شهشهانی در شبی که به افتخارش برگزار شد گفت: باید به گونهای به یک جز فرهنگی بپردازیم که نمایانگر کل فرهنگ باشد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، سیصد و هفدهمین شب از شبهای بخارا پنجشنبه نهم آذرماه در تالار گالری و کتابفروشی آزاد به مدیریت شیرین اتحادیه برگزار شد. این مراسم ازجمله به خاطر انتشار و رونمایی از کتاب «پوشاک دورۀ قاجار» پژوهش دکتر سهیلا شهشهانی و با حضور ژاله آموزگار، مهدخت معین، سرمد قباد، مینو مشیری، دکتر شیوا دولتآبادی، سیما سلطانی، عظیم زرینکوب، ملکمنصور کیهان، مهسا تهرانی، فرزانه قوجلو و دانشجویان رشتۀ مردمشناسی و عکاسی و سردبیران نشریات ادبی برگزار شد.
در کنار این رونمایی نمایشگاهی از آثار دکتر سهیلا شهشهانی از پوشاک اقوام ایرانی در محل نگارخانه آزاد برپا شده بود. در آغاز جلسه علی دهباشی، مدیر مجله بخارا ضمن خوشامدگویی از شیرین اتحادیه مدیر گالری خواست که سخنرانی خود را آغاز کند. اتحادیه ضمن خوشامدگویی از چگونگی برپایی نمایشگاه عکس از چندین ماه قبل گفت و اینکه برای کتابفروشی آزاد نیز جای خوشوقتی دارد که این نمایشگاه عکس همزمانی یافته است با انتشار کتاب «پوشاک دورۀ قاجار».
سپس علی دهباشی ضمن سخنرانی خود چنین گفت: آنها که کار دشوار تحقیق و پژوهش میدانی انجام دادهاند به خوبی میدانند چه مایه باید کار کرد، وقت گذاشت و دقت و وسواس داشت تا یک مقاله یا یک کتاب به سرانجام برسد. کارنامه درخشان پژوهشی شهشهانی و کتابها و مقالات و سخنرانیهای او حکایت از یک عمر تلاش علمیشان دارد. شرح کامل زندگی علمی او و مقالاتشان و همچنین فعالیتهای پژوهشی استاد را در چند دقیقه نمیشود بیان کرد.
مدیر مجله بخارا در توضیح خود درباره شهشهانی بیان کرد: سهیلا شهشهانی، انسانشناس و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، مدیرمسئول مجله انسانشناسی خاورمیانه به زبان انگلیسی و مجله فرهنگ و انسان به زبان فارسی و پایهگذار و مدیر کمیسیون انسانشناسی خاورمیانه در مجمع بینالمللی علوم انسانشناسی و قومشناسی است. او 10 سال معاون این مجمع بود و در کمیسیونهای زنان، انسانشناسی شهری و مردم کوچرو، فعالیت داشت. شهشهانی، تحصیلات عالی خود را در دوره کارشناسی رشته فلسفه از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی آغاز کرد و دوره کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه نیو اسکول در نیویورک، به پایان رساندهاند. برخی کتابهای ایشان عبارت است از: «چهار فصل آفتاب»، «زندگی روزمره زنان اسکانیافته ممسنی»، «تاریخچه پوشش سر در ایران». دکتر شهشانی همچنین مدیر مهمان یک شماره نشریه مردم کوچرو (شماره مخصوص کوچروان و کوچروی بعد از انقلاب ایران ) و نویسنده مقالات بسیاری به زبانهای فارسی و انگلیسی بودهاند. آخرین کتابشان حاصل سالها پژوهش درباره «پوشاک دوره قاجار» است که همراه با تصاویر بسیار و چاپ نفیس ارایه شده است.
خود را پوشاندن بخشی از تمدن آغازین بشر است
ژاله آموزگار سخنران بعدی این شب بود. او گفتارش را با این بیت آغاز کرد: روغنی در شیشه بینی صاف و روشن ریخته/ غافلی برسر چه آمد کنجد و بادام را. کتابی مرتب و آراسته با قطعی بزرگ و چاپی آراسته میبینید. رو جلدی زیبا تصویرهایی کمنظیر در 262 صفحه با کاغذی که لمس آن هم مطبوع است با مطالبی ارزنده و مستند که بسیار از آن میآموزید . آیا به خاطرمان خطور میکند که چه تلاشی شده است که چنین مجموعهای به دست ما برسد و غافلیم که چه بر سر سهیلای شهشهانی آمد.
آموزگار با بیان اینکه شاید شرحی که ارائه خواهد کرد، در برابر متخصصان مردم شناسی وارد شدن در حریم خصوصی آنها باشد، گفت: به هر حال بد نیست که به مساله پوشاک در بستر زمانی شکل گرفتن تمدن بسیار کوتاه بپردازیم. انسان زمانی که فراگرفت که خود را برای محافظت از سرما و گرما و بلایای طبیعی بپوشاند، در حقیقت گامی دیگر در راه متمدن شدن برداشت و بر فاصلهاش بر حیوان و جهان غریزی افزود چون آنچه انسان را از حیوان جدا میکند، استفاده از ابزار است.
او افزود: انسان همچون حیوان به دنیا میآید و نیاز به خوردن و تولید مثل دارد. از زمانی که میآموزد از ابزاری برای به انقیاد درآوردن طبیعت کمک بگیرد، دیگر با حیوان فاصله گرفته است. او با آتش آشنا میشود، نخستین ابزاری که انسان اولیه را به انسانی دانا تبدیل میکند با آتش خود را در برابرتاریکی، سرما و ... محافظت میکند. انسان دانا داناتر میشود، میآموزد از شکار خود هم تغذیه کند و از پوشش برای محافظت از سرما و گرما بهره ببرد. سپس دام میپرورد و از پشم او رشته میبافد و میپوشد.
آموزگار در نتیجه سخنان خود اظهار داشت: میخواستم از این مقدمه نتیجه بگیرم که خود را پوشاندن بخشی از تمدن آغازین بشر است، انسان یاد گرفت که برهنگی را بپوشاند و پوشش را با حس زیبایی شناسی و هنر درآمیخت و پیش رفت تا به پوشاکهایی رسید که شهشهانی در دوره قاجار دیده است.
مهدخت معین سخنان خود را با بیان خاطره ای از نخستین دیدارش با شهشهانی آغاز کرد و گفت: 40 سال پیش در نمایشگاه آثار آلن بایاش نقاش فرانسوی اتفاق افتاد. یکی از دوستان ما را به شهشهانی معرفی کرد. قبل از این کتاب، کتاب تاریخچه پوشش سر را از شهشهانی خوانده بودیم، کتاب «پوشاک دورۀ قاجار» از نظر کیفیت بسیار خوب چاپ شده، کاغذ مرغوب از صحافی خوبی برخوردار است و عکسهای تاریخی با ارزش در این کتاب است.
نسرین کیهان با بیان اینکه بافندهها در قدیم در اقوام مختلف ساحر دیده و خوانده میشدند، گفت: از یک بافنده با نمادی که میبافت، تقاضاهای متفاوتی برای لباس مخصوص شکارچی، مسافر و ... میشد. آن فرد با پودی که لابلای تارها میگذاشت، از اورادی که معتقد بود سحرآمیز است، نقشی میآفرید. بنابراین پارچه نمادی مقدس شناخته میشد؛ پوشاک قدیم پارچههای بریده نشده بود. پارچه مقدس بود و نباید بریده میشد. اعتقاد براین بود که تارها نمادی از هویت انسان هستند که در آمدن به دنیا انتخابی ندارد. تنها انتخابی که دارد پودها و قدمهایی است که در نقش و زندگی دارد. آزادی در پود و حرکت در زندگی بود.
شهشهانی سخنران آخر این شب بود. او درباره کتابش توضیح داد: پوشاک موضوعی بود که فکر میکردم کمتر از عشایر سیاسی باشد که اینچنین نبود، در سال 1381 به لایدن رفتم و در کنفرانسی درباره لباس دوره قاجار شرکت کردم. یکی از نظریههای انسانشناسی ثبت و ضبط فرهنگ مادی است، هرچند کتب دیگری در زمان تحصیل من باب بود، متوجه شدم با تمام تغییرات و تهاجمهای فرهنگی لازم و مفید خواهد بود که بخش هرچند کوچک ولی مفید ایران را تحت مطالعه قراردهم. ما معتقدیم پرداختن به هر بخش فرهنگ میتواند نمایانگر کل آن فرهنگ باشد یعنی باید به گونهای به یک جز فرهنگی بپردازیم که نمایانگر کل فرهنگ باشد.