کتاب «گفتگو حامد زارع با غلامحسین ابراهیمی دینانی/ آفاق معرفت در سپهر معنویت» توسط انتشارات ققنوس منتشر شد.
به گزارش رویداد فرهتگی، غلامحسین ابراهیمی دینانی از اندیشمندان ژرفاندیشی است که با تحصیل در حوزه و دانشگاه از پیشگامان عملی وحدت حوزه و دانشگاه و از زمره حکیمان صاحب نظر در فلسفه و عرفان اسلامی است.از وی علاوه بر مقالات متعدد پژوهشی، 9 اثر تحقیقی روشنگر در زمینه عرفان و فلسفه و مسایل اسلامی به چاپ رسیده است.
دینانی در سال 1313 در روستای «دینان» از توابع اصفهان، به دنیا آمد. وی در یکی از مدارس تاریخی اصفهان به نام «نیمارود» به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و در سال 1333 برای ادامه تحصیل حوزوی به قم رفت. وی همزمان با تحصیل علوم حوزوی در قم، به تحصیل علوم کلاسیک و رسمی پرداخت و نخست دبیر دبیرستان و پس از اخذ دکترا استاد دانشگاه تهران شد.
کتاب حاضر مجموعه دوازده گفتگو با غلامحسین ابراهیمی دینانی و سه میزگرد با حضور او و دیگر اساتید اندیشه اسلامی است که در 6 سال اخیر (بهار 1389 تا بهار 1395) انجام شده است. از این میان پنج گفتگو و یک میزگرد برای نخستین بار است که منتشر میشود و هفت گفتگو و دو میزگرد دیگر پیش از این در مجله مهرنامه منتشر شده است. شایان ذکراست گه گفتگوهای «عقل و حقیقت»، «فکر و ذهنیت»، «عرفان و معنویت»، «دانش و دیانت»، «کتابشناسی غلامحسین ابراهیمی دینانی» و همچنین میزگرد «سرنوشت علم در تمدن اسلامی چگونه بوده است؟» برای نخستین بار است که منتشر میشوند.
قسمتی از متن کتاب
عقل و حقیقت
عقل از جمله کلمات کلیدی مباحث شماست. اما اخیرا روی واژه «من» هم تاکید فراوانی دارید. این تاکید هم در مسیر دفاع از عقل است؟
این «من» ظهور عقل کل است. ما یک عقل کلی بیشتر نداریم ولی همین عقل کلی به نحو لایتناهی شئون دارد. عقل کل را به مثابه باطن و عقلها را به مثابه ظاهر هم میتوان تحلیل کرد. ظهور همواره جلوهای از بطون است. خداوند نیز در موجوداتی که خلق کرده است تجلی دارد. هرچه غیر از حق در عالم موجودات هست، ظهور حق است. اگر بازگردیم به محور اصلی بحث باید بگویم که عقل یکی بیشتر نیست، اما همین یک عقل تجلیات و ظهورات متعددی دارد و در هر شخصی به اندازه استعداد و قابلیتش بروز و ظهور دارد.
یعنی عقلهایی هم وجود دارند که اشتباه میکنند؟
من نمیگویم که عقل هر شخص احکام صحیح صادر میکند. عاقلان زیادی را میتوانید پیدا کنید که اشتباهات فاحشی داشته اند. اگرچه عقلا اشتباه کرده اند و میکنند، اما عقل کل اشتباه نمیکند. اگر عقل کل اشتباه کند، چه کسی میتواند اشتباه نکند؟ اگر عقل کل اشتباه کند، اصلا اشتباه نکردن معنی ندارد، درست است؟
بله؛ چه اینکه عقل، سنجه و معیار است.
احسنت! عقل میزان هرچیزی است. پس وقتی بنده از عقل صحبت میکنم و از آن دفاع میکنم، از عقلی که میزان است صحبت میکنم و دفاع میکنم، نه از عقل خودم.
میتوان گفت که شما در دفاع از عقل، انسان متعصبی هستید.
تعصب خلاف عقل است. من به عنوان یک واقعیت از عقل صحبت میکنم و هیچگونه تعصبی در دفاع از هیچ چیزی ندارم. من اصالت عقلی هستم و در پارادایم فکریام عقل کل جایگاه محوری دارد. اما این معنیاش این نیست که باور دارم انسانهای بهرهمند از عقل دچار خطا نمیشوند. هیچ آدمی نیست که خطا نکند. اگر آدم خطا نمیکرد آدم بود یا نه؟
نه؛ فرشته بود.
یا اینکه خر بود؟ خر اشتباه میکند یا نه؟
استفاده شما از کلمه خر هم جالب است. البته متفکران بزرگ دیگری هم از این حیوان در گفتار و آثار خویش بهره برده اند. در این زمینه مثال الاغ بوریدان مشهور است.
وسط مباحثه با من، داستانسرایی نکنید! جواب من را بدهید. خر اشتباه میکند یا نه؟
بله.
نه تنها خر بلکه هر حیوانی اگر اشتباه کند، شما به عنوان انسان متوجه میشوید که اشتباه کرده است. هیچ حیوانی را میتوان پیدا کرد که بفهمد اشتباه کرده است؟
خیر؛ اصلا حیوان قوه تمیزی ندارد که اشتباه و غیراشتباه برایش مطرح باشد.
دقیقا! حیوانات اشتباه نمیکنند، بلکه به حکم غریزه آنچه را باید میکنند. پس فهم اشتباه و غیراشتباه در حوزه فهم انسانی است که عقل دارد ولی همانطور که گفتم این بدان معنا نیست که هیچ آدم عاقلی اشتباه نمیکند. من طرفدار عقل کل و حامی اصالت این عقل هستم که به مثابه میزان و معیار هر چیزی مطرح است.