همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
علم از مشخص نبودن مرزهایش با علوم دیگر رنج می‌برد+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/08/03 ساعت 10:38

از آنجا که امروزه علم در كشور ما از عدم مشخص‌بودن مرزهایش با علوم دیگر به‌ویژه دین رنج می‌برد، کتاب «مسئله علم در ایران» مقدمه‌ای بر فلسفه علم از سوی مولف است.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، كتاب «مسئله علم در ایران» با همكاری پژوهشكده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، سه‌شنبه دوم آبان ماه در سرای اهل قلم خانه كتاب با حضور موسی اکرمی، مولف اثر و اسمعیل خلیلی، منتقد و حنیف قلندری، عضو هیئت علمی پژوهشكده تاریخ علم دانشگاه تهران نقد و بررسی شد.

در این نشست موسی اکرمی مولف اثر با اشاره به کتاب «مسئله علم در ایران» بیان کرد: مطابق درخواست پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی برای تدوین سلسله کتاب‌های تاملات صاحب‌نظران درباره آموزش عالی در مدت کوتاهی مجموع یادداشت‌ها و سخنرانی‌هایی خود را در نشریات و مراکز آموزش عالی جمع آوری کردم و نام مسئله علم در ایران را بر روی آن گذاشتم که تا حد زیادی بازتاب‌دهنده دغدغه سالیان من و مباحث مطرح شده در کتاب است، طبیعتا اگر کتابی با همین عنوان از ابتدا تالیف می‌شد ساختار آن با ساختار مجموعه فعلی قدری متفاوت بود.

وی درباره ساختار و محتوای کتاب، دغدغه خود را در آن، بیش از هر چیز تاریخ و فلسفه علم دانست و ادامه داد: در این کتاب تاحدی پنج حوزه معرفتی را از یکدیگر بازشناسی کردم، من سال‌ها است از این اندیشه که پنج نوع دستگاه باور مدعی شناخت داریم، دفاع می‌کنم، درواقع به معرفی پنج نوع باور شامل علم، فلسفه، دین، عرفان و اسطوره را که مدعی شناخت هستند، پرداختم.

 

در حوزه‌های علوم پایه و علوم انسانی نتوانستیم علم تولید کنیم

اکرمی خود را معتقد به رئالیسم علمی دانست و گفت: این دیدگاه در سراسر كتاب هم قابل مشاهده است. اگر كسی بخواهد به علم بپردازد و جامعه‌شناسی، تاریخ و فلسفه آن را مورد بررسی قرار دهد باید رویكردهای هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناختی، دلالت‌شناسی و عرضه‌شناسی این موضوع را نیز بررسی کند.

وی عنوان کرد: متاسفانه امروز علم در كشور ما از عدم مشخص‌بودن مرزهایش با علوم دیگر به‌ویژه دین رنج می‌برد. ما نمی‌خواهیم علم را به ایران منتقل كنیم بلكه می‌خواهیم به جریان علمی جهان با پدیدآوردن ساختارهای بومی و رشد دادن علم ویژه خود بپیوندیم. من همواره جزو معدود كسانی بودم كه از امتناع علم دینی دفاع كردم و اگرچه در ایران عده‌ای در پیدایش این بحث حسن نیت داشتند اما بخش زیادی هم با علم دینی پول درآوردند این در حالی است كه ما نه‌تنها در حوزه‌های علوم پایه كه در حوزه‌های علوم انسانی و از جمله اقتصاد و به طور مثال اقتصاد اسلامی حتی پنج صفحه هم نتوانستیم علم تولید كنیم.

 

نحوه مواجهه با علم مدرن را درک نکرده‌ایم

اسماعیل خلیلی نیز در ادامه با بیان اینکه در این اثر ارزیابی شتابزده‌ای از مباحث تاریخ علم انجام شده است، گفت: مولف در این كتاب براساس مواد موجود فصل‌بندی كتاب را انجام داده است و ای‌كاش با توجه به ظرفیت‌های موسی اكرمی امكان تدوین كتابی تالیفی از ایشان درباره این موضوع وجود داشت.

به گفته وی، این كتاب اگرچه رساله‌ای در فلسفه علم نیست و ادعای آن را هم ندارد اما می‌توان آن را مقدمه‌ای بر فلسفه علم از سوی مولف دانست كه می‌تواند مباحث آن به‌مرور تكمیل شود.

وی با بیان اینكه كتاب حاضر می‌توانست برای مخاطب خاص‌تری نوشته شود، گفت: نویسنده در كتاب وارد مناقشات درباره طبقه‌بندی علم نشد در حالی كه این اساس فلسفه علم است و جا داشت كه در این كتاب به این موضوع پرداخته می‌شد. از طرفی مشكل دیگر جامعه‌شناسی علم در ایران است كه به پرسش‌های اساسی درباره مسئله علم پاسخ داده نمی‌شود و ما به‌عنوان جامعه ایرانی نحوه مواجهه با علم مدرن را درک نكرده‌ایم، متاسفانه یكی از نواقص كتاب، نزدیک نشدن به این موضوعات است.

 

اغلب تعاریفی كه از تاریخ علم در ایران ارایه شده دم‌دستی است

حنیف قلندری همچنین به بررسی اثر پرداخت و گفت: وقتی درباره تاریخ علم حرف می‌زنیم سوال این است كه منظورمان از تاریخ علم چیست و چه نگاهی به علم داریم متاسفانه به نظر می‌آید كه اغلب تعاریفی كه از تاریخ علم در ایران ارایه شده دم‌دستی است و تاكنون تعریف مشخصی انجام نشده اما در این كتاب تعریفی كه در این‌باره به مخاطب ارایه می‌شود به‌گونه‌ای است كه خواننده می‌تواند براساس آن به مدلی در این حوزه برسد.

وی عنوان كرد: سوال دیگر این است كه فلسفه و تاریخ علم در مطالعه آكادمیك علم در چه جایگاهی قرار می‌گیرند و ای‌كاش مولف ایده‌آل خود را درباره این موضوع در كتاب شرح می‌داد.



نظرات کاربران

ارسال