فریده فرجام در جلسه دیدار گفتگو که پنجشنبه ۱۷ فروردین در کتابفروشی آینده برگزار شد، از تجربههایش در عرصههای گوناگون نمایشنامهنویسی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی و دیگر دلبستگیها و فعالیتهای هنری ـ فرهنگیاش سخن گفت.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، فرجام در ابتدای سخنان خود با اشاره به تاثیر خانواده و محیطی که در آن پرورش یافته است، گفت: در ۱۴ سالگی به پاریس رفتم تا درس بخوانم این اتفاق در باقی زندگی من خیلی تاثیرگذار بود. در آنجا نمایشنامهنویسی را آموختم چون نمایشنامهنویسی جزئی از ادبیات فرانسه است. دیالوگنویسی را در آنجا یاد گرفتم. تجزیه و تحلیلی شخصیتهای نمایشنامه، همه ساختار و قوانین تئاتر فرانسه را آموختم. در فرانسه آموختم، متوجه شدم که دوست داشتن قابل احترام و خصوصی است نباید به زندگی خصوصی دیگران کاری داشت.
در ادامه علی دهباشی، مدیر مجله بخارا از فرجام خواست تا درباره نمایشنامه تاجماه توضیح دهد، فرجام گفت: تاجالسلطنه در قاجاریه شخصیتی استثنایی بود، شاید صد سال زود به دنیا آمد. خانه خانوادگی من با همان فرهنگ و ظاهر بود، میخواستم نمایشنامه تاجالسلطنه را بنویسم ولی دیدم بیوگرافی او مرا محدود میکند چون انسان نمیتواند درباره زندگی کسی دروغ بگوید. شخصیت آزادیخواه تاجالسلطنه که میخواست خود را با شکستن دیوارها نجات دهد روی من اثر گذاشت.
فرجام پس از تکمیل نمایشنامه تاجماه و عروس، آثار خود را نزد جهانگیر افکاری و مجید روشنگر برد، او درباره آن روز گفت: آنها پسندیدند و گفتند یک نمایشنامه دیگر بنویس چون این دو از نظر تعداد صفحه کم است و من نمایشنامه هوای مقوایی را نوشتم. الان که به این مجموعه نگاه میکنم، درواقع یک مولتیمدیا است رقص، پانتومیم و شعر و ... سرنوشت زنی است که با جامعه روبه روست شاید بتوان گفت شبیه من است.
رفیق نصرتی کاندیدای دریافت دکترا و منتقد تئاتر، در این جلسه حضور داشت. او فرجام را جزء اولین مدرنیستهای ادبیات نمایشی اعلام کرد و گفت: به این جهت از کلمه مدرنیست استفاده میکنم که خلاف گروه قبلی نمایشنامهنویسان پیش از خود، صحنه برایش تمثیل جهان پیرامون نیست، تا قبل از شروع فعالیت مدرنیستها در نمایشنامهنویسی ایران، صحنه برای نمایشنامهنویسان، تمثیلی از جهان پیرامون بود. اگر صحنه نمیتوانست ایران را به چنگ بیاورد سعی میکرد تمثیلی از آن را نمایش دهد. این تمثیلها باعث میشد شخصیتها تیپ باشند، اما با شروع مدرنیسم در ادبیات نمایشی ایران، صحنه رابطهای منسجم بین فرم و محتوا و بین آنچه در جریان است و برقرار کرد.
او با توضیح شخصیتها در نمایشنامه تاجماه بیان کرد: تاجماه اولین شخصیت ملانکولیک ادبیات نمایشی ما است، تیپ نیست و دقیقا یک کاراکتر است. تاجماه با مفهوم آزادی از طریق یک مرد (پدر خود) آشنا میشود. در تاجماه یک زن تلاش میکند کلماتی که از فیلتر مردانه عبور میکند را دوباره زنانه ببیند و آن را باز آفرینی کند و به عنوان یک زن دوباره بفهمد.
فریده فرجام که کارگردان سینما و تئاتر، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، داستاننویس، شاعر و نویسنده ادبیات کودکان است، در ۲۲ دی ماه ۱۳۱۳، در تهران به دنیا آمده است. او که در خانوادهای فرهنگ دوست و هنرپرور رشد کرد، از همان اوان نوجوانی به کلاسهای نقاشی، زبان فرانسه و انگلیسی فرستاده شد و از همان سالهای دبستان با آثار کلاسیک زبان فارسی آشنایی پیدا کرد.
فریده فرجام، افزون بر نمایشنامهنویسی، در فیلمنامهنویسی و کارگردانی سینما نیز فعالیت مستمر داشته است که از آن جمله میتوان به فیلمهای «دستهای مبارکشان» و«کودکان در گذشته و حال» اشاره کرد.