنم چون بیشترین خاطرات من با ایشان بوده است.
وی ادامه داد: معلمی امری است که درباره مرحوم پروینگنابادی مغفول مانده است، متاسفانه امروزه برای هیچ طبقهای از معلمان ارزشی قائل نیستیم، درحالیکه همه ما در ذهن خود از معلمی الگویی داریم و بهترین معلم خود را برای تعیین راهمان میشناسیم.
بهرام پروینگنابادی درباره معلمی پدربزرگ خود توضیحاتی را ارائه کرد و اظهار داشت: طبق گفته سلطانی از مدیران ارشد لغتنامه به نقل از قدیمیان گفتند که بعد از مرحوم دهخدا بیشترین سهم در تالیف را محمد پروینگنابادی دارد لذا در کنار بزرگداشت دهخدا در سال 1393 برای مرحوم پروین به عنوان اولین یار هم بزرگداشت گرفتند.