مدیر نشر فرهنگ معاصر اعلام کرد که تمام کارهایی که تاکنون انجام داده، يک حس ملی و نياز فرهنگی بوده است.
به گزارش رویداد فرهنگی، در ادامه سلسله نشستهای «تاریخ شفاهی کتاب» نشست دوم گفتوگو با داود موسایی، مدیر نشر فرهنگ معاصر سهشنبه 21 شهریورماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
موسایی در ابتدا با اشاره به تاثیر انقلاب اسلامی بر انتشار فرهنگ حییم و بحثی که برسر حق تالیف این فرهنگ در انتشارات بروخیم رخ داد بیان کرد: پس از فهمیدن موضوع اختلاف بین بروخیم و خواهرزاده و وصی سلیمان حییم ضمن گفتوگو با خواهرزاده حییم خواهان گرفتن امتیاز چاپ این فرهنگ شدم و حاضر بودم 50 درصد بیشتری از حقتالیفی بپردازم که بروخیم به آنها پرداخت کرده بود.
وی ادامه داد: این پیشنهاد بعد از انقلاب بیان شد، در همان دوران افرادی فرهنگها را به صورت قاچاق چاپ میكردند و اين اتفاق باعث شد عدهای كار من را درست و عاقلانه تلقی نكنند، ضمن اینکه میخواستم این فرهنگ را به روز کنم. از طرفی زمانی دست به چنین اقدامی زدم که کارگاه صحافی و ایندکس من عملا تعطیل شده بود و کاری برای انجام نداشتم. اما در این میان توافق با خانواده حییم که هر کدام در یک نقطه به سر میبردند کار بس دشواری بود.
حاشیههای گرفتن امتیاز چاپ فرهنگ حییم
موسایی ادامه داد: گرفتن امتیاز چاپ فرهنگ حییم با حاشیههایی همراه بود، از جمله اینکه برخی نادوستان و ناهمکاران شایعه کردند که من کلیمی هستم و برای همین خانواده حییم امتیاز آنرا به من دادند. این شایعهها مصادف با زمانی بود که انتشارات بروخیم از سوی بنیاد مستضعفان مصادره شده و آنها براین باور بودند که فرهنگ حییم متعلق به انتشارات مصادره شده بروخیم است.
وی بیان کرد: براساس این ادعا کار ما به دادگاه کشیده شد که بعدا توانستیم ثابت کنیم که حق چاپ حییم به بروخیم واگذار نشده و به دلیل اینکه بروخیم، فیلم و زینک برای این فرهنگ ایجاد کرده است، باید خسارت آن جبران شود.
موسایی اظهار داشت: بعد از رفع شایعه رئیس بنیاد، بسیار ناراحت شد و درصدد دلجویی برآمد برای همین پول فیلم و زینک که یک میلیون و 700 هزار تومان برآورد شده بود، 700 هزار تومان نقد گرفتند و یک میلیون تومان را به صورت ماهی 50 هزار تومان تعیین کردند؛ برای پرداخت آن 700 هزار تومان کارگاه صحافی را فروختم.
دردسرهایی که تمامی نداشت
این ناشر پیشکسوت بیان کرد: دردسرهای من تنها به اينجا خاتمه پيدا نكرد و مرا در وزارت ارشاد علاوه به کلیمی بودن به صهیونیسم بودن هم متهم کردند، در حالی که من اصلا به اسرائیل نرفته بودم البته این شایعات به مرور رفع شد.
وی گفت: تقریبا از سال 1358 تا 1364 رفع موانع چاپ فرهنگ حییم طول کشید، از طرفی با همه موانعی که طی کردم فرهنگ حییم به صورت قاچاق چاپ میشد، باید کاری میکردم پس سراغ این افراد رفتم و بدون شکایت، یکایک آنها را با پول با دوستی و صحبت راضی کردم که از چاپ قاچاق فرهنگ حییم دست بکشند ضمن اینکه وقتی فرهنگ حییم چاپ شد، کیفیت کار به شکلی بود که دیگر فرهنگهای قاچاق قدرت رقابت با آن را نداشتند و به زودی کنار رفتند.
وی ادامه داد: خوشحالم که با پیمودن راه دشوار و ناهمواری فرهنگ حییم را چاپ کردم و طبق وصیتش نگذاشتم که این فرهنگ بمیرد، آن هم در جامعهای که کوچکترین حمایتی از این فعالیتها نمیشود.
از فروش کارگاه صحافی تا ایندکس قرآن
موسایی عنوان کرد: به دليل شرايط بد اقتصادی مجبور به فروش كارگاه صحافی شدم اما دستگاه ايندكس را نگه داشتم و تصميم گرفتم قرآن را ايندكس كنم؛ اين كار در اوايل انقلاب كار خطرناكی بود لذا برای رفع خطر به ديدار برخي آيات عظام از جمله آيتالله مشكينی و آيتالله منتظری رفتم و از آنها برای ايندكس قرآن اجازه خواستم كه آنها در حاشيه قرآنهايی كه برايشان بردم، كارم را تائيد كردند و آن را كار خداپسندانهای دانستند. از طرفی چاپ قرآنها با استقبال بسياری مواجه شد و درآمد خوبی برایم به همراه داشت.
این ناشر ادامه داد: فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی را در نمایشگاه سال 1372 تقریبا در 10هزار نسخه چاپ کردیم و به غرفه آوردیم و باطنی، مولف فرهنگنامه نیز هر روز در غرفه حضور پیدا میکرد و نوع برخورد بعضی مراجعان را از نزدیک نظاره میکرد. آن سال با تلاش و دشواری 250 نسخه از این فرهنگ را فروختیم. پس از پایان نمایشگاه باطنی به دیدنم آمد و گفت حال که چاپ فرهنگ معاصر با شکست مواجه شد باید فکری کرد اما به او گفتم که خودش را برای چاپ دوم کتاب آماده کند.
وی ادامه داد: علیرغم تعجب باطنی برای ادامه کار مصمم بودم چون میدانستم كارمان درست است، فقط يک جای كار ايراد داشت و بايد آن را پيدا میكرديم. به نظرم مشكل از سنت بود و برای همين به اين فكر افتادم كه حدود یک هزار نسخه از اين فرهنگ را برای استادان زبانشناسی دانشگاهها بفرستيم تا به اين صورت كتاب شناخته شود.
به گفته وی، اين كار باعث شد در طول چهار سال تقريبا 100هزار نسخه از آن را بفروشيم.
فرهنگ جدید جایگزین فرهنگ قدیمی شد
موسایی بیان کرد: وقتی در یک آگهی و اعلان از افراد خواستیم که اگر فرهنگ قدیمی دارند آن را به ما تحویل دهند و با پرداخت یک تفاوت قیمت فرهنگی جدید بگیرند، بازخوردهای متفاوتی از این آگهی دریافت کردیم. از جمله، یک روز مرد مسنی در حالی که یک نسخه فرهنگ حییم سال 45 را در دست داشت به دیدنم آمد و گفت که شما فرهنگ قدیمی را با نو تعویض میکنید؟ گفتم بله. گفت شما کلیمی هستید؟ تعجب کردم و گفتم برای شما چه اهمیتی دارد که من مسلمان باشم یا کلیمی؟ گفت شنیدم شما که کلیمی هستید این فرهنگهای قدیمی را میگیرید و به عنوان عتیقه به چند برابر قیمت میفروشید.
وی ادامه داد: در این هنگام از وی خواستم که فرهنگاش را به من بدهد، فرهنگ را گرفتم و از وسط پاره کردم و یک فرهنگ جدید به او دادم و فرهنگ پاره شده هم تحویلش دادم. بعد گفتم من مسلمانم و تعویض فرهنگ برای این است که یک فرهنگ جدید جایگزین فرهنگ قدیمی شود.
این ناشر پیشکسوت اظهار داشت: اكثر كارهايی كه طی اين چند سال انجام دادم بدون در نظر گرفتن توجيه اقتصادی بود. هر كاری كه انجام دادم، يک حس ملی و نياز فرهنگی بود و احساس كردم كه اگر چنين قدمی برداشته شود، به پيشرفت فرهنگ ايران كمک خواهد كرد.
- تاریخ شفاهی /
- خانه کتاب /
- نشر فرهنگ معاصر /
- ایندکس قرآن /
- فرهنگ حییم /