نوشته جنگ جین سونگ و ترجمه مسعود یوسف حصیرچین توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید.
به گزارش رویداد فرهنگی، در «رهبر عزیز»، یکی از ماموران عالیرتبه ضداطلاعاتی کره شمالی زندگیاش در مقام شاعر درباری کیم جونگ ایل و فرار نفسگیرش به سوی آزادی را شرح میدهد.
جنگ جین سونگ در کره شمالی زندگی شاد و خوبی داشت: حتی هنگامی که کشور دچار قحطی بود و آدمهای بسیاری از گرسنگی مردند، جیره غذایی او قطع نشد، مجوز سفر داشت، اطلاعات سانسورنشده در اختیارش بود و با شخص کیم جونگ ایل نشست و برخاست میکرد. به نظر میرسید زندگیاش در پیونگ یانگ در امن و امان است. اما این امتیازات و رفاه در آستانه نابودی بود چرا که مجله ممنوعهای را که به دوستش داده بود گم شده بود. حالا جنگ جین سونگ برای نجات جان خودش و خانوادهاش چارهای جز فرار نداشت.
تا کنون هیچکدام از نخبگان کره شمالی چگونگی عملکرد این کشور تمامیتخواه و دستگاه تبلیغاتیاش را توصیف نکرده بود. در داستان نفسگیر فرار جنگ جیم سونگ به کره جنوبی افشاگری حیرتانگیزی بیان میشود: رهبر عزیز «داستان دراماتیک غیرممکنی است... یکی از بهترین تصویرپردازیها و در عین حال کابوس کره شمالی.»
بخشی از متن کتاب
با فرارسیدن دومین سال دستور فراخوان عمومی کیم جونگایل، به نظر میرسید افراد برجسته دیگر آن را جدی نمیگرفتند. وقتی در تابستان 2002 به اداره 101 بازگشتم، دلم برای ادبیات و رسانههای کره جنوبی حسابی تنگ شده بود. با اشتیاق فراوان خودم را در آنها غرق کردم، و افکار مشکلساز ناشی از تناقض آشکار حقایق هم دوباره به من بازگشتند. هرچه بیشتر بار این حقایق را به تنهایی به دوش میکشیدم، قلبم سنگینتر و تنهاییام عمیقتر میشد. به دوست مورد اعتمادی نیاز داشتم که بتوانم کشفیاتم را با او به اشتراک بگذارم.
«این یه نشریه چوسان جنوبیه. گمش نکن.»
میدانستم خارج کردن یک جلد کتاب یا نشریه از سازمان جبهه متحد خیانت محسوب میشود، اما یکی از کتابهای آنجا را به یکی از دوستانم، هوانگ یانگمین، دادم. او در مدرسه هنر پیونگ یانگ همکلاسم بود. اما تصمیمم برای اعتماد به او بر اساس چیزی بیش از دوستی بود. او در مقاطع مختلفی با احتیاط زیاد کوشیده بود این ایده را به من متقل کند که ممکن است در بدون خطا بودن نظاممان تردیدی وجود داشته باشد.
پدر یانگ مین، هوانگ جین تائک، در گذشته ژنرالی دوستاره و فرمانده کارکنان وزارت امنیت اجتماعی (امروزه به آن وزارت امنیت خلق میگویند) بود. پائک هاکریم، مدیر اسمی وزارتخانه، در دهه هشتاد زندگیاش بود و در اصل هوانگ جین تائک رئیس این ارگان حیاتی و قدرتمند نظارتی بود. در کره شمالی، هیچکس نمیتوانست در برابر علایق کیم جونگ ایل موضع بگیرد. یک روز، پس از اینکه پدر یانگمین درباره یکی از مسائل حزب کمی تند صحبت کرد، به ضدانقلابی بودن متهم شد. اگر پیگرد قانونی هوانگ جین تائک به نتیجهگیری طبیعیاش میرسید، یانگمین به سبب جرایم پدرش همراه خانوادهاش به گولاگ فرستاده میشد. مطابق قانون کره شمالی ارتباط با مجرم جرم است و همه احکام در این مسئله مشترک بودند. اگرچه هوانگ جین تائک پیش از اتمام تحقیقات توانتسه بود خودش را از اتهامات مبرا کند، به علت آسیبها و مصدومیتهای دوره بازجویی درگذشت.