زمانی که به تحلیل و متن فکر میکنم، دایره فراختر از یک شعر و داستان کوتاه، فیلم سینمایی و رمان را در نظر دارم.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، کتاب «اصول و مبانی تحلیل متون ادبی» نوشته سلینا کوش و ترجمه حسین پاینده که انتشارت مروارید آن را به چاپ رسانیده است، دوشنبه پانزدهم آبانماه در سرای اهل قلم مورد بررسی قرار گرفت. این کتاب تحلیل پایه درباره نحوه نقد متون ادبی ارائه میکند و اصول و مبانی تحلیل ادبی را با زبانی روشن و مبسوط توضیح میدهد. حتی نویسنده تلاش کرده است تا تحلیل شعر، داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و فیلمنامه را هم با ذکر مثال توضیح دهد.
حسین پاینده استاد دانشگاه علامه طباطبایی، توضیحاتی درباره کتابی که ترجمه کرده است ارائه داد و گفت: ترجمه کتابی در زمینه تحلیل متن، ضرورت مبرم فرهنگی است، بیش از آنکه حتی یک ضرورت ادبی یا دانشگاهی باشد. زمانی که به تحلیل متن فکر میکنم، دایره فراختر از یک شعر و داستان کوتاه، فیلم سینمایی و رمان را در نظر دارم. در تلاش هستم تا فراهمآوری گرایش آحاد جامعه به دیدن لایههای اجتماعی ما بیشتر شود. آن لایهها را میتوانیم زمانی ببینیم که با نگاهی تحلیلگر به واقعیت اجتماعی پیرامون خود نگاه کنیم.
وی با اشاره به افرادی که این کتاب را با دقت خوانده اند، اظهار داشت: تعریفی که سلینا کوش از متن ارائه میدهد، تعریفی است که شامل شنونده هم میشود به این معنی که خلاف تقسیمبندیهای ژانر که در دانشگاههای ما از گذشته متداول بوده وقتی صحبت از متن میکنیم، خیلی از مسائل دیگر را در آن میگنجانیم. دیدگاه این کتاب درباره ژانر چیزی نیست که در دانشگاههای ما تدریس میشود. این کتاب نه فقط فیلمنامه بلکه سینما را شامل ژانر ادبیات روایی میداند، یعنی حاصل به نمایش درآمدن آن فیلمنامه، فیلمی که ما تماشا میکنیم یک ژانر ادبی است.
پاینده با بیان اینکه اکثر رسانههای غرب بخش مهمی از کتاب خود را به نقد و بررسی کتاب اختصاص داده اند، افزود: کتاب متن را چنان گسترده میکند که بسیاری از نوشتارهایی که در ادبیات کهن ما درخور بررسی قرار نمیگرفت هم، متن محسوب میشود. به عنوان کاوشگر فرهنگ این کتاب را ترجمه کردم. امیدوارم خوانندگانی که این کتاب را میخوانند و اسم نظریه روانکاوی و پسا استعماری و ... به گوششان میخورد از راه متنی که این کتاب ارائه میکند، نگاه گستردهتری به واقعیت اجتماعی بیاندازند.
پایه نقد خود متن و واژههاست
مسعود جعفری، استاد دانشگاه خوارزمی نخستین مساله تازه برای جامعه فرهنگی را میزان تغییر دیدگاه در قرن نوزدهم اعلام کرد و گفت: هیچ داوری برای همیشه، انجام نشده و جایگاه هیچ ژانری برای همیشه مشخص نیست. این دیدگاه پویا از همین فصل نخست شروع میشود. فصل دوم با عنوان «قرائت تنگاتنگ» اصطلاحی است که از مکتب آمریکایی گرفته شده است. بعدها در نقدعملی، فرمالیستها به شکل دیگری از آن استفاده کردند. در فصل دوم اساس کار براین گذاشته شده است که پایه نقد خود متن و واژههاست، نمیتوانیم بدون تمرکز بر متن صحبت کنیم.
وی در ادامه، فصلهای کتاب را به تصویر کشید و گفت: این کتاب به نوعی کتاب مقدماتی است و اتفاقا اهمیت کتاب هم در همین است. بحثهای فنی و مبهم و نامفهوم در آن مطرح میشود و کار باید از سطح مقدماتی شروع شود تا به جاهای بهتری برسد که به دلیل روشنی و انسجام میتواند شروع خوبی برای بازخوانی نقد و نظر ادبی باشد.
جعفری در پایان سخنان خود دو نکته درباره ترجمه بیان کرد و توضیح داد: واژه «بافتار» را شاید بتوان به صورت «زمینه» ترجمه کرد و دیگری اصطلاح «معرفت مینویی» است که فکر میکنم احتمالا جایگزین ایدهآلیست شده است؛ البته باید گفت که ترجمه کتاب مانند خود کتاب روشن و شفاف است.
در قسمت بعدی این نشست عبدالرسول شاکری، عضو هیئات علمی سازمان سمت درباره کارنامه پاینده روایت خود را به صورت خطابه بیان کرد.
- خانه کتاب /
- سرای اهل قلم /
- سلینا کوش /
- نقد ادبی /
- حسین پاینده /
- انتشارات مروارید /