همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
خاطره‌گویی مدیرعامل خانه کتاب از سفر کتابی خود به ایتالیا + فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/04/15 ساعت 23:17

مدیر عامل خانه کتاب در برنامه «سفر به سرزمین واژه‌ها» رادیو فرهنگ به توضیح خاطرات خود از سفر کتابیش به ایتالیا پرداخت.

 

برنامه «سفر به سرزمین واژه‌ها» از رادیو فرهنگ چهارشنبه چهاردهم تیرماه، به خاطره گویی مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل خانه کتاب و نسخه‌پژوه درباره سفر خود با محوریت کتاب اختصاص پیدا کرد.

مجید غلامی جلیسه در ابتدای این برنامه بیان کرد: ثبت و ضبط خاطرات آن هم از نوع کتابی اتفاق خوشایندی است که می‌تواند تاثیرات قابل توجهی در انتقال تجربه‌های دوستان علاقمند به حوزه کتاب داشته باشد قطعا تعداد زیادی از ما این رسم خوب و دلنشین روزنامه‌نگاری یا خاطره‌نویسی را در زندگی خود نداریم.

وی ادامه داد: یعنی سفرهای متعددی را در برهه‌های زمانی مختلف در طول عمر خود انجام می‌دهیم اما با کمال تاسف این خاطرات تا حد زیادی با گذر زمان فراموش می‌شوند، البته امروزه با استفاده از فضای مجازی و ثبت و ضبط بسیاری از اطلاعات و تکنولوژی‌های موجود، فکر می‌کنم خوشبختانه تا حدی بخش قابل توجهی از این اطلاعات بصورت غیرمکتوب و نوشتاری ضبط می‌شود.

مدیرعامل خانه کتاب اظهار داشت: تلفن‌های همراه همه ما این امکان را دارد که بتوانیم تصاویر مختلف را ثبت و احیانا خاطرات خود ا بصورت صوتی ضبط کنیم اما پیاده کردن آنها به نوعی که برای یگران هم قابل استفاده باشد اتفاق خوبی است که با ابتکار رادیو فرهنگ استمرار پیدا می‌کند.

 

از نمایشگاه کتاب بولونیا تا سفر به ایتالیا

در این برنامه مجید غلامی جلیسه خاطرات خود را به شرح زیر بیان کرد:

سال گذشته سفری به کشور ایتالیا داشتم که هدف از این سفر در وهله اول بازدید از نمایشگاه کتاب آنجا بود. نمایشگاه کتاب بولونیا نمایشگاه کتاب کودکی است که هرساله رخ می‌دهد و در آن ناشران، نویسندگان و تصویرگران بسیاری از سراسر دنیا در شهر بولونیان گرد هم می‌آیند و طی چند روز به تبادل تجربه، اطلاعات، رایت و دیگر مقوله‌های مرتبط با حوزه کتاب می‌پردازند.

سال گذشته در یک آوریل 2016 (13 فرورین 1395) به اتفاق یکی از دوستان از ایران به سمت ایتالیا حرکت کردیم و از فرودگاه امام خمینی (ره) در فرودگاه میلان فرود آمدیم و مسافرت ما در ایتالیا آغاز شد.

حس خوبی درخصوص ایتالیا همیشه برای من وجود داشت و این بود که همه ما به نوعی ایتالیا را مهد چاپ می‌شناسیم، چاپگر یا ناشر معروف «گوتنبرگ» اولین چیزی است که شاید خیلی از ما درباره چاپ کتاب و تاریخچه آن آشنا باشیم و وقتی صحبت از چاپ وکتاب به میان می‌آید یکی از اسامی آشنا برای همه ما است.

بسیار قبل‌تر از گوتنبرگ در چین، کره چاپ شروع شد. اولین کتاب چاپ سربی در یکی از معابد کشور کره پیدا شده و صنعت چاپ سابقه‌ای دیرینه‌تر دارد از آن چیزی که تصور می‌کریدم ایتالیا و گوتنبرگ داشته‌اند، درهرصورت گوتنبرگ است که شاید بتوانیم بگوییم که چاپ را تجاری‌سازی کرد و در سطح دنیا گسترش داد و با انتشار انجیل معروف خود در سال 1455 کلید گسترش و توسعه صنعت چاپ را در دنیا روشن کرد و شاهد هستیم که بعد از 1455 میلادی در بسیاری از شهرهای ایتالیا و بعد آن دربسیاری از شهرها و کشورهای اروپایی صنعت چاپ رونق می‌گیرد.

 

ایتالیایی‌ها با استفاده از صنعت چاپ فرهنگ ایران را گسترش دادند

ویژگی ایتالیا و مهد چاپ بودن آن برای بسیاری از ما انگیزه ایجاد می‌کند که از این کشور و شهرهای مختلف و تاثیرگذاری مثل ونیز، رم و میلان بازدید کنیم و گذشته کتاب آن هم از نوع چاپیش را در این کشور دنبال کنیم.

نکته قابل توجه دیگری که بنظرم درباره ایتالیا وجود داشت و خیلی برای خودم جذاب بود این است که ایتالیا‌ها بسیار زودتر از آن چیزی که تصور کنیم به فرهنگ و دانش ایرانی ما علاقمند شدند و با استفاده از همین صنعت چاپ بود که سعی کردند این فرهنگ و دانش ایرانی و اسلامی ما را در سطح دنیا گسترش دهند یعنی شاید ما یک نوع دین قابل توجهی به مردم و کشور ایتالیا داریم چرا که برای اولین بار قانون بوعلی و ترجمه آن در سال 1507 میلادی در چاپخانه مدیچی در ایتالیا انجام می‌شود و بسیاری از آثار ما ایتالیایی‌ها با ترجمه و چاپ آنها نسبت به گسترش این علوم و دانش ایرانیان در سراسر اروپا و کشورهای قاره‌های دیگر اقدام می‌کنند.

نکته قابل توجه دیگر این است که اولین ایرانیان علاقمند به صنعت چاپ در ایتالیا آموزش دیدند. در سال 1638 خاچاطور کیساراتسی در جلفای اصفهان اولین کتاب چاپی را منتشر می‌کند که زبور آل‌داود است و بعد از چاپ کتاب دیگری به این جمع‌بندی می‌رسد که نیازمند یادگیری بهتر این دانش است لذا یکی از شاگردان خود را به ایتالیا می‌فرستد و به او توصیه می‌کند که صنعت چاپ را بیاموزد و سپس این صنعت را به ایران منتقل کند و دقیقا هم این اتفاق می‌افتد.

فکر می‌کنم که ایتالیا وجه مشترک و نقاط قابل توجهی دارد که ما می‌توانیم نسبت به مطالعه و بررسی آن وجوه اقدام کنیم، همه اینها انگیزه‌های خیلی خوبی بود که من با دقتی بیشتر سعی کنم کشور ایتالیا سیر و سیاحت کنم.

 

از سابقه طولانی ایتالیا در تولید کتاب تا کتابفروشی‌های جذاب

در این سفر هرچند کوتاه موفق شدم شهرهای متعددی درایتالیا مثل میلان، ونیز، بلونیا، رم و فلورانس را سیاحت کنم و در این سیاحت سعی کردیم که بخش‌های کتابی را بیش از سفرهای دیگر مورد دقت قرار دهیم.

سه مکانی که حس می‌کردم اهمیت زیادی دارند و فکر می‌کردم که من باید حتما در هرشهری که می‌روم بررسی بییشتری را درباره آن بررسی انجام دهم کتابخانه‌ها، کتابفروشی‌ها و نمایشگاه بولونیا بود. فکر می‌کنم معروفترین نمایشگاه کتاب ایتالیا هم همان نمایشگاه کتاب بولونیا از حیث بین‌المللی و تاثیرگذار بودن و اختصاصی بودنش است که نمایشگاهی تخصصی در حزوه کتاب کودک است اما کتابفروشی‌های خود ایتالیا هم بسیار جذاب بود.

یک سابقه عریض و طویل چند صدساله درخصوص تولید کتاب این گمان را به فرد می‌دهد که ایتالیا و شهرهای آن می‌توانند کتابفروشی‌های جذاب و قابل توجه و کتابخانه‌های بسیار خوبی را داشته باشند که البته بنظرم توقع من تاحدزیادی از این سفر برآورده شد.

ما در فرودگاه میلان فرود آمدیم و از طریق مترو به ایستگاه قطار رفتم و سپس به سمت فلورانس رفتیم چون این شهر یکی از دیدنی‌ترین و توریستی‌ترین شهرهای ایتالیا محسوب می‌شود و مقصد بسیاری از گردشگران کشور ایتالیا است. فلورانس شهری با سنگ‌فرش‌های بسیار زیبا و کلیساها و مجسمه‌های شاهکاری است که قرون مختلف در کوچه‌ها و خیابان‌ها مختلف جای گرفتند.

از جمله کلیساهای معروف کلیسای جامع سانتا ماریا دلفیوره در وسط فلورانس و همچنین کلیسای سن لورنزو است. نکته قابل توجه مجسمه‌های شاهکاری هستند که در گوشه گوشه شهر می‌بینید و گاها قدمتی تا 500 یا 600 سال دارند و زینت‌بخش شهر فلورانس هستند.

قدیمی بودن شهر و اصالتی که در این قدیمی بودن است دو نکته قابل توجه و جذاب برای من بود که متاسفانه این را در ایران نمی‌بینیم حتی در شهرهای کهن خود مثل یزد یا اصفهان با رفتن به کوچه‌ها و خیابان‌ها جز بخش‌هایی از شهر که رنگ وبوی قدیمی دارند مابقی شکلی جدید، مدرن و البته بی‌هویت است که هویت ایرانی و اسلامی ندارد اما در فلورانس شهر یکپارچه معماری مشهور ایتالیایی را به رخ می‌کشد و مردم افتخار می‌کنند در خانه‌ای زندگی می‌کنند که 500 سال از قدمت آن می‌گذرد اما با این قدمت 500 ساله آنقدر خوب آن را نگه داشته و برای خود امکاناتی را فراهم کرده‌اند که در آن منزل قدیمی زندگی کنند. شما هنگام ورود به آن منازل یا مغازه‌های قدیمی اصلا احساس نمی‌کنید که این قدمت تاثیری بر روند زندگی مردم گذاشته است چون با اصول معماری مدرن و قدیمی هردو را ترکیب کردند هم آن هویت قدیمی بودن و هویت اصالت کشور خود را حفظ کردند و هم سعی کردند با استفاده از ابزار نوین و امکانات مدرن موجود امکانات خوبی را برای زندگی راحت در این قالب کهن داشته باشند.

نگهداری این شهر به این شکل کار  بسیار سختی به نظر می‌رسد اما این کار در حال انجام است و فلورانس شهری است که با نگاهی از بالا به آن احساس می‌کنید به یک شهری با قدمت 700 ساله یابیشتر پا گذاشته‌اید و یا حتی احساس می‌کنید که به زمان سفر کردید و احساس نمی‌کنید که در زمان کنونی شما می‌توانید چنین شهری را داشته باشید.

این برای ما بسیار ناراحت کننده است که سابقه شاید هم‌تراز با ایتالیا داشته باشیم اما متاسفانه این هویت و اصالت و قدمت را در بسیاری از مناطق ایران که باید می‌داشتیم نداریم. همین الان مشاهده می‌کنیم که در گوشه گوشه شهر تهران یا شهرهای دیگر خیلی راحت ساختمان‌های قدیمی را فقط با این حرف و توجیه که قدیمی است و دیگر برای ما کارکردی ندارد از بین می‌بریم درصورتی که در ایتالیا و بخصوص در فلورانس چنین ایده‌ای وجود ندارد و سعی می‌کنند هرچیز قدیمی را حفظ و نگهداری و به همان شکل اولیه ترمیم کنند و درقالب خیلی خوب امروزی هم از آن ها بهره گیرند.

 

به نام ایران و به کام کشورها خارجی

پیاده‌روی در شهر فلورانس را دوست دارید به جهت سنگ‌فرش‌ها و آن قالب شهری حس پیاده‌روی در شهر کاملا مشهود است اولا باید بگویم که حجم قابل توجهی از توریست را در این شهر می‌بینید که می‎‌خواهند از زیبایی‌های آن لذت برند. در این شهر با این قدمت و زیبایی بسیار جالب است که یک پکیج قابل توجهی از برندهای معروف دنیا در حوزه‌های مختلف بخصوص لباس می‌بینید و یکی از تفریحات بسیاری از مردم این است که در شهر فلورانس قدم زنند و از این برندها دیدن و نسبت به خرید آن اقدام کنند.

یکی دیگر از ویژگی‌های شهر فلورانس صنعت چرم آن است که خیلی قابل توجه بوده که توسط ایرانیان در این شهر راه‌اندازی می‌شود. طبق پرسش‌هایی که من از فروشندگان صنایع چرمی داشتم این بود که تا 20حدود سال پیش این صنعت کاملا در دست ایرانیان بود یعنی بسیاری از حتی چرم‌هایی که وارد یا دوخته می‌شد توسط ایرانیان انجام می‌شد یا در ایران رقم خورده به ایتالیا فرستاده شده بود اما متاسفانه کشورهای جنوب آسیای شرقی و چین تقریبا این صنعت را از دست ایرانیان در فلورانس خارج کرده بودند و وقتی به بازارهای چرم می‌رفتید می‌دید که افراد مختلفی از حوزه جنوب شرقی آسیا کیف چرمی را در قابل اینکه این صنعت ایرانی است به شما می‌فروشند.



نظرات کاربران

ارسال