نشست نقد و بررسی رمان «فردا مسافرم»، اثر برگزیده دومین دوره كتاب سال عاشورا (جایزه دعبل)، دوشنبه (سوم مهرماه) با حضور مریم راهی، نویسنده اثر و سید علی شجاعی، نویسنده و مدیر انتشارات كتاب نیستان در سرای اهل قلم برگزار شد.
به گزارش رویداد فرهنگی، در ابتدای این نشست، سیدعلی شجاعی در جایگاه ناشر این اثر، درباره جایگاه ادبیات آیینی توضیح داد: بحث درباره ادبیات آیینی بسیار مفصل است، اما میتوان در این مجال به دو شاخه اصلی آن اشاره كرد. نخست تخیل صرف و دوم بر مبنای واقعیت. شاخه دوم خود شامل دو گونه است، گونه اول تاریخی و گونه دوم حضور یا نقشآفرینی یكی از اولیاء یا قدیسین. در شكل تاریخی به همه وجوه تاریخ وابسته نیستیم و تاریخ فقط بستر روایت است و میتوان در دل آن با استفاده از تخیل، موضوع دیگری را مطرح كرد. در گونه دوم نمیتوان تاریخ را ثانویه دید، بلكه تاریخ اصل است، چراكه با معصوم (ع) یا اهل بیت معصوم روبهرو هستیم و نمیتوان چیزی را كم و زیاد كرد و این موضوع كار را سختتر میكند.
قائممقام انتشارات كتاب نیستان ادامه داد: در ادبیات آیینی، اثر باید با خطكش قواعد كلاسیك داستان امتیاز بیاورد. وقتی میگوییم، ادبیات، یعنی قصه داریم و هدف همراهی با شخصیتهای داستان است. وقتی در چنین موضوعاتی قصهای مینویسیم، چون مخاطب پایان قصه را میداند، دیگر «چه میشود» مهم نیست، بلكه «چگونه میشود» مهم است؛ این چگونگی، همان عنصر تعلیق در داستان است. البته ما در این گونه از نوشتن، محدودیتهایی را نیز رعایت میكنیم، چراكه برای معصومان شأن قائل هستیم.
شجاعی با بیان اینکه نویسنده ادبیات آیینی به نوعی در حال مانیفستسازی است، بیان کرد: «فردا مسافرم» یك قدم در ساخت این گونه ادبی است. برای بررسی چنین آثاری باید دقت بیشتری صورت گیرد، چراكه برخی از وقایع كه نویسنده در آثار بهوجود میآورد، خلقی است كه یك مكتب میسازد.
این نویسنده با اشاره به اینكه «فردا مسافرم» كار كاملی است، در بیان دلایل این سخن، گفت: هدف و مضمون داستان به تمامی پوشش داده شده و چیزی از هدف باقی نمانده كه داستان به آن نرسیده باشد. این داستان میخواهد ضمن معرفی این پنج بانوی بزرگ، دلیل اهمیت آنها در تاریخ را نیز به مخاطب بگوید. موضوع دیگر، نوع ارتباط این بانوان با امام حسین (ع) است كه نویسنده در ابلاغ این مضمون نیز موفق بوده است. فرم داستان، فرمی درست است و شكل روایت، نقطه شروع، سیر روایت، اوج و پایانبندی همه بهجا و درست ارائه شدهاند. نویسنده در این داستان، به یك راوی درست رسیده كه این راوی همسنگ نویسنده، نسبت به مقام معصوم (ع)، متواضع و مودب است.
فرم روایت كه جستجوگری است
شجاعی درباره زبان اثر افزود: زبان اثر، بهترین پل برای نویسنده است كه از سال 61 هجری، قصهای را برای مخاطب در سال 1449 هجری روایت میكند؛ نه آنقدر ادبیات آن كهن است كه فهم آن برای مخاطب دشوار باشد و نه مدرن و امروزی است. به اعتقاد من، از ویژگیهای مهم این اثر، انطباق صددرصدی بین فرم و محتوا و همچنین بین مخاطب و راوی است. نجوایی كه هیچ چیز از این پنج بانو نمیداند، قدم به قدم پیش میرود تا بشناسد. شخصیت اصلی داستان، نویسنده و مخاطب، همه به دنبال دانستن هستند. این اتفاق، اثر را رشد میدهد. احساس نمیكنیم كه قصه بهطور تصنعی برای ما روایت میشود. فرم روایت كه جستجوگری است با مضمون قصه كه عطشی برای معرفت و شناختن این بانوان است، واقعی است. این انطباق بهطور شگفتانگیزی اثر را باورپذیر میكند.
نویسنده كتاب «هیچ طوفانی راهش را عوض نمیكند»، درباره اهمیت و جایگاه تحقیق در ادبیات آیینی نیز اظهار كرد: امكان دخل و تصرف در آنچه از گفتار و كنش متعلق به معصوم (ع) است، وجود ندارد و این محدودیت در خروجی اثر بهجز در مواردی خاص دیده میشود؛ البته میتوان شرح كنش را كمی پر و بال داد. نویسنده باید به تمام كنشها و وجوه شخصیت معصوم (ع) اِشراف داشته باشد. همچنین باید درنظر داشت كه تحقیق فقط شامل شخصیتهای اصلی نمیشود، بلكه باید درباره تمام حواشی و جزئیات نیز تحقیق كرد. باید جزئیات را شناخت و این شناخت، بستر تحقیق را سخت میكند و نویسنده باید به نقطهای برسد كه در آن مقطع زمانی با تمامی جزئیات آن زندگی كرده است. تحقیق هم در مسیر روایت و هم در بستر روایت، به نویسنده كمك میكند تا قصه را باورپذیرتر روایت كند.
وقتی میخواستم كتاب را بنویسم، نیازمند كشف شخصیتها بودم
مریم راهی، نویسنده کتاب «فردا مسافرم» در این نشست در معرفی مختصری از داستان گفت: «فردا مسافرم» رمانی عاشورایی و عاشقانه بوده كه در فضای بعد از واقعه عاشورا اتفاق افتاده است. نجوا، راوی و شخصیت اصلی داستان، دختری است كه عاشق پسری از اهالی كوفه میشود و طی اتفاقاتی كه پس از واقعه عاشورا رخ میدهد، تصمیم میگیرد با كاروان اسرا همراه شود. شروع داستان با ورود اسرا به كوفه و پایان آن بازگشت اسرا به مدینه است.
وی ادامه داد: محور رمان، معرفی پنج شخصیت و بانوی بزرگ حضرت امالبنین (س)، لیلا، رباب، شهربانو و حضرت سكینه (س) است. عشق همه شخصیتها از راوی تا این پنج بانو به امام حسین (ع)، محور داستان است. از نظر من احساس این بانوان در قبال امام حسین (ع)، فراتر از عشق است؛ نوعی خلوص، ولایتمداری و مودت محكم در شخصیت همه آنها بارز است. وقتی میخواستم كتاب را بنویسم، نیازمند كشف این شخصیتها بودم تا بتوانم این كشف و نتیجه آنرا در قالب داستان به مخاطب منتقل كنم. سعی كردم تا حد ممكن، با تحقیق خودم را به این پنج بانو نزدیك كنم تا بتوانم در حد توانم از طریق كلمات و روایات، آنچه از شخصیت آنها وجود دارد، انتقال دهم.
نویسنده كتاب «فردا مسافرم» درباره میزان بهرهگیری از منابع مختلف برای خلق این اثر، اظهار كرد: روایت داستان بهغیر از مواردی كه تخیل در آنجا دخیل است، باید حتما مستند باشد. در اتفاقات مستند، از عنصر تخیل برای داستانی شدن، استفاده شد. برای تالیف این اثر، منابع دست اول و معتبر مطالعه و مورد استفاده قرار گرفت.
راهی درباره ویژگی متمایزكننده این كتاب نیز گفت: چیزی كه بیشتر روی آن انرژی گذاشتم، بخش احساسی بود، چراكه شاید توانایی من بیشتر در این بخش باشد. سعی كردم در این كتاب، حس قلبی خودم را منعكس كنم.
- خانه کتاب /
- سرای اهل قلم /
- فردا مسافرم /
- کتاب سال /
- عاشورا /
- مریم راهی /
- علی شجاعی /