کتاب «نظم جهانی» نوشته هنری کیسینجر و ترجمه محمدتقی حسینی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ دوم رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، نظم کنونی جهان چگونه شکل گرفته است؟ این نظم از کجا شروع شد؟ ژئوپولتیک هر منطقه و بازیگران اصلی آن چگونه بر این نظم تاثیر گذاشتند یا تاثیر پذیرفتند؟
اینها بعضی از سوالاتی است که هنری کیسینجر وزیر اسبق امور خارجه ایالات متحده به آنها در کتاب «نظم جهانی» پاسخ میدهد. کیسینجر ما را به اروپای قرن شانزدهم و شکلگیری اولیه نظم جهانی میبرد و تا دنیای کنونی و دوران پس از جنگ جهانی دوم و نقش ایالات متحده امریکا در نظم جهانی پیش میآید.
کتاب گرچه نثری آکادمیک دارد ولی به نحوی نگارش شده است که برای خواننده غیرآکادمیک هم خواندنی و جذاب است. برای کسانی که تا کنون در حوزه علوم سیاسی مطالعات جدی انجام ندادهاند و به دنبال کتابی برای شروع میگردند، این کتاب میتواند راهگشا باشد.
«نظم جهانی» را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. در بخش اول کتاب، کیسینجر نظم جهانی که پس از جنگ سی ساله اروپا در قرن شانزدهم و در نظام وستفالی (Westphalian) شکل گرفت را توصیف میکند. سپس نویسنده به بعضی مناطق دنیا که موضوع نظم جهانی در آنها اهمیت دارد سرک میکشد و به طور خلاصه شکلگیری نظم جهانی و رویکرد قدرتها به آن را توضیح میدهد. در اینجا دو فصل به آسیا، یک فصل به اسلام، یک فصل به ایران و یک فصل به اروپای مدرن اختصاص دارد.
بخش دوم این کتاب را میتوان نقش آمریکا در شکلگیری نظم کنونی جهانی عنوان کرد. کیسینجر با دانش گسترده و اطلاعات دسته اولی که از سیاستهای امور خارجه ایالات متحده دارد نقش امریکا در شکلگیری نظم جهانی از پیش از جنگ جهانی اول تا کنون را توضیح میدهد.
بخشی از متن کتاب
مشروعیت و قدرت بین جنگهای جهانی
جنگ جهانی اول برای تودههای بههیجان آمده و رهبران سرخوشی که جنگی کوتاه و باشکوه برای اهداف محدود را تجسم میکردند، خوشایند بود. این جنگ بیش از بیستوپنج میلیون تلفات به جا گذاشت و نظم بینالمللی غالب را به کشتی به گلفرونشستهای تبدیل کرد. موازنه اروپایی که با ظرافت در مورد منافع متغیر محاسبه شده بود به نفع دیپلماسی تقابلی دو ائتلاف سختگیر رها شد و سپس به مصرف سنگرها و ادوات جنگی رسید و قربانیان غیرقابل تصوری را بر جای گذاشت. در این آزمون سخت، امپراتوریهای روس، اتریش و عثمانی کاملا نابود شدند. در روسیه، خیزشی فراگیر برای نوگرایی و اصلاحات آزادیخواهانه توسط یک گروه نخبه مسلح که به دنبال آرمانهای مکتب انقلاب جهانی بودند، ربوده شد. پس از نزول قحطی و جنگ داخلی، روسیه و داراییهایش به عنوان اتحاد جماهیر شوروی ظهور یافت و آرزوی داستایفسکی برای «یک کلیسای جهانی روی زمین» به جنبش کمونیستی جهانی تحت هدایت مسکو تغییر شکل داد که همه مفاهیم موجود از نظم را رد میکرد. بیسمارک هشدار داده بود «وای بر دولتمردی که استدلالهایش برای وارد شدن به جنگ به اندازه پایان دادن به جنگ در زمان شروع آن، متقاعد کننده نیست». هیچ یک از رهبرانی که بیهدف به جنگ در ماه اوت 1913 وارد شدند، چنین کاری را نکردند و بنابراین نمیتوانستند که جهان 1918 را پیشبینی کنند.