مدیر نشر پیام در سلسله نشستهای تاریخ شفاهی کتاب ضمن توضیح روند شروع کار و فعالیتش طی نیم قرن، گفت که هنوز تصمیم قطعی برای تعطیلی و پایان کار نشر پیام نگرفته است.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، سلسله نشستهای تاریخ شفاهی کتاب شنبه هفتم مردادماه به گفتوگو با محمد نیکدست، مدیر نشر پیام اختصاص پیدا کرد؛ این نشست با حضور نصراله حدادی و داوود موسایی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
محمد نیکدست، مدیر انتشارات پیام بهعنوان فردی که حدود نیم قرن در عرصه نشر و چاپ کتاب فعالیت دارد، درباره زندگینامه خود گفت: سوم اردیبهشتماه سال 1326 در خیابان ری متولد شدم، فرزند اول خانواده بودم. ما هشت خواهر و برادر هستیم، پدرمان کلاهدوز بود، از آنجا که مادرم در سال 1337 براثر بیماری درگذشت دخترخاله پدرم به نام آمنه کنی سرپرستی ما را برعهده گرفت که کار به شدت سختی بود.
وی ادامه داد: در دبستان رهنما درس خواندم و پس از آن به هنرستان حرفهای بهبهانی در سهراه سیروس رفتم و نهایتا مدرک سیکل گرفتم و به دلیل شرایط سخت زندگی وارد بازار کار شدم.
کار از سن کم در فروشگاه اکبر علمی با دستمزد ماهانه 90 تومان
نیکدست با بیان اینکه به دلیل کم رونقی و محدود بون کلاهدوزی در آن زمان شغل پدر را ادامه نداد، عنوان کرد: بخاطر شرایط زندگی بعد از هنرستان در سن 16 سالگی به بازار کار رفتم البته بعد از قیام 15 خردادماه سال 1342 شرایط مملکت هم سخت شده بود اما بطور اتفاقی برای کار به فروشگاه اکبر علمی در خیابان شاپور با مدیریت کتابی معرفی شدم.
وی با اشاره به یکنواخت شدن کتابهای دبیرستان در آن زمان اظهار داشت: در تابستان از ساعت هشت صبح تا 9 شب در فروشگاه علمی کار میکردم و بابت کار از اکبر علمی ماهانه 90 تومان دستمزد میگرفتم.
نیکدست بیان کرد: به دلیل وضعیت نابسامان کتابهای درسی در آن زمان و کم بودن کلی کتابها آنقدر مشغول کار میشدم که گاه شبانه روز فعالیت میکردم اما وقتی بابت اضافهکاریهای خود از علمی درخواست دستمزد کردم با این پاسخ روبهرو شدم که برای کار در فروشگاه علمی نامه فدایت شوم برای من ارسال نشده بود، به همین دلیل از آنجا بیرون آمدم.
وی ادامه داد: بعد از کار در فروشگاه علمی، احمدی در نشر اندیشه (جنب کتابفروشی علمی) از من درخواست همکاری کرد و من برای کار به آنجا رفتم. در آن زمان کتابفروشیهای علمی، خیام، پیروز، اشراقی، ابن سینا، امیرکبیر، زوار، سیروس، شرق و بنیاد فعالیت میکردند.
به گفته وی، انتشارات اندیشه بسیار برای او خوب بوده چرا که آنجا با اهالی قلم، چاپخانهها، فرم حروفچینی و غیره آشنا شده است.
مرتضی عظیمی در کار جدی نبود
نیکدست با اشاره به هشت ماه فعالیت خود در فروشگاه علمی و یک سال فعالیت در نشر اندیشه عنوان کرد: بعد آشنایی با مرتضی عظیمی که چندی در انتشارات دهخدا (نشر برادر خود) کار میکرد، در نشر آذر (که با خریدن مغازهای مقابل دانشگاه راهاندازی کرده بود) با او همکاری کردم و هر آنچه را که طی فعالیت در دو انتشاراتی قبل یاد گرفته بودم، استفاده کردم.
وی ادامه داد: در کتابفروشی آذر کتابهای دانشگاهی چاپ میکردیم و از آنجا که من اندکی کار نشر میدانستم نزدیک به چهار سال عظیمی را در این امر کمک میکردم البته عظیمی در کار جدی نبود و تقریبا ما آنجا را اداره میکردیم.
نیکدست در ادامه صحبتهایش درباره خریدن مغازهای برای کار مستقل خود توضیح داد و گفت: سال 53 هنگامی قصد افتتاح و اخذ جواز مغازه جدیدم را داشتم گفتند که شاکی دارم، یکی از ناشران آن خیابان طبق قانون300 متر (باید مغازه ناشری با ناشر دیگر 300 متر فاصله داشته باشد) و حق قانونی خود برای جواز مغازه من رضایت نمیداد اما در نهایت مغازه خود را راه انداختم.
وی همچنین قدری از آشنایی و همکاری خود با پرویز اسدیزاده، زهرایی و کریم کشاورز گفت و اظهار داشت: احسان یارشاطر اجازه یکبار چاپ کتاب «تاریخ ماد» را به کریم کشاورز داد و آن زمان من 11 هزار نسخه آن را چاپ کردم البته چاپ آن برای من خیلی سنگین بود و از آنجا که احسان نراقی این کار را مناسب چاپ نمیدانست و با وجود تمام سرمایهگذاریهای هنگفت من روی آن، نراقی اجازه چاپ نداد لذا تلاشهای زیادی را برای چاپ کتاب انجام شد.
به گفته وی، چاپ کتاب «تاریخ ماد» به دلیل همزمان شدن با انقلاب روی دست نشر و در انبارها باقی ماند که البته بعد آن هم از انبار ما به سرقت رفت.
قبل انقلاب تمام ناشران مبادله کتاب داشتند
مدیر انتشارات پیام ضمن تاکید به علاقمندی به تمام آثار منتشر شده خود، درباره معیار قیمتگذاری نشر خود بیان کرد: ما کتابهایمان را حداکثر سه برابر قیمت تمام شده بدون احتساب حق تالیف، به فروش می رساندیم و قبل از انقلاب حداکثر تخفیفها 20 درصد بود.
وی با اشاره به مبادله کتاب بین کتابفروشیها در زمان قبل انقلاب گفت: قبل از انقلاب تمام ناشران (صد درصد آنها) دارای کتابفروشی بودند و به مبادله کتاب میپرداختند اما حال دیگر به آن صورت نیست و مبادلهای هم نمیشود.
وی گفت: بعد از انقلاب برای چاپ کتابهای آدمیت سخت یا حتی اصلا مجوز نمیدادند. تاکنون از چاپ هیچکدام از کتابهایم پشیمان نشدم.
تعطیلی کتابفروشی پیام کار اشتباهی بود
نیکدست در پاسخ به این سوال که چرا خود را از بازار کتاب کنار کشیده است، بیان کرد: درسالهای انقلاب به دلیل کم و سهمیه بندی بودن کتاب، کار کتابفروشی سخت بود و بعضی همکاران کتابها را به بازار سیاه میدادند درحالی که من به این کار راضی نبودم از طرفی هم پسر اولم هرچند با کار نشر آشنایش کردم اما برای زندگی به خارج رفت و پسر دومم هم که عمران خواند علاقهای به کار کتاب نداشت لذا این اوامر روحیه مرا بهم ریخت و در سال 1379 کتابفروشی پیام را واگذار کردم.
نیکدست با بیان اینکه تعطیلی فروشگاه پیام یکی از کارهای اشتباه او بوده، گفت: از این کار خود افسوس نمیخورم اما برگشت پول کتاب برای ناشر سخت است مگر اینکه کتابفروشی داشته باشد.
وی خود را یکی از اعضای اتحادیه ناشران و کتابفروشان معرفی کرد و اظهار داشت: قبل از انقلاب فقط نام اتحادیه بود و در آن کاری صورت نمیگرفت اما بعد از انقلاب فعالتر شدند و یکی از کارهای مهمشان حذف مالیات ناشران بود.
نیکدست بهترین و فعالترین ناشران را ابتدا امیرکبیر و سپس ابن سینا دانست و گفت: اگر مجدد متولد شود ابتدا تحصیلات خود را تکمیل میکند و سپس دوباره در حوزه نشر و کتاب مشغول میشود چرا که تحصیلات در پیشرفت بهتر کارها کمک میکرد.
مدیر انتشارات پیام با بیان اینکه اگر درحال حاضر کتابفروشی پیام بود، آن را گسترش داده و فعال نگه میداشت، ادامه داد: هنوز تصمیم قطعی برای پایان کار نشر پیام در شهریور 96 نگرفتم و شاید هم این کار را همچنان ادامه دهم.
وی برای راهاندازی کتابفروشی به افراد علاقهمند توصیه کرد: با یک فکر اقتصادی نباید به سراغ تاسیس کتابفروشی رفت، باید فرد عاشق این کار باشد، در حال حاضر کتابهای کمک درسی در بازار امروز وضع اقتصادی خوبی دارند.
به گفته وی، نشر کاغذی در آینده جای خود را باز میکند، هرچند شاید مثل گذشته نشود اما بو و فرم کتاب فرق میکند، برای همین به نظرم این فضای مجازی موقت است.