گاندی اساس اعمالش را بر اصل خدمت بیچشمداشت بنا نهاد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، دهم مهرماه دوم اکتبر سالروز تولد مهاتما گاندی سیصدو یازدهمین شب از مجموعه شبهای بخارا در تالار امیر المومنین مرکز دایره المعارف اسلامی با همکاری سفارت هند در تهران و مجله بخارا برگزار شد.
کاظم موسوی بجنوردی، رییس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی نخستین سخنران این مراسم بود، او با اشاره بر اینکه کلک و سپس بخارا مرجعی مهم برای پژوهشگران خواهد بود، اعلام کرد در نظر داریم از طرف مرکز دایره المعارف در آینده برای بخارا و علی دهباشی، مدیر مجله بخارا مجلس بزرگداشتی برگزار کنیم.
موسوی بجنوردی با بیان اینکه مساله استقلال هندوستان محدود به این کشور نیست و آثاری جهانی دارد، اظهار داشت: به ویژه اینکه روشی که مهاتماگاندی به وجود آورد روش محبت، عشق، رفعت و رحم در چهارچوب مبارزه برای استقلال است پس میتوان گاندی را بنیانگذار مبارزات مدنی دانست، راهی که این جهان را فرا گرفت. در برابر انگلیس که مهمترین قدرت جهانی در آن زمان بود با روش مبارزات مدنی توانست به پیروزی برسد و شبه قاره هندوستان را به استقلال برساند. آثار فرهنگی و جهانی این حرکت، گسترده است. چیزی که گاندی آورد مکتب عشق، محبت و گذشت بود. این مرد بزرگ چنان تاثیر جهانی داشت که به اعتقاد من تحولات بعدی جهانی مرحون به حرکت گاندی است. او با رفتارش، اخلاق و محبت، دشمن را به زانو در میآورد. این روش عجیبی بود که دنیای آن روز با آن آشنا نبود.
رییس مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با بیان اینکه گاندی داستان جدیدی مطرح کرد و گفت دربرابرخشونت، خشونت نمیکنیم؛ گفت: به این وسیله استعمار انگلیس را به زانو در آورد. استعمار انگلیس خشونت زیادی کرد که فایده نداشت. وقتی گاندی به لندن رفت همه در محله فقرا دورش جمع شدند و به او احترام میگذاشتند. احترام به عشق، صلح و دوستی جهانگیر شد و به این وسیله گاندی فرهنگ صلح خواهی را به وجود آورد.
گاندی مقید به جغرافیای خاصی نیست
سائوراب کومار، سفیر هند در تهران در این شب حضور داشت؛ سخنانش او توسط فرقان ترجمه شد. او با بیان اینکه اروز با تردید و شک در محضر بزرگان فرهنک و درباره فرد بزرگی صبت میکند، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: شخصیت گاندی و دستاوردهای او برای جهان امروز به قدری بزرگ است که در این مجال نمیگنجد برای همین به اجمال از دستاوردهای او اسم میبرم.
او با اشاره به ابعاد شخصیت گاندی افزود:شخصیت گاندی ابعاد متعددی دارد میتوان به او به عنوان فیلسوف، رهبر، سیاستمدار، انسانشناس و حامی مستضعفین، فردی روحانی و مذهبی نگاه کرد البته که میتوان برای شخصیت او ابعاد دیگری نیز در نظر گرفت. اخیرا در یکی از سخنرانیهای نخست وزیر ناندا مودی وقتی از گاندی صحبت میکرد گفت که گاندی مقید به جغرافیای خاصی نیست و به تمام انسانها تعلق دارد.
او به عنوان سفیر هند در ایران به چند بعد از گاندی اشاره و بیان کرد: بزرگترین دستاورد گاندی بسیج کردن توان تودههای مردم در مبارزات مردمی هند بود؛ دوم نحوه مبارزه صلحآمیز گاندی بود که این کشور را به استقلال رساند. تفکر این مرد بزرگ، اساس سیاستگذاری آتی هند در زمان حکمرانی پس از او را بناگذاشت. دستاورد بسیار مهم دیگر گاندی تاثیرگذاری اجتماعی او بود، با طرفداری که از مستضعفین، در تلاشهایی که برای محو آسیبهای اجتماعی زنان داشت جامعه را به جایی رساند که میتوانیم شاهد آن باشیم.
«گاندی مطلقا ضد سلطنت بود، اما با میانه روی هیچ مخالفتی نداشت» سائوراب کومار با بیان این جمله، گفت: روشنی آن از نوعی بود که به آن روشنی بنیادین گفته میشود. گفته اند که گاندی علیه علم و فناوری بود. او فردی مذهبی بود اما در مقابل ایدهها و عقاید دیگر ذهن بازی داشت. ضد علم نبود و صرفا علم و دانش را به عنوان یک هماهنگ کننده و ایجاد کننده نظم بین جان و تن، انسانیت و طبیعت میدید.
سفیر هند در ایران درباره اندیشههای محیط زیستی گاندی بیان کرد: از همه اینها مهمتر شاید آنچه در دیدگاه تفکرو فلسفه غرب پیدا کردم این دید گاندی بود که نباید بدون توجه به عواقب از منابع طبیعی استفاده کرد. او معتقد بود انسان در استفاده از منابع طبیعی هم باید آن را به صورت پایدار ببیند. اکنون که به اوضاع دنیا نگاه میکنیم به خشونتها و وقایع تروریستی و به تغییرات اقلیمی و مشکلاتی که بر سر راه توسعه پایدار وجود دارد باید توجه کنییم که آیا میتوان آموزههای گاندی را به کار بست یا نه. به نظر من جواب مثبت است. میتوان به ابعاد و گستره های دیگر گاندی توجه کرد و آنچه قابل بهرهبرداری است را برای فلاسفه و رهبران تبیین کرد.
همه انسانها برادرند
سید مصطفی محقق داماد در ابتدای سخنان خود، سه بیت از قصیده مفصل صادق سرمد که در مرگ گاندی سروده است را خواند و گفت: گاندی چندین بار گفته است که از حسینابنعلی (ع) پیروی کرده ام. من باور نکردم تا اینکه چند سال قبل این جملات در نوشتار گاندی پیدا کردم. چند روز قبل علی دهباشی هم این جمله را برای من ارسال کرد: گاندی گفته است توسعه اسلام در سایه تعلیمات خون حسینابنعلی(ع) است. به راستی چه بعدی از قیام سیدالشهدا برای گاندی جالب بود؟ به طور خلاصه بیان میکنم، آنچه که در نهضت حسینابنعلی(ع) درخشان است، «دفاع خونین از آزادی بیعت» در برابر فشاری که به ایشان وارد میکردند تا به زور حکومت نامشروع را تایید بیعت کند. اما حسین(ع) گفت من حاضرم در روستایی زندگی کنم ولی از من بیعت با حکومت نامشروع را نخواهید. نقطه جذاب حسینابنعلی(ع) برای گاندی، این مطلب بود.
محقق داماد همچنین با اشاره به کتاب گاندی که پیش از اعلامیه حقوق بشر منتشر شده و در آن از برابری انسانها سخته گفته است، بیان کرد: کتابی با عنوان «همه انسانها برادرند» از گاندی قبل از اعلامیه حقوق بشر منتشر شده است. اولین کلمه اعلامیه حقوق بشر اصل وحدت خانوادگی بشریت است. چون بشریت همه از یک خانواده اند. گاندی برادری برای بشریت را اعلام کرد.
وی در ادامه سخنانش توضیح داد: دو برادری در قرآن است برادری انسانی و برادری ایمانی که مبتنی بر برادری انسانی است. همه با هم برادرند. این اصلی است در سوره حجرات در قرآن بیان شده است. تمام اصول حقوق بشر مبتنی بر اصل برادری است. تمام آزادیهای حقوق بشر بر اساس اصل برادری حقوق انسانی است و گاندی در هند این اصل را بیان کرد، هندی که در آن تعداد زیادی مذهب وجود دارد. ایمان و کفر را به قلوبتان برگردانید. امادر حقوق شهروندی همه با هم برادر باشید و ایمان و کفر را دخالت ندهید.
گاندی به یک اعتبار، اصل بهاگاوات-گیتا را وارونه ساخت
داریوش شایگان، فیلسوف با بیان این نکته که گاندی در عمق وجودش یک هندو بود سخنان خود را آغاز کرد و گفت: او فردی وفادار به اصول و مبانی اخلاقی هند بود. او در فرهنگ کهنی پرورش یافت که اصول اخلاقی حاکم بر آن بر دو اصل استوار بود: یکی نظام کاستی ـ طبقاتی، و دیگر چهار مرحلۀ زندگی هر هندو. اصطلاح «وارنا آشراما دارما» بر آمیزش این دو اصل دلالت دارد. اصول کلی اخلاقی در هند بر بخشش، تسلط بر نفس، پاکی درون، فرزانگی، راستی و بالاخص خشونتپرهیزی یا «آهیمسا» مبتنی است.
وی افزود: آنچه در رفتار گاندی جالب توجه است این است که او فرزانگی و عمل بیچشمداشت بهاگاوات-گیتا را میپذیرد و آن را اخذ میکند، ولی از پذیرش اصل سلحشوری و نبرد که از وظایف کشاتریاهاست پرهیز میکند. گاندی به یک اعتبار، اصل بهاگاوات-گیتا را وارونه میسازد؛ یعنی این بار با وقوع تضاد، تکلیف اخلاقی که در اینجا همان خشونتپرهیزی است بر وظایف طبقاتی تقدم مییابد. بر مبنای آرمان بهاگاوات-گیتا، او میتوانست دست به خشونت بزند چون بر هر هندویی واجب بود که از سلطۀ انگلیسیها رها شود، و همین تکلیف میتوانست توجیهکنندۀ قیام مسلحانۀ هندیان علیه استبداد انگلیس باشد، پس او نیز باید مانند آرجونا دست به سلاح میبرد، ولی گاندی چون اساساً به نظام طبقاتی اعتقاد نداشت و آن را یکی از علل عقبماندگی هند میدانست، این فرایند را وارونه کرد و از جنگی که مطابق بهاگاوات-گیتا میتوانست موجه و معتبر و مشروع باشد اجتناب ورزید و اصل بزرگ اخلاقی خشونتپرهیزی را سرلوحۀ اعمالش قرار داد.
شایگان با اشاره به اصل خدمت بیچشمداشت در اعمال گاندی، بیان کرد: گاندی علیرغم عشقش به بهاگاوات-گیتا، برخوردی منحصربهفرد و خاص را اتخاذ میکند و اساس اعمالش را بر اصل خدمت بیچشمداشت بنا مینهد. مضافاً بر اینکه او سخت به این اصل معتقد بود که «هدف، وسیله را توجیه نمیکند، هرقدر هم آن هدف مقدس باشد» زیرا بذر خوب، محصول خوب به بار میآورد و بذر بد، محصول نامرغوب. پس بین وسیله و هدف باید تطابق کامل وجود داشته باشد، از این لحاظ رفتار گاندی رفتاری است درست عکس رفتار ماکیاولی.
این فیلسوف گفت: بهگمان من مفهوم عدمخشونت در جهان امروز روزبهروز اکنونیتر و بیشازپیش مطرح میشود. البته من شخصاً هیچ یقین ندارم که چنین رفتار بزرگمنشانهای در هر کشور و هر فرهنگی قابل اجرا باشد! مفهوم «آهیمسا» هندیتر از آن است که بتواند بهسهولت به سرزمینی جز هند منتقل شود، چرا که در هندوان پیشزمینۀ کاملاً آماده و مستعدی برای پذیرش ترک و انصراف وجود دارد، ضمن آنکه هدف غایی زندگی برای آنان رسیدن به رهایی است. البته مارتین لوتر کینگ نیز به همین اصل پایبند بود، اما تمام سیاهان امریکا، همچون او هواخواه عدم خشونت نبودند، و در میان آنان افرادی چون پلنگان سیاه و مالکوم ایکس هم وجود داشتند. بهعقیده من، خشونتپرهیزی با روحیۀ جنگآور برخی تمدنها به کلی ناسازگار است. شاید آخرین فردی که در اواخر قرن بیستم اصل گاندی را متحقق ساخت نلسون ماندلا باشد. او نیز به مجرد آزادی از حبسی ۲۷ ساله، متوجه شد که خشونت چنان در جامعهاش انباشته شده است که اگر درصدد انتقامجویی برآید، وقوع جنگ داخلی قطعی خواهد بود. به همین دلیل بهدرستی تشخیص داد که تنها راه، آشتی است و راهحل دیگری هم وجود ندارد. این نکته ناگفته نماند که گاندی فعالیتهایش را نخست در آفریقای جنوبی آغاز کرد و از اینرو آفریقاییها با فعالیتهای او و ایدۀ خشونتپرهیزیاش بیگانه نبودند.»
http://rooydadfarhangi.ir/farhang-archive/item/969-%D8%A8%D8%B0%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A8%D8%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C#sigProGalleriaf28f0bb774