کتاب « 100 فیلسوف تاثیرگذار تاریخ» تالیف برایان دوایگنان و ترجمه شهین احمدی توسط انتشارات معین به چاپ رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، نظریههای هستی، معرفت و اخلاق از زمان یونان باستان مورد بحث بوده و به پیش برده شده است. با گذر از صفحات این کتاب، خواننده ایدههایی را که به تاریخ فلسفه شکل داده، و مردان و زنانی را که به این ایدهها جان بخشدیند، خواهد شناخت. علاوه بر افلاطون و سقراط، ارسطو، توماس آکوئناس، رنه دکارت، آرتور شوپنهاور ،ژان پل سارتر و سیمون دوبووآر تنها معدودی از چهرههای درخشان فلسفه هستند که نامشان در این کتاب آمده است. به سادهترین زبان، فلسفه یعنی فکر کردن. رنه دکارت (1596 – 1650)، فیلسوف فرانسوری تمامی هستی را چنین تعریف کرد: «من فکر میکنم، پس هستم.»
این فیلسوفان و بسیاری دیگر از متفکران بزرگ که زندگی و افکارشان در این کتاب به تفصیل مورد بحث قرار میگیرد، به شکلگیری و تعمیق هستی انسان کمک کردهاند. با این حال فلسفه یک علم همیشه در حال تحول است. درست زمانی که پاسخی برای برخی سوالها پیدا میشود، سوالهای تازهای بوجود میآید. بیتردید در سالهای آینده، با مطرح شدن سوالهای تازه برای مردم در مورد معماهای بزرگ جهان و هستی انسان، به فهرست فیلسوفان تأثیرگذار افزوده خواهد شد.
بخشی از متن کتاب
سن توماس آکوئیناس Saint Thomas Aquinas
(زادروز: 25/1224، روکاسکا در نزدیکی آکوئینو، ترادی لاورو، سیسیلی – مرگ: 7 مارس 1274، فوسانووآ، لاسیوم، از ایااتهای پاپی، روز قدیس شدن: 18 ژوئیه 1323، روز سنت آکوئیناس 27 ژانویه، قبلا 7 مارس)
سن توماس آکوئیناس، متکلم دومینیکن ایتالیایی و از برجستهترین مدرسهای قرون وسطی بود که نظام آموزهای او و توضیحات و اضافاتی که پیروانش به آن افزودند به تامیزم (Thomism) معروف شد. با این حال، کلیسای رومن کاتولیک روم او را بزرگترین فیلسوف و متکلم غربی خود میداند.
سالهای اولیه
توماس، در خانوادهای از فئودالهای نسبتا مرفه و در منطقهای به دنیا آمد که مرتبا موضوع مناقشه امپراتور و پاپ بود. توماس را در سن پایین به صومعه مونت کازینو در نزدکی محل زندگیشان فرستادند تا راهب شود. خانوداهاش بیشک امیدوار بودند او روزی رئیس صومعه شود و به نفع آنها کار کند. در 1239، پس از 9 سال صومعهنشینی و زندگی معنوی و فرهنگی توماس جوان مجبور شد نزد خانواده برگردد، زیرا امپراتور راهبان را به دلیل اطاعت بیش از اندازه از پاپ از صومعه اخراج کرد. او را به دانشگاه ناپل فرستادند، که به تازگی توسط امپراتور تأسیس شده بود. در همانجا بود که توماس برای نخستین بار با آثار علمی و فلسفلی که از یونانی به عربی ترجمه میشد آشنا شد.
در اینجا بود که توماس تصمیم گرفت به فرقه دومنیکن بپیوندد، فرقهای جدید که از 30 سال پیشتر بهوجود آمده بود، و از شکل سنتی و پدرسالارانه اداره راهبان فاصله گرفته و به شیوههای دمکتراتیکتر نظم مذهبی گرایش داشت (مذهبی که نظم آن بر صدقهگیری فرایارها متکی بود و زندگی در میان مردم، موعظه و آموزش را جایگزین زندگی در صومعه و عبادت و کار فیزیکی میکرد.) این تصمیم مهم متأثر از یک دوره برجسته از زندگیش بود. خانوادهاش ترتیبی دادند تا او در راه پاریس ربوده و بلافاصله توسط مقامهای ارشدش به کار دیگری گمارده شود که هم از خانواده به دور باشد و هم بتواند در یکی از دانشگاههای معتبر آن روز درس بخواند.