در سیزدهمین نشست «تاریخ شفاهی کتاب»، مدیر انتشارات رسا با اشاره به انجام کارهای مفید برای جامعه بعنوان اهداف این نشر در چاپ کتابها، درباره باغ کتاب و پیشبینی آینده نشر کاغذی صحبت کرد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، سیزدهمین نشست «تاریخ شفاهی کتاب»، سه شنبه 27 تیرماه به جلسه دوم گفتوگو با محمدرضا ناجیاناصل مدیر انتشارات رسا اختصاص پیدا کرد و در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
محمدرضا ناجیاناصل در پاسخ به این سوال که چرا برخی از افراد فعالیت در حوزه نشر را انتخاب میکنند، گفت: عدهای با نگاه کسب درآمد به نشر به این حرفه رو میآورند و ضمن آشنایی با کانالهای ارتباط با مولفان و مخاطبان به درآمد خوبی هم میرسند.
وی با بیان اینکه در طول عمر خود هرگز برای چاپ کتابهای مولف یا مترجمی به آنها درخواست نداده است، عنوان کرد: هدف نشر من جدا از این مسائل و دارای ابعاد مختلفی است.
ناجیاناصل درباره ابعاد هدف نشر خود اعلام کرد: انجام کاری مفید برای جامعه با چاپ کتاب (در طول عمر خود هرگز دنبال کتاب پرفروش نبودم) و همچنین انجام کاری که دیگران انجام نمیدهند (دلیل چاپ تمام کتابهای تاریخ معاصر ما این است که فکر میکنیم جامعه برای جلوگیری از تکرار اشتباهات خود به اطلاع از گذشته نیاز دارد) از جمله ابعاد هدف ما هستند.
کتابی که با هرنوع تخفیفی فروش نرفت
مدیر انتشارات رسا با اشاره به کتاب خاطرات شهید عراقی اظهار داشت: شهید عراقی شخصیت عجیبی داشت و ساواک به دلیل اطلاع از نفود وی به شدت مراقبشان بود، درواقع شهید عراقی در تاریخ ما شخصیتی بسیار اثرگذار بوده است. چاپ این کتاب بسیار بحثبرانگیز بود و برای آن چندین بار ما را به قتل تهدید کردند.
وی ادامه داد: در مراسم چهلم شهید عراقی قرار شد حدود هزار نسخه از کتاب وی را به مسجد ارگ ببریم و آن را با هرقیمتی که شده در اختیار مردم گذاریم تا آنها نسبت به تاریخ فداییان آگاه شوند، اما متاسفانه جز تعداد اندکی از کتاب که هدیه داده شد بقیه فروش نرفتند از همین روی بعد این ماجرا پوستر کتاب را در نقاط مختلف بازار پخش کردیم تا از این راه مردم را با تاریخ موتلفان و فداییان آشنا کنیم اما بازهم علیرغم تمام تلاشهای ما کتاب در جهت اطلاع مردم از تاریخ کشورشان فروش نرفت چرا که گویی عدهای اصرار داشتند که تاریخ کشور را نفهمند و نخوانند.
شگردهای عرضه کتاب، بازار راکد زمان را بیمعنی کرد
مدیر انتشارات رسا ضمن صحبت درباره فعالیتهای فرهنگی حزب توده در جامعه ایران مثل ایجاد کتابفروشیها بیان کرد: بعد از آن که دو سال کتاب خاطرات شهید عراقی بایکوت شده بود، جو کتابفروشی و نشر حاکم باعث شد تا فردی پنج هزار نسخه از این کتاب را بعد از دو سال سفارش دهد و از آنجا که با راه توزیع و بازار کتاب آشنا بود چاپهای متوالی (تا چاپ دهم) را از ما خریداری کرد و این اواخر مجدد هزار نسخه از آن را چاپ کردیم.
به گفته وی، کتابی که برای انتخاب تعیین جنسیت فرزند (با نام دختر میخواهید یا پسر) چاپ شده بود و مدتی به فروش نرسید هم با شگرد پخش در داروخانهها (اعلام شد که اگر کتاب را فروختید برای خود و اگر خریده نشد برای ما) به چاپ بیستم رسید.
وی با اشاره به غلامرضا نجاتی نویسنده کتاب «جنبش ملی شدن صنعت نفت» گفت: نجاتی کتابی را با متون و عکسهایی از مجاهدان خلق و فداییان جمعآوری کرده بود که برای مجوز چاپ گرفتن آن از وزارت ارشاد دلهره داشتیم اما پس از مراجعه به وزارت، به شکلی خدایی مدیران آنجا که مرا میشناختند بدون مطالعه به کتاب مجوز دادند لذا از بعد آن کتابهای متعددی را از نجاتی چاپ کردیم و آخرین کتاب وی درباره زندگی مصدق (در دو جلد) که در روزهای آخر عمرش به نزد ما آورد را پس از پنج ماه انتظار برای دریافت مجوز از وزارت ارشاد به چاپ رساندیم.
از ماجرای پردردسر نگهداری کاغذهای دولتی تا چاپ کتاب جعفر شهری
ناجیاناصل درباره آشنایی خود با جعفر شهری عنوان کرد: کتابی درباره تهران قدیم از شهری را به من دادند که به دلیل حضور در لیست سیاه جمعآوری شده بود لذا 10 تا 20 عنوان از این کتاب را کپی و صحافی کردیم و با آنها به دیدن شهری رفتیم که ایشان بسیار استقبال کردند.
وی با بیان اینکه شهری برههای از تاریخ کشور را بسیار عالی ترسیم کرده است، ادامه داد: جعفر شهری یکی از کتابهای خود را که ناشران بسیاری برای چاپ آن به شهری درخواست و حتی چک سفید داده بودند را به ما سپرد و علیرغم اینکه به ایشان گفتیم توانایی مالی لازم را برای پرداخت هزینه به شهری نداریم اما بعد از چانه زدنهای فراوان از سمت ما و ایشان درنهایت قرار شد بابت چاپ کتاب ماهانه 7.5 تومان به شهری دهیم.
وی ادامه داد: دو سال حروفچینی کتاب به طول انجامید و بارها برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد رفتوآمد شد چرا که یکی از علتهای مصادره نشر امیرکبیر کتابهای شهری بود.
مدیر انتشارات رسا با کاغذ کتاب شهری را پردردسر خواند و درباره آن توضیح داد: از آنجایی که قرار بود کتاب شهری را در چهارهزار و 400 صفحه در حدود چهارهزار نسخه به چاپ رسانیم وزارت ارشاد 660 بند کاغذ را برای آن در اختیار ما گذاشت، این کاغذها مدتی در انبار خانه جعرف شهری نگهداری شد و پس از مدتی بخاطر مشکلات انبار مجبور به انتقال آنها به مکانی دیگر شدیم اما چون چاپ کتاب به تعویق افتاد صاحب مکان به ما پیشنهاد داد که ضمن فروش کاغذها با پولش آپارتمان بخریم و زمان چاپ مجدد کاغذ تهیه کنیم ( پول هر بند کاغذ بصورت آزاد هفت هزارتومان بود که ارشاد بابت هر بند 600 تا 700 تومان دریافت میکرد).
به گفته وی، بعد از دو سال نگهداری کاغذها در نهایت کتاب چاپ شد.
ناشران کوچک با حمایت بزرگ میشوند
ناجیاناصل طبق صحبت خود با معاونت فرهنگی وزارت ارشاد عنوان کرد: اکثر افراد به دنبال راهاندازی و فعالیت فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای، نمایشگاههای متعدد استانی و غیره هستند درحالیکه تکلیف کتابفروشان که درحال نابودی هستند، مشخص نیست، درواقع همه به دنبال بزرگ شدن هستند اما توجه نمیکنند که خود آنها هم از طریق حمایتهای گروهی دیگر بزرگ شدند.
وی ادامه داد: بعنوان مثال خیلی نادر است که بعد از چاپ آثار مولف و مترجمی آنها کارهای خود را به نشر دیگری سپرده باشند درحقیقت از نشر رسا چندین ناشر، مترجم بزرگ بیرون آمده است.
هویتبخشی تاریخ به انسان دلیل رویکر نشر رسا به این عرصه
از آنجا که تاریخ به انسان هویت میدهد، مدیر انتشارات رسا رویکر خود در نشر را تاریخ دانست، وی همچنین در صحبتهای خود توضیحات مفصلی را درباره رویکرد نشر رسا برای کتابهای مدیریت و روانشناسی ارائه کرد و گفت: در حال حاضر مشغول چاپ کتاب «مدیریت و بازاریابی چهار کاتلر» هستیم.
وی ادامه داد: کتاب هویت دارد و از جنس کالا نیست به همین دلیل با کالاهای دیگر متفاوت است. مشتری را نباید صرفا خریدار کالا ببینیم و باید آن را بعنوان انسانی که انتخابش در جامعه جریانی اثرگذار ایجاد می کند، دید.
به گفته وی، از آنجا که مدیران نیازمند کتاب هستند، بخشی از فعالیت انتشارات رسا به سمت چاپ کتابهای مدیریت سوق داده شده است.
ناجیاناصل درباره حضور خود در نمایشگاه کتاب دورههای گذشته که با نصب برچسبی حاوی نشانی کتابفروشی و نشر برای فروش کتابهای خود به نوعی اعتراض کرده بودند، گفت: دخالت دولت به دلیل تفاوت در ضوابط، نه تنها در نشر بلکه در هر موردی مایه فساد است، درواقع عدم اختصاص غرفه مناسب (غرفه 12 متری برای عرضه 300 عنوان کتاب) به انتشارات ما درآن دوره باعث شد که چنین کاری را انجام دهیم.
وی اعلام کرد: متاسفانه در نشر و از جمله در نمایشگاه کتاب ساختار درستی نداریم، 80 درصد نمایشگاه نمایش دولتی است و درعین اصرار همگان برای برپایی مدام آن اما کسی برای آسیبشناسی آن جرات به خرج نمیدهد لذا با مشکلات مواجه میشویم.
در دورهای فضای مجازی نسبت به کتابخوانی بیرغبتی ایجاد کرد
ناجیاناصل درباره معیار قیمتگذاری کتابهای انتشارات رسا ( قیمت تمام شده کتاب را در سه ضرب و نهایتا 30 درصد تخفیف ارائه میشود) و پشیمانی خود از چاپ دو کتاب توضیح داد و گفت: اگرچه تمام اعضای خانوادم به مطالعه علاقه دارند اما دختر بزرگ من که مشغول دفاع از پایاننامه دکتریاش است بیش از بقیه به فعالیت در حوزه نشر نیز علاقمند است.
وی با اشاره به آینده نشر کاغذی اظهار داشت: در دورهای این نوع نشر تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفت و با افت تیراژ کتابها و عدم رغبت به کتابخوانی مواجه شدیم اما دوباره رویکرد به کتاب آغاز شده و من به آینده خوشبین هستم.
مدیر انتشارات رسا درباره باغ کتاب بیان کرد: این فضا باید باغ کتاب باشد و نه کتابفروشی، یعنی فضایی که با روشهای گوناگون مثل دردسترس گذاشتن کتابها علاقه به کتاب ایجاد کند.
وی بخش دیگری از صحبتهای خود را به تاثیرگذاری اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، موضوع اخلاق بعنوان ریشه تمام مشکلات موجود در نشر و فعالیت تشکل ناشران دانشگاهی با 140 نفر عضو و 600 ناشر دانشگاهی برای چاپ کتابهایشان در زمان نمایشگاه اختصاص داد.