مدیر انتشارات رسا در یازدهمین نشست تاريخ شفاهی كتاب درباره هدف و نحوه راهاندازی موسسه توزیع کتاب رسا توضیح داد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، يازدهمين نشست از سری دوم سلسله نشستهای تاريخ شفاهی كتاب با حضور محمدرضا ناجياناصل، مدير انتشارات رسا سه شنبه 20 تيرماه در سرای اهل قلم خانه كتاب برگزار شد.
دراین نشست محمد رضا ناجیاناصل، مدير انتشارات رسا با بيان اينكه اغلب كسانی كه وارد حوزه نشر میشوند از خانوادهای كتابخوان هستند، گفت: من از دوران نوجوانی به كتاب خواندن علاقمند بودم و اولين كتاب غيردرسی كه خواندم كتاب امير ارسلان بود.
وی با اشاره به خاطرات دوران مدرسه و رفاقت خود با شهيد محمدجواد تندگويان گفت: بخاطر برعهده داشتن مسئولیت کتابداری مدرسه بیش از قبل با کتاب مانوس شدم، سال اول دانشگاه با روابطی كه ايجاد شده بود بعنوان نماينده دانشجويان انتخاب شدم و پس از تقاضای دانشجویان مبنی بر تعویض دو نفر از استادان بیحجاب ما و توهینی که یک استاد به دانشجویی کرده بود همه دانشجویان دست به اعتراض زدند که درنتیجه سال 1352 ما را دستگير كردند.
آشنایی بیشتر با کتاب ضمن تعامل با دو کتابفروش
ناجیاناصل در خصوص آشنایی با فعالیتهای مرتبط با کتاب در دوره دانشجویی و لزوم فراگرفتن امور چاپ بیان کرد: اغلب امور کتابخوانها و تهیه کتاب برای دانشجوها با من بود از همین روی با شمس فراهانی و جواد محمدی (دو کتابفروش) آشنا شدم و این امر آشنایی من با کتاب را بیشتر کرد.
وی توضیحات مفصلی را درباره تصمیم خود برای یادگیری چاپ و لیتوگرافی ارائه کرد و ادامه داد: حدود سال 1355 به چاپ آرمان (در کوچه حاج نایب) رفتم و هرچند خودم را دیپلمه معرفی کرده بودم اما پس از آنکه تواناییهایم را دیدند دیپلم بودن مرا دروغگویی پنداشتند و به من مسئولیت مدیر داخلی چاپخانه را پیشنهاد کردند که من نپذیرفتم و پس از 4 ماه کار زندگی مخفی من آغاز شد.
موسسهای توزیع کتاب با اسم شاعری ناشناس
مدير انتشارات رسا بیان کرد: ما در دوران قبل از انقلاب ناشر مذهبی به آن معنا نداشتیم یا بنظر میرسید اگر کتابهای مذهبی چاپ میشوند مشکل توزیع دارند، ما میخواستیم اعلامیه پخش کنیم که در توزیع کتاب این مساله راحتتر امکانپذیر بود؛ برای همین یک موسسه توزیع کتاب با نام شاعری ناشناخته (رسا) راهاندازی کردیم.
وی یادآور شد: موسسه فرهنگی هنری رسا سال 1355 – 1356 کارش را آغاز کرد و اولین کار انتشار کتابهایی بود که با دوستانی که در زندان آشنا شده بودیم با اسامی مستعار چاپ میکردیم و تعدادی از ناشران خرد را کمک میکردیم تا آثارشان را توزیع کنند.
وی در بخشی دیگر از اظهارتش گفت: قبل از این ما مجلهای داشتیم به نام «اتحاد جوان» و مسائل انقلاب را دوهفته یکبار منتشر میکردیم. این نشریه حدود 70 شماره منتشر شد و سپس بچههای تحریریه به کارهای اداری رفتند و در نهایت تعطیل شد. در آن زمان طیفهای فکری بسیار زیادی در کنار هم کار میکردند وگرنه پیش از انقلاب روابط دوستانه و انسانی بود و به فکر مسائل مادی نبودیم فقط به فکر توزیع کتاب بودیم.
ناجیاناصل در انتهای صحبتهای خود از فعالیتهایشان در ستاد سپاه مرکزی و کار در روزنامه اطلاعات مختصر توضیحاتی را ارائه کرد.