شاکری با اشاره به محبوبیت ادبیات عامهپسند، از فقدان برنامهریزی برای مخاطبان این سبک گفت.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی در خصوص سیامین نمایشگاه کتاب تهران با تشکر از برگزارکنندگان آن گفت: نمایشگاه ابعاد مختلف اجرایی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دارد که باید به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد. در مجموع از وظایف مهم خانه کتاب و وزارت فرهنگ این است که مجموعهای از فعالیتهای خود را در یک روش علمی و بر اساس هدفگذاری پژوهشی مورد ارزیابی قرار دهد. عموما نقد و پژوهشی که توسط ناظران نویسندگان و منتقدین انجام میگیرد نقدی جزئی است که دیدگاه ها در آن کامل نیست، مطالعات محدود است و جنبه و روش آن جامعیت و دقت لازم را ندارد.
او ادامه داد: نمایشگاه کتاب را هم از لحاط اجرایی بر اساس ارکان محل خدمات دهی و اجزا و برنامهها میتوان مورد دقت قرار داد و البته میتوان نقد راهبردی هم داشت. نمایشگاه باید بتواند سابقه فرهنگی خود را تقویت کند.
او با بیان اینکه سبقه تجاری نمایشگاه بر سبقه فرهنگی آن غلبه داشته است، گفت: اینکه نمایشگاه در طول سال یکبار در مدت کم برگزار شود و بازدید کنندگان به دنبال این باشند که از کتابهایی که تازه چاپ شده است مطلع شوند یا کتابی تهیه کنند هدف گزاری مطلوبی نیست.
او با اشاره به فضای مجازی بر اهمیت مسئله تبلیغ تاکید کرد بر سه ضلع ناشر، نویسنده و مصرف کننده در حوزه کتاب اشاره کرد و خواستار تقویت ارتباطات آنان شد.
شاکری با اشاره به دایر شدن سرای اهل قلم و برنامههای آن، نقش سرای اهل قلم را در مقایسه با نمایشگاه کمتر دانست.
او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فقدان افقنگری و آیندهنگری در کشور در طی ادوار گذاشته گفت که در ایران 1404 تصویری از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایجاد شده است و ما برای اینکه بدانیم به کدام سو حرکت میکنیم به طراحی افقی فرهنگی نیاز داریم. اگر چنین سیاستهایی توسط وزارت ارشاد بخصوص در حوزه کتابخوانی طراحی شود این سندها داری ویژگی جامعیت خواهند بود و همینطور ویژگیهای متعدد دیگری هم خواهد داشت.
او با اشاره ضلعهای مختلف در این مثلث فرهنگی افزود: ما نمیتوانیم به نقد نمایشگاه بپردازیم بدون اینکه مجموعه رخدادهایی را که در طول سال اتفاق میافتد را بررسی کنیم؛ باید در این زمینه نگاه جامع داشته باشیم.
شاکری با بیان اینکه ما پژوهشهای جامعی در خصوص وضعیت موجود نداریم ادامه داد: سیاستهای فرهنگی کشور ما مشخص است، ولی در مرحله جرئی با تفکری همراه بودیم که باعث میشود گاه به مسیر نزدیک و گاه از مسیر دور شویم. ما باید شرایط روز را بشناسیم.
به گفته او در حوزه ادبیات داستانی حتی بنیاد ادبیات داستانی و هیچ نهادی اساسا چشمانداز مشخصی در مورد آیندگان وجود ندارند؛ با وجود اینکه بیشترین تنوع کتاب در حوزه ادبیات است، تعداد کتابهای چاپ شده، عناوین، محاول آموزشی و غیره را کسی نمیشناسد.
او با اشاره به فقدان ارزشگذاری به ادبیات عامهپسند با وجود محبوبیت آن در بین اقشار مختلف، از عدم وجود برنامه در این حوزه انتقاد کرد و گفت: برای مثال جایزه جلال نمیتواند در حوزه ادبیات عامه پسند تاثیر بگذارد.
طبق نظر وی نمایشگاه کتاب ویترین بخشی از اتفاقاتی است که در حوزه ادبیات میافتد و اتفاقات از حوزه مدیریت های ادبی ما خارج شده است.
به گفته او برای بررسی علاقه مردم به ادبیات عامه پسند باید پژوهشی صورت گیرد ولی الان تکلیفی مشخص نشده است که چیزی به نام ادبیات عامهپسند متعالی وجود دارد یا نه؟ در حالی که این سبک از ادبیات در غرب شناخته شده است ولی اینجا هرکسی ادعای روشنفکری دارد از آن دوری کند در حالی که نتیجه عکس داده است. برخی از ناشران تلاش کرده اند تا چیزی به عنوان ادبیات عامه پسند به شکل واسطه را منتشر کنند.
او یکی از وظایف وزارت ارشاد را تولیگری این حوزه از ادبیات دانست.