کتاب «فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک» توسط محمد حسین ملایری نوشته و انتشارات ققنوس آن را به چاپ رسانده است. برای این کتاب پروفسور پاتریک هیلان و دکتر حسن روحانی مقدمه نوشتند.
همه ما در زندگی روز مره خود با «درست» و غلط یا «صادق» و «کاذب» روبهرو بودهایم. اما شاید در پاسخ به این سوال که صادق چیست و کاذب کدام است، موفق نبودهایم. برای پاسخ به این سوال لازم است سوال دیگری را مطرح کنیم: «آیا دو خط موازی همدیگر را قطع میکنندد؟» از قرنها پیش به اینسو ریاضیدانان به پیروی از اقلیدس در پاسخ گفتهاند: «معلوم است که نه، چه سوال سادهلوحانهای!» با این حال، در قرن گذشته اتفاقاتی افتاد که ما میتوانیم پاسخ دیگری به این سوال بدهیم. مثلا در هندسه لوباچفسکی یا ریمان، پاسخها به این سوال متفاوت است. یعنی از آنجا که اصول موضوعه این هندسهها متفاوت است، لذا پاسخ نهایی ما این خواهد بود: «خطوط موازی در پارهای موارد همدیگر را قطع میکنند و در مواردی دیگر قطع نمیکنند.»
آن چه شنیدید، بخشی از مقدمه مولف کتاب بود. ملایری در این کتاب به زمینهشناسی علم میپردازد و فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را تشریح میکند. فلسفه هرمنوتیک با مارتین هایدگر باز میشود.
فسلفه علم به چه معناست؟
ملایری در بخشی از فصل اول کتاب آورده است: معنای فیلسوف علم بودن چیست؟ یکی از موارد اندکی که فیلسوفان علم در موردش توافق دارند، این است که مرزهای این رشته مشخص نیست! دامنه و تنوع فلسفه علم بیش از همه به این واقعیت بازمیگردد که «علم» خودش دامنۀ وسیعی از رویهها و صورت های اندیشه را دربرمیگیرد؛ مثلا، علم جامعهشناسی را در نظر بگیرید؛ چهبسا آنقدر که جامعه شناسی فلسفی است، علمی نباشد؛ یا اولی به همان اندازه علمی است که دومی فلسفی است. با این حال، یک چیز آشکار است و آن اینکه وظیفه فیلسوف علم، یا دستکم بخشی از وظیفه او پاسخ به این پرسش است که ه پدیدهای علم را میسازد.
در مقدمه کتاب درباره پدیدارشناسی هرمنوتیک آمده است: در دیدگاه کلاسیک، تحقیق علمی یک دیدگاه بیرون جهانی است که از سیر حوادث جهان تاثیری نمیپذیرد. از دو مولفه عینیتگرایانه فوق، مورد اول به مقولههای دانش عینی مربوط میشود و آن را «اصل معرفت شناختی» میخوانیم.مورد دوم به هستی جهان مربوط میشد و و به همین نحو آن را «اصل هستی شناختی» مینامیم. پدیدارشناسی هرمنوتیک توضیح میدهد که چگونه فیزیک کوانتومی زیر پای مولفه دوم عینیت پیشگفته را خالی کرد؛ ضمن اینکه زیر پای مولفه اول را نیز سست کرد.
این کتاب بر اساس هدف خاصی تدوین شده و به این منظور ضمن معرفی فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک و شرح دیدگاههای بنیانگذاران آن، به بسط این نظرگاه در حوزه علوم طبیعی پرداخته است.
دکتر حسن روحانی و پروفسور پاتریک هیلان، فیزیکدان و فیلسوف علم، مقدمهای بر این کتاب نوشته اند.
در بخشی از مقدمه پروفسور پاتریک هیلان نوشته شده است: چرا برای فرهنگ معاصر وارد شدن به زندگی افراد یعنی علم، زندگی روزمره، تکنولوژی، فلسفه و دین تا این اندازه دشوار است. ما حیواناتی هستیم که در نتیجه تکامل بیولوژیکی به وجود آمدهایم و در طول میلیونها سال تکامل، «صدف حلزون» و «تار عنکبوت» خود را ساختهایم و در چارچوب آنها جهان خود را تعریف میکنیم. ما جهان را ساختیم و همچنان آن را از نو میسازیم . اما در همان حال طوری به آن اشاره میکنیم گه گویی مخلوق بشر نیست و باز در همان حال معمولا فراموش میکنیم که «جهان» در عرض پنج میلیارد سال آینده جذب خورشید خواهد شد و در بلند مدت، در بهترین حالت، میتوانیم شاهد بهشتی کوتاهمدت باشیم که به دنبال آن جهنمی طولانی پدید خواهد آمد.
دکتر حسن روحانی نیز در مقدمه خود چنین نوشته است: با پایان جنگ تحمیلی هشت ساله، دور جدیدی از اندیشهورزی (در کنار فعالیتهای توسعه و بازسازی) در کشور آغاز گردید. یکی از مسائلی که در آن مقطع در کانون بحث محافل علمی کشورمان قرار داشت، چگونگی دست یافتن به مدل بومی توسعه بود. این بحث در ابعاد مختلف گسترش یافت و به امکان یا امتناع علم دینی هم کشیده شد. تقریبا از همان زمانها ما شاهد تحولاتی هستیم که در غرب روی میدهد؛ تحولاتی که بعدها از آن با نام «جنگ علم» یاد شد. در واقع یک صسال قبل از شوخی معروف سوکال بود که بلوایی در مرکز تحقیقات ملی نظرسنجی آمریکا به دنبال یک تحقیق میدانی به راه افتاد. دعوا بر سر این بود که «تا چه اندازه میتوان به جامعهشناسی و علوم اجتماعی، اعتماد ورزید؟» سپس دامنۀ تردیدها از نتایج پژوهشهای مشخص به تردید نسبت به کل جامعهشناسی و علوم اجتماعی کشیده شد ونسبت به پاسخ مخاطبان در پرسشنامههای پژوهشی، تردید حاصل گردید.