جلسه دیدار و گفتگو با محمدتقی فرامرزی پنجشنبه هفتم بهمنماه در کتابفروشی آینده برگزار شد.
به گزارش رویداد فرهنگی، در این نشست علی دهباشی سردبیر و مدیر مجله بخارا، فرزانه قوجلو سردبیر مجله کاروان مهر و دکتر سرمد قباد سوالات خود را از فرامرزی پرسیدند.
ابتدای مراسم علی دهباشی اطلاعاتی درباره فرامرزی به حضار ارائه داد.
فرامرزی متولد ۱۳۲۵ متولد دندى، زنجان است. تحصيلات ابتدايى و متوسطه در سال 1345 را در تهران (دبيرستان دارالفنون) به پايان رساند، و در همان سال وارد دانشگاه تهران شد. تحصيل در رشته زبان انگليسى را در سال 1349 به پايان رساند. در سال 1356 وارد تحصيلات فوق ليسانس (رشته كتابدارى) دانشگاه تهران شد.
در سال هاى 1363ـ1364، سرپرست بخش ويرايش شركت ايران ياد بود، و تدوين دايره المعارف تاريخ جهان از جمله كارهايى بود كه در آنجا زيرنظر وى و با همكارى تعدادى از مترجمان و ويراستاران كشور آغازشد. در سال هاى 1365ـ1375 با شركت خدمات مهندسى برق (مشانير)، وابسته به وزارت نيرو، در ترجمۀ گزارش های فنی مربوط به پروژه های نیروگاهی (به ویژه آبی) همكارى كرد. كارهاى تاليف و ترجمه را نيز در خلال فرصت هايى، از 1352 تا كنون دنبال كرده است. از سال 1376 تا پايان 1377 مراحل تكميل يك دايره لمعارف عمومى (الکترونیک) را در شركت خدمات كامپيوترى بهين سيستم برعهده داشت.
قوجلو با اشاره به کتابهایی که توسط فرامرزی ترجمه شده است و موضوع آنها که اکثرا در زمینه مسائل نظریهپردازی و تاریخ هنر است، از علل انتخاب عنوانهای کتاب فرامرزی برای ترجمه پرسید.
فرامرزی با بیان تاثیر زمانهای که در آن کار ترجمه را شروع کرد و فراوان بودن نقد هنری در آن دوره زمانی، بیان کرد: انتخاب کتابها تا به حدی تحت تاثیر زمان بود، در سالهای ابتدایی کار تا به حدی نقد مینوشتم که گاهی برای نوشتههایم از نام مستعار استفاده میکردم.
قوجلو از فرامرزی خواست تا آثار ترجمه را در زمان خود و ترجمههای کنونی مقایسه کند. فرامرزی در پاسخ به این سوال با اشاره به تعدا مترجمان زمان خود گفت: تعداد مترجمان در زمان من زیاد نبود. اصلا به فکر این نبودیم که ممکن است مثلا کتاب «پیرمرد دریا » را 10 نفر با هم جمع شوند و ترجمه کنند؛ البته این مساله ممکن است رقابت مثبتی ایجاد کند.
او با شاره به اینکه در ایران آثار ادبی بزرگ، شتابزده ترجمه میشود، بیان کرد: آنقدر تحولات پرشتاب است که مجالی برای تجربه اندوزی نمیماند. ناگذیر باید از این مرحله رد شویم. در چنین شرایطی خوانندگان کتاب منتظر نظر اهالی فن میمانند در حالی که خود حق انتخاب دارند.
قباد از دیگر افرادی بود که در این نشست از فرامرزی سوال پرسید. او با اشاره به نشریه مترجم، که مدت زمان طولانی است که به صورت مستمر به چاپ میرسید از فرامرزی درباره نیاز به کار بیشتر در زمینه نشریات با موضوع ترجمه پرسید.
فرامرزی با یاد آوری زمانی که تنها منبع برای مترجمان فرهنگ لغات حییم بود درباره تنها مجله تخصصی برای مترجمان گفت: مجلهای مثل «مترجم» مسئولیت آموزشی زیادی دارد، هنوز هم این مجله با محتوایتش به نقد، اظهار نظر و مقابله و مقایسه آثار میپردازد. البته اینها در دنیا برای ترجمه کارهایی ابتدایی محسوب میشود.
در ادامه نشست فرامرزی در پاسخ به قوجلو که درباره واحد ترجمه از او پرسیده بود، جمله را واحد ترجمه خود اعلام کرد و توضیح داد: جمله در نظر من اجزای پاراگراف هستند و پاراگراف گروهانی است که میخواهد ماموریتی را انجام دهد. کلمات برای خود هویتی دارند، به نظر من نقش دستوری کلمات را نباید تغییر داد. هر مترجمی، این روش را تمرین کند، خود را فولاد آبدیده میکند. نباید هیچگونه دلیلی برای خود تراشید که مثلا کلمهای که در جمله به صورت اسم به کار برده شده است را به فعل یا صفت تبدیل کرد.
فرامرزی درباره نقش ویراستاری نیز توضیح داد، او گفت: ویراستاری این نیست که کتاب را به دست کسی دهیم تا بخواند و در جمله تغییرات کوچکی به وجود آورد. ویراستاری کار محتوایی است. ویراستاری که نمایش را ویرایشی میکند خود باید ادیب و نمایشنامهنویس باشد. برای مثال میتوانم به یوجین اونیل (نویسنده آمریکایی) اشاره کنم که در بالای عنوان کتابش درشت نوشته بود «من 60 درصد خلاقیت خود را مدیون ویراستارم هستم.» آیا در ایران نویسنده ی حاضر میشود چنین کاری کند؟
وی افزود: ویراستار قبل از ویرایش باید به من ثابت کند که سواد فارسی و انگلیسیاش از من بالاتر است. تمام چیزی که ویرایش میکند را باید با رنگ دیگری بنویسد و به من نشان دهد تا تایید کنم. در تاریخ معماری غرب وقتی ناشر کتاب را برای ویرایش داده بود، ویراستار ایرادهای بسیاری از کار گرفت، یکی از اشکالها در «رم و روم» بود که میگفت به دو صورت نوشته شده است در حالی که نمیدانست که یکی نام یک شهر و دیگری برای عنوان یک امپراتوری استفاده میشود.