معرفی کتاب «سینمای دیوید لینچ» نوشته تاد مکگوان ترجمه محمدعلی جعفری توسط نشر ققنوس به چاپ رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، تاد مک گوان دست به اکتشافی برانگیزاننده از غرابت و فانتزی در آثار پیشگامانه دیوید لینچ میزند. او به مطالعه مهارت لینچ در تلفیق امر عجیب با امر عادی میپردازد تا بر ماهیت شگفت بهنجاری تاکید کند. از هالیوود غالبا به دلیل تحریف واقعیت و ارائه فانتزیهای واقعگریز انتقاد میشود، اما در فیلمهای لینچ فانتزی به ابزاری بدل میشود که تماشاگر آن را به ایجاد رابطهای انقلابی با دنیا ترغیب میکند.
مک گوان با توجه به کل دوران حرفهای فیلمساز، استفاده لینچ از فانتزی را بررسی و رد اثرات سیاسی، فرهنگی و اگزیستانسیال سبک منحصر به فرد او را تعقیب میکند. در هز فصل، ایده امر ناممکن در یکی از فیلمهای لینچ از جمله «مخمل آبی» و «مرد فیلنما» که مورد ستایش منتقدان بوده و «تلماسه» که از جنبه تجاری ناموفق بوده بررسی میشود. مک گوان به نظریهپردازان «عصر طلایی» مطالعات فیلم و اندیشه زیگموند فروید، ژآک لاکان و هگل توجه نشان میدهد. او با استفاده از غرابت سبک لینچ به منزله نقطه عزیمت خود، بعد تازهای به حوزه مطالعات نظریه مولف میافزاید و لینچ را به عنوان منبع جدید مفهوم پردازی نو و رادیکال فانتزی معرفی میکند.
فیلمهای دیوید لینچ از نخستین فیلم بلند او« کله پاک کن» (1977) تا فیلمهای دیگرش موقعیت تماشاگری را به پرسش میکشد. دستاورد بزرگ فیلمهای او حذف فاصله تماشاگر با پرده است. فیلمهای لینچ به جای مجاز دانستن همجواری خیالی حاکم بر جریان اصلی سینما، تماشاگران را با ساختار فیلم درگیر میکند. ساختار فیلم لینچ موقعیت تماشاگری در سینما را دگرگون و تماشاگر را از نیل به هدف مخفی حفظ فاصله امن از اتفاقات پرده محروم میکند. لینچ لحظاتی سینمایی خلق میکند که تماشاگر را وا میدارند که بفهمد فیلم چگونه میل او را به حساب آورده است. تماشاگر در فیلمهای لینچ با سکانسهایی مواجه میشود که درونیات خود او را آشکار میسازد.
این کتاب تلاشی است برای کنار آمدن با عدم تناسب موقعیت دیوید لینچ در سینمای معاصر و پیوند دادن این عدم تناسب با وجه زیباشناختی فیلمهایش. فیلمهای لینچ محرک نگارش آثار انتقادی مهمی از جمله دیوید لینچ اثر میشل شیون و امر والای مضحک: درباره «بزرگراه گمشده»ی دیوید لینچ اثر اسلاوی ژیژک بوده است، اما فیلمهای او، از نوعی دیدگاه نظری استوار و در حد کتاب کامل تنها در یک کتاب بررسی شدهاند: مصائب دیوید لینچ: وحشی بالفطره در هالیوود اثر مارتا نوچیمسون (1997). به نظر نوچیمسون، لینچ شاعری با قدرت خلاقه ناخودآگاه است. فیلمهای او ترغیبمان میکند تا فانتزی مهار دیگران را کنار بگذاریم و از طریق همدلی، با دیگران ارتباط واقعی برقرار کنیم. براساس این نظریه، لینچ فیلمساز فانتزی ناباوری واقعگرا و مخالف سنتهای رایج هالیوود است. دلیل واقعگرا بودن فیلمهای لینچ، این نیست که ما بیش از حد گرفتار فانتزی ایدئولوژِی شدهایم، فانتزیای که هالیوود پایش را امضا کرده است. به گفته نوچیمسون «لینچ در پی اجتناب از دام هالیوودی خلق بدیلهایی برای زندگی است.» اما آنچه در نظریه نوچیمسون بدون توضیح میماند، تسلط «بدیلهای زندگی» - فانتزیهای هالیوود- در فیلمهای لینچ است.