همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
دلایل توسعه نیافتن کار نشر خاندان اقبال‌کتابچی از زبان مدیر انتشارات اقبال +فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/05/17 ساعت 17:49

سعید اقبال‌کتابچی، مدیر انتشارات اقبال در نشست تاریخ شفاهی درباره دلایل توسعه نیافتن کار نشر خاندان خود سخن گفت.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، شانزدهمين نشست تاريخ شفاهی كتاب با حضور سعيد اقبال‌كتابچی مدير انتشارات اقبال و نصراله حدادی سه‌شنبه 17 مردادماه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

در اين نشست اقبال‌كتابچی خانواده خود را از 115 سال گذشته تاکنون فعال در کار نشر معرفی کرد و گفت: جد من حاج محمدباقر اهل خوانسار بود و در آنجا مكتب‌داری می‌كرد و بعدا به نوعی به واردات كتاب از هندوستان و روسيه و بعدا فرانسه پرداخت. سال‌ها بعد جدم ضمن آمدن به اصفهان و با كمک فرزندانش كار كتابفروشی را توسعه داد و سپس نسل ديگری از كتابچی به تهران آمد و در كار نشر كتاب و كتابفروشی چاپخانه‌ای را نيز داير كرد.

وي با اشاره به اتفاقاتی كه در خانواده اقبال‌كتابچی رخ داده است، ادامه داد: پدربزرگم، محمدحسين اقبال برای فراهم آوردن هزینه جشن ازدواج دو پسرش در يک شب، تصميم گرفت چند نسخ خطی را بفروشد.

 

فرصت توسعه کار با واگذاری مدیریت نشر کتاب‌های درسی گرفته شد

اقبال‌كتابچی درباره فروش این نسخ خطی و قیمت‌گذاری آنها توضیحاتی را ارائه کرد و درمورد دلايل توسعه پيدا نكردن كار نشر در خاندان خود اظهار داشت: نخست به این دلیل که فرزندان نسل‌های بعد اقبال همه وارد نشر نشدند و حتی حاج‌احمد نهضت (از فرزندان اقبال) دارای فرزندی نبود، از طرفی پدربزرگم چندان به توسعه كار نشر نمی‌انديشيد، همچنین با واگذار كردن مديريت انتشار كتاب‌های درسی به اكبر علمی فرصت توسعه كار گرفته شد، ضمن اينكه خاندان اقبال چندان به فكر رقابت نبودند.

وی ادامه داد: پدرم در سال 1355 و 1356 رياست اتحاديه ناشران را به عهده داشت كه به دلايل اختلاف‌نظر و سليقه با اعضا كنار رفت و محمدی‌اردهالی كه معاون وی بود به عنوان رئيس اتحاديه انتخاب شد كه تا سال‌ها پس از انقلاب نيز رياستش ادامه پيدا كرد. دقيقا به ياد ندارم كه چرا پدر كنار رفت، اما بروز شايعاتی كه موضوع تازه‌ای نيز در حوزه نشر نبود (مثل اینکه اقبال كتاب‌هايی را از ناشران به قيمت پايين خريداری كرده و با مبلغ بيشتری به آموزش‌وپرورش فروخته است)، در اين تصميم تاثيرگذار بود.

وی در رابطه با چاپ قرآن بيان كرد: من كوچك بودم كه پدرم چاپ قرآن نفيس را با شيخ‌عباس مصباح‌زاده با قطع سلطانی و پنج رنگ آغاز كرد و اين كار به حدی تازگي داشت كه به گوش محمدرضا پهلوی رسيد.

 

از فروش 200 نسخه قرآن به کویت تا ورود آن به مدارس

مدير انتشارات اقبال با بیان اینکه كار اين قرآن آنقدر پرهزينه و زمان‌بر بود که برای فروش نرفتن ان نگرانی وجود داشت، گفت: طبق پیشنهاد دايی من به پدرم برای فروش تعدادی از نسخه‌های قرآن به شيعيان كويت، تقريبا 200 نسخه از آن به فروش رفت؛ سپس به دنبال تلاش پدرم، محمدجواد باهنر و مصباح‌زاده كتاب قرآن به عنوان واحد درسی وارد مدارس شد.

وی با اشاره به جريان چاپ كتاب «تاريخ تمدن ويل دورانت» اظهار داشت: پدرم با همايون صنعتی‌زاده، مدير انتشارات فرانكلين (در آن زمان فرانكلين انتشار برخی از آثار را به صورت همكاری با برخی ناشران ديگر انجام می‌داد) صحبت كرد تا انتشار و پخش و توزيع كتاب «تاريخ تمدن» ويل دورانت را بگيرد. صنعتي‌زاده در پاسخ به درخواست پدرم مي‌گويد كه چاپ اين كتاب 27 جلدی ويل دورانت به اندازه صعود به قله دماوند دشوار و حتی بالاتر از آن است و بعيد می‌دانم كه بتوانيد آن‌را چاپ و پخش كنيد. اما پدرم پس از چند جلسه صحبت درنهایت توانست امتياز نشر و پخش كتاب را دریافت کند.

 

انتشار كتاب «روابط سياسی ايران و انگليس» بازتاب بسیاری داشت

 اقبال‌كتابچی عنوان کرد: به دلیل شرط فرانكلين برای انتخاب مترجم از سوی آنها، احمد آرام برای ترجمه اثر معرفی شد و در نهایت كتاب با زحمت، هزينه و دشواری زياد به چاپ رسيد و پس از انقلاب، انتشارات انقلاب و آموزش اسلامی (كه بعدا به انتشارات علمی و فرهنگی تغيير نام پيدا كرد)، اين كتاب را بدون جلب رضايت پدرم منتشر كرد.

وی ادامه داد: البته پدرم به دليل دوستی و همسايگی با محمدی‌اردهالی به دليل ماخوذ به حيا بودن؛ از شكايت، اعتراض و پيگيری چاپ كتاب از سوی مدير انتشارات انقلاب و آموزش اسلامی خودداری كرد.

اين ناشر پيشكسوت اظهار داشت: كتاب «روابط سياسی ايران و انگليس» تاليف محمود محمود در سال 1330 در هشت جلد از سوی انتشارات اقبال منتشر شد كه مجوز نشر آن قدری به طول انجاميد، اما بالاخره مجوز چاپ گرفت و انتشار كتاب در زمان خودش بازتاب بسياری داشت.

به گفته وی، اين كتاب پس از انقلاب هم به چاپ‌های متعددی رسيد.



نظرات کاربران

ارسال