محمد دهقانی در نشست ایرانشناسی در چین گفت: ما ایرانیان راجع به فرهنگ و زبان چینی چیز زیادی نمی دانیم و بیشتر از طریق محصولات صنعتی با چین آشنا هستیم؛ بنابراین ایرانی ها علاقه ای به شناختن فرهنگ چینی به خصوص پیش از دوره مدرن ندارند.
به گزارش رویداد فرهنگی، «نشست ايرانشناسي در چين» با حضور الهام سادات ميرزانيا، شيگوآنگ و محمد دهقاني، روز شنبه (۲۸ بهمنماه) در سراي اهل قلم برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، دهقاني با بيان اينكه در چين امروز، ايران شناسي وجود ندارد، گفت: اخيرا كتابي در مورد شرق شناسي ترجمه كردم و اميدوارم به زودي منتشر شود؛ بنابراين در جريان اطلاعات به روز ايرانشناسي در جهان هستم. در اروپا و امريكا كه يك سنت كهن ايرانشناسي دارند متاسفانه وضعيت ايران شناسي خوب نيست و اين موضوع در چين اصلا خوب نيست.
وي ادامه داد: ما ايرانيان راجع به فرهنگ و زبان چيني چيز زيادي نمي دانيم و بيشتر از طريق محصولات صنعتي با چين آشنا هستيم؛ بنابراين ايراني ها علاقه اي به شناختن فرهنگ چيني به خصوص پيش از دوره مدرن ندارند. نسل جوان تر اساتيد چيني اغلب وارد كارهاي تجاري شدند. نگاه چين امروز به ما نگاه اقتصادي است و اصلا نگاه فرهنگي نيست. رويكرد و ديگاه جامعه چين به ايران عوض نشده است و چه بسا ما ايراني ها هم اينگونه هستيم.
دهقاني با بيان اينكه ايرانشناسي به آن معنا در چين وجود ندارد، گفت: آموزش زبان فارسي در چين براي اين است كه بيش از پيش بتوانند با ايران روابط تجاري داشته باشند و اين ايرانشناسي نيست. ما هم كه اصلا در ايران، چين شناسي نداريم و نويسندگان و شاعران چيني را نمي شناسيم. وضعيتي كه الان وجود دارد شايسته نام ايرانشناسي نيست. در دوراني در پكن بودم سالي هفت دانشجوي دوره ليسانس در رشته زبان فارسي جذب دانشگاه مي شدند و اين رشته داوطلب زيادي نداشت بنابراين دولت چين مي گفت كساني كه رشته هاي خاص مانند زبان فارسي را انتخاب كنند مي توانند در كنار آن رشته ديگري هم بخوانند. اين امر در مورد رشته عربي برعكس بود چرا كه براي خودش دانشكده مجزا و امكانات وسيعي داشت.
وي در پايان گفت: رايزنهاي فرهنگي ما در چين كوچكترين توجهي به كتابهايي كه به ويژه در حوزه آموزش مذهبي به زبان فارسي در چين وجود دارند، نداشتهاند. اكنون نسخههاي فارسي درباره ايرانشناسي در چين در حال از بين رفتن است و اميدوارم كه رايزني فرهنگي ايران در چين توجه بيشتري به اين موضوع انجام دهد.
در ادامه، گوانگ با بيان اينكه گروه ادبيات و زبان فارسي دانشگاه پكن ۶۰ سال است كه به فعاليت خود ادامه ميدهد، گفت: در ابتداي تاسيس اين گروه اساتيد ايراني وجود نداشتند و استاداني از دانشگاه كابل در اين گروه تدريس ميكردند. بعدها مركز پژوهشهاي فرهنگ ايران در دانشكده پكن در سال ۱۹۹۰ تاسيس شد و تاكنون ۶ سمينار در چين با موضوع ايرانشناسي برگزار شده و پروژههاي علمي با محوريت ترجمه و تصحيح آثار مختلف صورت گرفته است.
وي توضيحاتي درباره اثر «تنسوقنامه؛ كتاب نفيس ايلخاني در علوم و فنون ختايي» ارائه كرد و گفت: اين كتاب در سلسله ايلخانيان به دستور خواجه رشيدالدين فضل الله همداني؛ وزير مشهور سلسله ايلخاني از برخي كتب معروف پزشكي چيني به زبان فارسي ترجمه شد. امروزه، تنها نسخه خطي اين كتاب در كتابخانه «ايا صوفيه» استانبوا نگهداري مي شود. اين اثر شامل ۴ كتاب است كه در آن زمان چندان مورد توجه ايرانيان قرار نگرفته اما باتوجه به اينكه امروز در ايران طب چيني بسيار مورد اهميت قرار گرفته اميدوارم ترجمهاي براي تدريس طب چيني مفيد باشد.
در ادامه اين نشست، ميرزانيا گفت: ايران و چين دو كشور متمدن و داراي تاريخي طولاني هستند. اسناد تاريخي نشان مي دهد كه اين دو كشور بيش از ۲هزار سال پيش در سلسله خن غربي و از طريق جاده ابريشم با يكديگر روابط رسمي داشتند. مبادلات بازرگاني ميان اين دو كشور منجر به يادگيري و جذب عناصر فرهنگي كشور متقابل شد.
وي ادامه داد: از قهرمانان اساطيري «فنگ شن ين اي» و «شاهنامه»گرفته تا هنر و مذهب و ادبيات در دودمان تانگ همه بيانگر نوعي تاثير و تاثر عميق از فرهنگ متقابل دو كشور است. در چين باستان اولين كتابي كه شامل اطلاعاتي مختصر در مورد ايران است كتاب «يادداشت هاي تاريخي» نوشته سي ما چيين است كه در فصل يك صد و بيست و سوم آن در خصوص موقعيت جغرافيايي، وضعيت اقتصادي و فرهنگي ايران در زمان خن غربي توضيحاتي داده شده است.
ميرزا نيا افزود: آموزش زبان فارسي در چين از دوره يوان(۱۲۷۱-۱۳۶۸) آغاز شد. در آن زمان گسترش مرزهاي كشور چين و رونق اقتصادي و فرهنگي باعث افزايش مراودات فرهنگي غرب و شرق شد. نگرش حكام دربار يوان به مطالعه و يادگيري، موجب توسعه آموزش و يادگيري زبان فارسي در چين شد. در آن دوران زبان فارسي در كنار زبان هاي چيني و مغولي به عنوان يكي از زبان هاي رايج در كشور مورد استفاده قرار گرفت.
وي بيان كرد: در دوره ي مينگ (۱۳۶۸-۱۶۴۴) در بخش فارسي يك مركز دولتي تحت عنوان «سي اي گوان» به آموزش زبان فارسي پرداختند، همچنين كتابي را كه همچون يك فرهنگ لغت موضوعي به كار مي رفت نيز تحت عنوان« واژه هاي مختلف فارسي» نگاشتند. همچنين، كتابي هم در زمينه آموزش زبان فارسي به نام «ترجمه زبان فارسي» تاليف كرده بودند كه تا دوره چينگ مورد استفاده قرار مي گرفت.
ميرزانيا عنوان كرد: انتشار و آموزش زبان فارسي در چين به غير از روش دولتي فوق، براي انتشار مذهب اسلام نيز مورد استفاده قرار مي گرفت. زبان فارسي به تدريج در ميان مسلمانان چين تبديل به يكي از زبان هاي مهم آموزش هاي مسجدي شد.
وي در پايان گفت: ايران شناسي در چين از ترجمه شروع شد و به سمت مقاله و كتاب و ترجمه آثار برجسته به پيش رفت و دستاوردهايي آنان در زمينه ادبيات، تاريخ و مذهب بسيار غني بود. در خصوص ايران در سده هاي ميانه، پژوهش ها به نسبت كمتر بوده و تحقيق در زمينه تاريخ روابط خارجي چشمگير بوده و بيشتر روي روابط چين و ايران، روابط ايران و آمريكا و روابط ايران و اسرائيل متمركز بوده است.