
کتاب «نوروز و فلسفه هفتسین» به پژوهش و نگارش محمدعلی دادخواه توسط انتشارات درنویسا به چاپ هفدهم در سال 1394 رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، این کتاب در دو قسمت مجزای کتاب اول و کتاب دوم سعی کرده تمام فلسفه ایام نوروز و سفرههای پرمعنای هفتسین را رمزگشایی کند. این کتاب ما را به ژرفکاوی و رازیابی تکتک سینها فرا میخواند که هر یک از این نمادهای بزم و رزم ایرانی بر این انگیزه بر خوان نوروزی راه مییابند و سرانجام فلسفه زندگی را برای ما باز میگویند. از چاوش نوروزی و سروش چهارشنبهسوری تا وادی سین و سفره هفتسین و درسبزهزار سیزده همه و همه در این کتاب توضیح داده شده است.
از آنجا که تاکنون داستانهایی درباره هفتشین در سفرههای نوروزی شنیده شده، بخشی از این کتاب نگرشی به همسانی هفتسین و هفتشین دارد.
در فصلها و بخشهای مختلف کتاب شاهد ابیات و اشعار نامداران ایران؛ مولوی، حافظ و سعدی هستیم که به تناسب و فراخور متنها مطرح شدهاند؛ خواندن نثر و گاهی چند بیتی شعر جذابیت متنها را بیشتر میکند و اینگونه مخاطب از خواندن متنهای طولانی خسته نمیشود.
چاپ هفدهم کتاب «نوروز و فلسفه هفتسین» دارای بخشی به نام «در بوته نقد است» که درواقع کتاب حاضر را از قلم نویسندگان دیگر شرح داده است تا اینگونه مخاطبان از نقطه نظرات دیگر نویسندگان با این کتاب آشنا شوند و آن را فقط از دیدگاه نویسنده قضاوت نکنند.
بخشی از مقدمه صفحه نخست کتاب
آن هنگام که شب و روز برابر میشوند، فرشته نیکسرشت اسپندارمذ سبکبال به سوی جایگاه شما در پرواز است. شما به سرزمین نوروز دعوت شدهاید، در پی خانهتکانی دل و جشن چهارشنبه سوری، این بار زا سوی اهورامزدا پیامی بیپیرایه آورده است؛ بیدرنگ آماده شوید. به یاد داشته باشید یاس سپید در دعوتنامهتان بر برگ شقایق نوشته است:« بار و بنه خود را فراموش نکنید! همان بار و بنهای که مهر بیکران و تبسم بیپایان است؛ زیرا پای نهادن به سرای فروردین بدون این دو ممکن نیست.»
آنگاه با باد صبا رهسپار شوید و به شهر شادی فرود آیید. در خیابان نشاط سراغ کوچه زیبا را بگیرید و مقابل سرای دوستی بایستید. هفتمین کوبه را که بکوبید، در به آرامی باز میشود و شما میتوانید باغچه آسایش را ببینید.
بخشی از متن کتاب
ساعاتی پیش از آن که سال نو آغاز شود ایرانیان سفرهای میگسترانند و بر این خوان پرشکوه علاوه بر آیینه و کتاب آسمانی و تنگ ماهی و تخممرغ، هفت نماد جاودانه مینهند که هر یکی با حرف سین آغاز میشود. سال پارینه هرچه بود، گذشت. اکنون در پیش زمانی داریم که میتوانیم آن را به نیکی بسازیم.
همه این رسمها و سنتها برون و درونی دارند. آدمی زمانی از فیض و معرفت آن برخوردار میشود که بتواند این پوسته ظاهری را فروشکند و در اندرون روحسازش گام نهد. اگر به آن باطن راه یافتیم، نگرش انسانی ما را بر آن میدارد که در ارزیابی، چینش و گزینش، فراتر از محدوده اندک عمر خویش بنگریم. این بار اختری میشویم که نور را به همه جا بپراکنیم و خواهشها و خواستههای خویش را فرونهیم.