یک منتقد برخلاف نویسنده کتاب مارون، انقلاب 57 را تنها شبحی در عناصر داستان دانست و نه قهرمان رمان.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، جلسه نقد و بررسی رمان «مارون» نوشته بلقیس سلیمانی با حضور امیرعلی نجومیان، منتقد ادبی و محمدرضا موحدی، استاد ادبیات روز سهشنبه، ۱۹ دی ماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای جلسه علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب درباره نویسنده کتاب گفت: بیشتر کارهای بلقیس سلیمانی وجه اجتماعی-سیاسی دارند. ما شاهد این هستیم که زنان نویسنده در هر دهه از لحاظ کمی و کیفی رشد داشتهاند. اکنون بیش از نیمی از نویسندگان ما را زنان شکل میدهند و بسیاری از آنها آثار پرفروشی را ارائه میدهند.
وی مارون را تلفیقی از قصه و تاریخ خواند که سالهای منتهی به انقلاب و تا شروع جنگ تحمیلی را روایت میکند.
زبان کتاب، زبان واقعی است
بلقیس سلیمانی، نویسنده کتاب «مارون» درباره داستانهایش گفت: دغدغه من سیاسی-اجتماعی است. به تعبیر خودم کتابهایم همه در یک مقطع تاریخی خاص نورافکن را به گوشهای از این تاریخ و اجتماع میافکنند.
وی عنوان کرد: من ۲۰ سال اول زندگیام را در روستا گذراندم و بعد مستقیما به تهران آمدم. به همین دلیل کتابهایم همیشه دو بخش دارند که یکی از آنها زندگی روستایی و دیگری شهری است. اما در مارون تمام کتاب در روستا اتفاق میافتد
سلیمانی با بیان اینکه مارون شخصیت قهرمان خاصی ندارد، انقلاب سال ۵۷ را قهرمان داستان خودش دانست. وی ادامه داد: مارون روایتهایی از شکلگیری انقلاب تا شب شروع جنگ ایران و عراق است. تمرکز من در چگونگی اتفاق افتادن انقلاب در روستاها بود. انقلاب ایران، انقلاب شهری بود. در این رمان به تغییراتی که در مناسبات روستایی با رخ دادن انقلاب صورت گرفت میپردازم.
وی درباره زبان کتاب عنوان کرد: بحثهای زیادی بر سر اینکه چرا این کتاب زبان خاصی دارد، مطرح شدهاند. از بعضی از عبارتهای فرهنگی استفاده زباد شده است. اگر در روستا زندگی کرده باشید میدانید که زبان روستایی زبان خاصی است. مناسبات روستایی بر اساس زبان شکل میگیرد و روستاییان بخش اعظمی از خواستههای ساختارشکننانه را در زبان مطرح میکنند. یکی از دلایل استفاده از این زبان فضاسازی و نزدیک کردن شخصیتهای داستان با واقعیت است. خیلیها به این زبان ایراد گرفتهاند. در چاپهای بعدی احتمالا زبان کتاب تصحیح شود.
سلیمانی افزود: در سالهای اخیر متاسفانه بخش زیادی از فرهنگ عامه ما در حال حذف شدن است. وقتی شما میخواهید لایههای زیرین اجتماع را به ادبیات داستانی بیاورید، شخصیتها باید مانند آدمهای معمولی حرف بزنند. اگر این کار انجام نشود شما به عنوان نویسنده ریا کردهاید که متاسفانه این ریا هم اکنون زیاد اتفاق میافتد.
نزدیک به ۵۰ شخصیت در «مارون» وجود دارند
موحدی، استاد ادبیات سخنانش را با بیان خلاصه کلی از داستان آغاز کرد. وی گفت: ما در این داستان تاثیرات انقلاب بر یک خانواده روستایی را میبینیم. در این روستا یک گودال بزرگ وجود دارد که همه چیز را میبلعد. روستاییان هر آنچه را که نمیخواهند به این گودال میاندازند. این گودال قطعا برای هر خواننده استعاره خاصی دارد.
وی درباره زبان داستان گفت: این کتاب در دسته ادبیات اقلیمی قرار میگیرد و چون نویسنده از همان اقلیم است از زبان آن منطقه تخطی نکرده است. زبان داستان صمیمی و بیتکلف است. نویسنده از زاویه دید سوم شخص و دانای کل نوشته است که این زاویه به درستی انتخاب شده است زیرا نزدیک به ۵۰ شخصیت در داستان وجود دارند.
موحدی درباره محتوای کتاب گفت: نویسنده در این کتاب جرات میکند و وارد ادبیات سیاسی میشود، کاری که بسیاری از زنان نویسنده ما از آن پرهیز میکنند. این اثر ثابت میکند که نویسندگان زن ما هم میتوانند به سیاست وارد شوند. نکته مثبت دیگر کتاب تاریخخوانی آن است. کتاب رنگی از بیان تاریخ اجتماعی دارد.
این استاد ادبیات در نقد کتاب گفت: نویسنده مجبور شده است از ۴۸ شخصیت در این کتاب کمحجم استفاده کند و به خودش مجال شخصیت پروری نداده. بعضی از شخصیتها در حد یک تیپ ماندهاند و بعضی بین تیپ و شخصیت فردیاند.
وی در پایان صحبتهایش گفت: انتقاد دیگری که به این کتاب دارم استفاده از خشونت بیش از حد در بعضی از صحنههاست. بر جامعه ما از زمین و آسمان تنش و خشونت میبارد. توقع من از یک نویسنده این است که این خشونت را ترویج نکنند. در پایان میتوانم بگویم که «مارون» نگاه ویژهایست به انقلاب.
رئالیسم جادویی از ادبیات اقلیمی برمیآید
نجومیان، منتقد ادبی در این جلسه رمان مارون را از سه وجه بررسی کرد. ابتدا نجومیان به وجه سیاسی رمان پرداخت و عنوان کرد: این رمان را من در ژانر پسااستعماری قرار میدهم. شاید بگویید که در ایران که استعماری نبوده. این ژانر نه به استعمار بلکه به تغییر سیاسی و اجتماعی میپردازد. در این رمان شرایط کشور تغییر میکند و مردم باید با شرایط جدید خود را وقف دهند. این از ویژگیهای ژانر پسااستعماری است.
وی ادامه داد: برخلاف نویسنده که معتقد است قهرمان کتاب انقلاب است، من فکر میکنم انقلاب بیشتر در این رمان یک شبح است. مردم روستا در مقابل این تغییراتی که با انقلاب میآید باید هویت جدیدی پیدا کنند. عدهای مقاومت میکنند و تاثیر نمیپذیرند و عدهای دیگر بسیار انقلابی میشوند.
وجه دومی که نجومیان به آن پرداخت وجه ادبی رمان است. به عقیده وی این کتاب در ژانر رئالیسم جادویی قرار میگیرد. نجومیان اظهار داشت: در رئالیسم جادویی مناسک و آیینهایی که شاید عجیب به نظر بیایند، در منظر یک واقعیت روزمره به عنوان یک امر عادی به مخاطب منتقل میشوند. دلیل اینکه در آمریکای لاتین این سبک ادبی مشهورتر است، اقلیمی بودن ادبیات امریکای لاتین است. مارکز در یکی از مصاحبههایش میگوید که بسیاری از آیینهایی که در کتابهایش از آنها استفاده میکند جادویی نیستند بلکه واقعا در کلمبیا رخ میدهند.
این منتقد ادبی افزود: گودال عنصر محوری داستان است. از آن میشود تعبیرهای متفاوت انجام داد. گودال در واقع یک امر غریب است، با اینکه آشناست. این گودال آن چیزهایی است که میخواهیم فراموش کنیم و یا از آنها میترسیم.
وی درباره امر تقدیر در این کتاب گفت: در رئالیسم جادویی یک نوع تقدیرگرایی وجود دارد. رمان مدام به ما میگوید برای یک سیل آماده باشید.
آخرین وجه بررسی نجومیان از کتاب «مارون» وجه تاریخی آن بود. وی عنوان کرد: این کتاب از نگاه تاریخگرایی نو بهره گرفته است. از اواسط قرن بیستم این نگرش به وجود آمد. این نگاه بر این باور است که تاریخ تداوم منطقی ندارد و مجموعهای از تصادفهاست. همچنین تاریخ، تاریخ شخصی است که به تاریخ عمومی بدل میشود.
وی ادامه داد: اگر انقلابی رخ میدهد دلیل آن سرکوبهای روحی و روانی انسانهاست که فرصت جواب دادن پیدا میکند. در این کتاب، تاریخی میبینیم که از پایین جامعه شروع میشود. ادبیات به تاریخ وفادارتر از کتابهای تاریخی است زیرا در کتابهای تاریخی ما با یک سری اطلاعاتی روبهرو هستیم که پشت سوگیریهای سیاسی و نگاه آکادمیک پنهان میشوند. در واقع این گودال خود تاریخ است. زمان است که با شتاب و بدون توجه به انسان میگذرد.
نجومیان در پایان گفت: رمان مارون درباره انقلاب نیست، درباره زندگی اجتماعی مردم است که با یک تلنگر عوض میشود.
- شهر کتاب /
- مارون /
- بلقیس سلیمانی /
- نقد کتاب /