فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب «گابریل مارسل» +فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/07/04 ساعت 08:58

کتاب «دانشنامه فلسفه استنفورد، گابریل مارسل» نوشته برایان ترینور و ترجمه سید حسین حسینی توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید.

به گزارش رویداد فرهنگی، گابریل مارسل (1889-1973) فیلسوف، منتقد تئاتر، نمایشنامه‌نویس و موسیقی‌دان بود. او در سال 1329 کاتولیک شد و فلسفه‌اش بعدها «اگزیستانسیالیسم مسیحی» نام گرفت (عنوان اگزیستانسیالیسم معروف‌تر از همه در اثر ژان-پل سارتر به نام «اگزیستانسیالیسم نوعی انسان محوری است» به کار رفت). اصطلاح مسیحی «اگزیستانسیالیسم مسیحی» در آغاز مورد تائید وی بود اما بعدها ان را نپذیرفت. او علاوه بر آثار فراوان فلسفی، حدود سی نمایشنامه هم نوشت. مارسل در سال‌های 1949-1950 درس‌گفتارهای گیفورد را در دانشگاه ابردین ایراد کرد که در دو جلد به نام راز هستی منتشر شد. همچنین در سال‌های  1961- 1962 درس‌گفتارهای ویلیام جیمز را در دانشگاه هاروارد ایراد کرد که با عنوان زمینه وجودی شان انسان انتشار یافت.

 

قسمتی از متن کتاب

امید ضامن نهایی وفاداری است؛ امید همان چیزی است که به من امکان می‌دهد مایوس نشوم، همان که به من قدرت می‌بخشد تا همواره خودم را در آمادگی برای دیگری خلق کنم. اما ممکن است به نظر برسد این چیزی نیست جز خوش‌بینی به اینکه همه چیز بر وفق مراد و به بهترین نحو روی خواهد داد- وخوش‌بینی، چنانکه غالبا رویدادها نشان می‌دهند، به کرات نابجاست. مارسل تاکید می‌کند که این چنین نیست. او به تبعیت از همان تمایزهایی که اکنون آشناست، بین قلمرو ترس  و میل از یک سو و قلمرو یاس و امید از سوی دیگر، تفاوت قائل می‌شود.

ترس و میل پیش بینانه اند و به ترتیب متمرکز بر موضوع ترس و موضوع میل‌اند. میل داشتن یعنی «میل داشتن به اینکه الف اتفاق بیفتد» و ترس داشتن یعنی «ترس از اینکه الف اتفاق بیفتد». خوش‌بینی مطلق به قلمرو ترس و میل است، زیرا ماهیت امید این نیست که «امید داشته باشیم الف اتفاق بیفتد»، بلکه تنها این است که «امید داشته باشم...» شخصی که امید دارد فعلی را به عنوان وضعیت نهایی نمی‌پذیرد. با این حال، شرایطی را هم که رهایی‌بخش  او از گرفتاری‌اش است تخیل یا پیش‌بینی نمی‌کند، بلکه تنها امید رهایی دارد. هرچه بیشتر امید از هرگونه پیش‌بینی  درباره شکل رهایی فراتر رود، کمتر در معرض این ایراد قرار می‌گیرد که در بسیاری از مواقع آن رهایی که به آن امید بسته بودیم محقق نمی‌شود. اگر میل من این باشد که بیماری‌ام با فلان عمل جراحی علاج شود، امکان زیادی وجود دارد که این میل با مانع روبه‌رو شود، اما اگر فقط امیدوار بمانم، هیچ اتفاق خاصی (یا عدم اتفاقی) الزاما امید مرا سست نمی‌کند.

ولی این بدان معنا نیست که امید رخوتناک یا منفعل است. امید رواقی‌گری نیست. رواقی‌گری صرفا حالت وادادن و تسلیم در آگاهی‌ای منزوی است. امید نه وامی‌دهد و نه انزوا می‌جوید. «امید یعنی اعلام اینکه در قلب هستی، ورای همه داده‌ها، فراتر از همه فهرست‌ها و حساب و کتاب‌ها، اصلی رازوارانه هست که با من همکار است» (مارسل 28، 1995) امید در عین اینکه شکیبا و چشم به راه است، فعال می‌ماند و در این مقام می‌توان آن را نوعی «شکیبایی فعال» نامید. پای فشردنی در امید هست با اراده همانندی دارد نه با میل. «امید رخوتناک» ترکیبی ناسازگار است.



نظرات کاربران

ارسال