کتاب میان شک و ایمان: گفتگوهایی درباره دین و عقل ترجمه ای از کتاب Between Faith & Doubt: Dialogues on Religion & Reason اثر جان هیک است که ادیب فروتن آن را ترجمه و انتشارات ققنوس منتشر کرده است.
به گزارش رویداد فرهنگی، اگر نسبت به دین شکاکید، اما حاضر نیستید یکسره آن را کنار بگذارید، یا اگر جایی در میانه طیف شک و ایمان قرار دارید، این کتاب مناسب شماست. کتاب، عبارت است از سلسلهای از گفتگوها میان فردی خیالی به نام دیوید که هرگونه اعتقاد به یک امر متعالی را با تردید جدی مینگرد، و فردی دیگر به نام جان – نویسنده – که بر مبنای تجربهی دینی معتقد است فراتر از واقعیت فیزیکی و انسانی، واقعیتی برتر وجود دارد.
گفتگوها به پرسشهایی عظیم میپردازند که رودرروی همه ما قرار میگیرند. آیا دلیل خوبی برای باور به خدا وجود دارد؟ یا آن که خدا نوعی توهم است؟ و این که دقیقا منظورمان از خدا چیست؟
قسمتی از متن کتاب
زندگی پس از مرگ؟
دیوید: پس به نظر، دفاع تو از دین در برابر این همه رنج و درد متکی بر زندگی بیشتر پس از مرگ است – چیزی که من باور به آن را محال مییابم. من به این زندگی خشنودم و به زندگی دیگر نیاز ندارم.
جان: متاسفانه به نظرم تو تنها به خودت فکر میکنی. اما آنچه را تری ایگلتون میگوید در نظر بگیر: «واقعگرایان یکدنده که ادعا میکنند نیازی به وجود جهانی دیگر نیست، بیگمان روزنامهها را نخوانده اند.» او بیشک به درستی اظهار میدارد که باید به کل بشریت نگاه کنیم نه فقط به خودمان.
♦ بسیار خب، من آن را میپذیرم. اما حتی اگر به جهانی دیگر نیاز داشته باشیم، معنایش آن نیست که چنین جهانی وجود دارد. آیا تو بر مبنای شواهد به حیات دیگر باور داری؟ مثلا، آیا تو شواهد ادعایی میانجیان احضار کننده روح را میپذیری؟
◊ نه نمیپذیرم. در واقع این مسئله را به دقت بررسی کرده ام. سالها عضو انجمن مطالعات فراروان شناختی بودم که از قضا آثار منتشر شده اش بطلان ادعاهای کاذب را آشکار میسازد و نیز تجربهها و دانستههای جدید را گزارش میکند. خودم هم خلسه را امتحان کرده ام و هم میانجیگری ظهور را.
♦ این حوزه برای من بیگانه است. در میانجیگری خلسه چه اتفاقی میافتد؟
◊ مطابق معمول میانجی، که ممکن است زن یا مرد باشد، اما بگذار بگوییم زن است، چشمانش را میبندد و به نظر میرسد به خواب رفته است. پس از مدتی شروع به صحبت کردن میکند، ادعا میکند فردی است که فوت شده و برای برقراری ارتباط با زندگان از بدن میانجی استفاده میکند. گوینده ادعا میکند که «شاهدی» است که پیغامهای دیگر اشخاص فوت شده را منتقل میکند. او آنان را توصیف میکند، اغلب اسامیشان را میگوید، و از آنان پیغامهایی را میرساند که به نظر مناسب میآیند. و غالبا اگر میانجی خوب باشد به نظر میرسد که این پیامها مختص قوم و خویش فوت شدهای است که به خوبی میشناسیدش.