همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
داستان‌نویسی در ادبیات ایران نهادینه نشده است+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/06/14 ساعت 17:12

برای نهادینه کردن داستان نویسی در فرهنگ باید در دانشگاه‌ها رشته مختص این حوزه راه اندازی شود.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، كتاب «سرگذشت تاريخ نگاری ادبيات معاصر ايران» از سلسله نشست‌های ادبيات و نقد ادبی دوشنبه، سيزدهم شهريور با حضور عليرضا اكبری، مشيت علايی و همچنين نويسنده كتاب، حسن ميرعابدينی در سرای اهل قلم خانه كتاب  نقد و بررسی شد.

در ابتدای اين نشست، حسن ميرعابدينی با بيان اينكه حجم عظيمی از ادبيات ما را ادبيات داستانی تشكيل می‌دهد، گفت: داستان و داستان نويسی در فرهنگ ما نهادينه نشده است، بايد در دانشگاه‌ها رشته مختص  اين حوزه راه اندازی شود. چندين سال است كه به دليل علاقه‌ای كه جوانان به ادبيات داستانی دارند به ادبيات معاصر توجه می‌شود. اما انگار جوهره‌ فكری حاكم بر دانشگاه اين است كه اين ادبيات هنور اجازه ورود به محيط های آموزشي را ندارد.

وی ادامه داد: كتاب‌های زيادی ادبيات داستانی را متاثر از آثار غربی می‌دانند و آن را به گونه‌ای بيان می‌كنند كه يك نوع انحراف است اما ادبيات داستانی ادامه منطقی ادبيات كلاسيك است كه به دلايل مختلف اهميت و ويژگی ادبيات كلاسيك را پيدا نكرده است . برای نهادينه شدن هر دانشی بايد تاريخ آن ادبيات و دانش نوشته شود.

میرعابدينی با اشاره به اینکه تاريخ ادبيات معاصر به قلم  و شيوه‌های متعددی نوشته می‌شود، گفت: در اين كتاب به آثار عابدی و شمس لنگرودی اشاره  نشده چرا كه اين كتاب سير ادبيات نگاری تا سال 57 را پوشش می‌دهد. اين كتاب می‌تواند جلد دومی داشته باشد. در زمينه ادبيات داستانی در سال‌های بعد از انقلاب كتاب‌های متعددی منتشر شد. اين كتاب سرگذشتی ارائه می‌دهد و به نقد ادبی هم كاری ندارد. هدف نگارش اين كتاب  ضرورت تدوين نظريه ادبی درباره تاريخ نگاری ادبيات معاصر بود.

وی در پايان سخنان خود با اشاره به فعالیت‌هایی که در 30 سال اخير انجام داده است، گفت: فعاليت‌های من روی تاريخ ادبيات معاصر متمركز شده است. به اعتقاد من اگر اين ادبيات ضعيف است بايد به دنبال ريشه‌های ضعف در تجدد بگرديم؛ چراكه بررسی اين حوزه يك گام اساسی برای نوشتن تاريخ ادبيات است.

 

هیچ تحقیقی بیرون از ایدئولوژی نیست

در ادامه اين نشست، مشيت علايی، منتقد معاصر درباره میرعابدینی گفت: نويسنده كتاب، كار تحقيقاتي پردامنه و دقيقی انجام داده است. من مطمئنم سعی ايشان به خصوص برای افرادی كه دسترسی به منابع ندارند مشهود خواهد بود. كتاب در حكم دايره المعارفی است كه در سه ژانر اصلی داستان، شعر و نمايش به تفسير با نگاه انتقادی صحبت كرده است.

وی با بیان این نکته که در جایگزینی ادبيات داستانی جايگزين با شعر، بحث وجود دارد، گفت: در چند مورد نويسنده كتاب تذكر می‌دهند كه  تحقيقاتي كه در مورد ادبيات فارسی صورت گرفته متعلق به دو جناح فكری محققان روس و شرق‌شناسان اروپايي است كه  برای هر دو ايراداتی وارد است. در تحقيقات محققان روس اين نكته را تكرار می‌كند كه بار ايدئولوژيك در رشته‌های اين محققان وجود دارد و اين چيزی است كه به تحقيقات آنها لطمه  زده است، اما نويسنده بايد بداند كه كدام تحقيق ايدئولوژيك نيست و شايد بهتر بود در فصل جداگانه ای به اين موضوع می‌پرداخت.

 

گوشه‌هایی نادیده ادبیات ما هویدا می‌شود

علي رضا اكبری از ديگر سخنرانان اين نشست با اشاره به آثار میرعابدینی گفت: نويسنده كتاب پيش از اين با تاليف كتاب‌هايی همچون «صد سال داستان نويسی در ايران»  و « تاريخ ادبيات داستانی ايران» گام‌هايی مهم در تاريخ نگاری تحليلي ادبيات معاصر برداشته است.  نويسنده در اين كتاب به سراغ مورخان ادبيات معاصر رفته است و از خانلری تا شفيع كدكنی، از بزرگ علوی تا هوشنگ گلشيری و...  كارنامه تك تك تاريخ نگاران ادبيات معاصر را به دقت و با حوصله تورق كرده است.

وی ادامه داد: كتاب شش بخش و بيش از چهل فصل دارد. كتاب «سرگذشت تاريخ نگاري ادبيات معاصر» نموداری است از ضعف‌ها و قوت‌های تاريخ نگاری ادبی در صد سال گذشته در ايران. مضمون كتاب نشان می‌دهد عنوان كتاب می‌توانست چيزی در مايه‌های «فقدان فكر انتقادی در تاريخ نگاری ادبيات معاصر» نيز باشد.



نظرات کاربران

ارسال