
کتاب «امپراتوری عثمانی» نوشته خلیل اینالجیق و ترجمه عبدالعلی اسپهبدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، تا اوایل سده چهاردهم میلادی، بازماندگان «عثمان بیک» فرمانده ترکمانان نیمه بدوی، امیر خراجگزار دولت سلجوقی و بنیانگذار سلسله عثمانی توانسته بودند امپراتوری بزرگی را که از سواحل دانوب تا فرات امتداد داشت تاسیس کنند. فرمانروای این امپراتوری، بایزید اول پسر مراد اول نوۀ عثمان بیک، بزرگترین ارتشهای صلیبی اروپا را درهم شکسته، پادشاهان مملوک یعنی قویترین زمامداران جهان اسلام را به چالش گرفته و با امیر تیمور، جهانگشای نوپیدای آسیای مرکزی و ایران دست و پنجه نرم کرده بود. این امپراتوری که با پیروزیهای نظامی از یک امیرنشین کوچک و بیاهمیت مرزی در اراضی بیزانس مسیحی متولد شده بود، از اوان پیدایش، تمام امکانات خود را وقف مبارزه با نصارای کافر یعنی بیزانس مسیحی کرده بود. سلاطین عثمانی با لقب «غازی»، سرزمین خود را «سرزمین اسلامی» اراضی امپراتوری بیزانس را «دارالحرب» و لشکریانشان را «سپاهیان اسلام» میخواندند، و از اواسط سده چهاردهم میلادی که برای نخستین بار از تنگۀ داردانل گذشتند و به خاک اروپا وارد شدند، آنجا را دارلحرب اصلی نامیدند، که با پیشروی در ان، باید قدرت و عظمت اسلام را به کفار مسیحی نشان میدادند.
این کتاب به تاریخ تحلیلی و تحقیقی سه قرن نخست امپراتوری عثمانی میپردازد. این دوران، اوج دوران امپراتوری عثمانی به شمار میرود. در این کتاب به علل انحطاط و زوال امپراتوری عثمانی پرداخته میشود. نویسنده کتاب «خلیل اینالجیق» محقق نامدار، استاد افتخاری تاریخ در دانشگاه شیکاگو و استاد تاریخ عثمانی در دانشگاه بیلکنت آنکارا بود. وی بر پایه منابع، اسناد و کتب فراوان، تاریخ دولت عثمانی، زندگی اقتصادی و اجتماعی و مذهب و فرهنگ امپراتوری عثمانی را در عصر کلاسیک بررسی کرده است.
در مقدمه این کتاب اینالجیق مینویسد: این کتاب اگرچه به منظور آشنایی مقدماتی خوانندگان معمولی با نهادها و جامعه امپراتوری عثمانی به رشته تحریر درآمده است، اما مطالعه آن، برای دانشجویان سطوح تخصصی نیز عاری از فایده نمیباشد.
بخشی از متن کتاب
شواهد و منابع تاریخی نشان میدهند که غازی عثمان موسس سلسله عثمانی در مقام رئیس و سرکرده ترکمنهای نیمه بدوی، تحت امر امیر قسطمونی در جنگهای منطقه مرزی، مشارکت داشته است. چگونگی برآمدن او به عنوان بنیان گذار این سلسله یک مسئله مهم تاریخی است.
بنابر سنتهای مرزنشینی، بری آن که عثمان به رهبری مستقل در تشکیلات و سازمانهای سلجوقی، ارتقا یابد، باید به موفقیت نظامی بزرگی در جنگ با مسیحیان نایل آمده و توسط سلطان سلجوقی به لقب «بیک» مفتخر میگردید. به روایت عثمانلوها، این لقب پس از انکه عثمان، یکی از پایگاههای مهم رومیان را تصرف کرد به او داده شد. سلطان علائم و نشانهای سنتی قدرت شامل خلعت و پرچم، اسب وطبل را برایش ارسال داشت. در این روایات نشان داده شده که عثمان بهطور قانونی و شرعی به قدرت رسیده بود. بر طبق همین روایات، عثمان پس از پیروزی معروفش در بافائون در 1301، استقلال خود را اعلام کرد و به نام خود خطبه خواند. بعدها نیز روایت دیگری در توجیه سلطنت دودمان عثمانی جعل شد. اما بیهیچ تردید این پیروزی از لحاظ تاریخی مهمترین دلیل شهرت عثمان بوده است.