کتاب «طمع، از مجموعه هفت گناه» نوشته فیلیس ای. تیکل و ترجمه نسترن ظهیری توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید.
به گزراش رویداد فرهنگی، این کتاب بخشی از خطابه و مجموعهای است که با مشارکت کتابخانه عمومی نیویورک و انتشارات دانشگاه آکسفورد در زمنیه «هفت گناه کبیره» به چاپ رسیده است. هدف ما این بوده که از محققان و نویسندگان دعوت کنیم تا در مجلداتی جداگانه به طرز نگرش و درک ما از شر و گناهان کبیره بپردازد. هر یک از نویسندگان بر آن بودهاند تا از طریق یافتههای پیشین و معاصر به کشف تأثیر چالشهای ادراکی و عملیای بپردازند که هر یک از گناهان کبیره بر معنویت، اخلاق و زندگی روزمره ما میگذارند.
مفهوم هفت گناه کبیره در کتاب مقدس نیامده است. در منابع مختلف آمده است که فهرستهای اولیه گناه و سرپیچی را در قرن چهارم اواگریوس پونتوسی و پس از او جان از کاسیوس دستهبندی کرده بودند. اسقف اعظم گرگوری در قرن ششم فهرستی از این هفت گناه کبیره سنتی را گرد آورد. این گناهان بر اساس میزان شدت و تأثیرات مخربی که در روح و روان میگذاشتند درجهبندی شدند و حکم چنان بود که ریشه تمام گناهان دیگر هستند. با توجه به این که برخی گناهان دربرگیرنده گناهان دیگر هستند و بر اساس منابع دینی واژگان مشابهی برای ارجاع به یک مفهم مشترک به کار برده میشود، این فهرست گناهان کبیره به ترتیبی که امروز میشناسیم رتبهبندی شدند: تکبر، طمع، بیبندوباری، حسد، شکمبارگی، غضب و تنپروری.
بخشی از متن کتاب
نهضت اصلاح دینی بارزترین مثال انفصال بین چگونگی مشاهده امور و درک متداول از چرایی آنها در غرب مسیحی بوده است. از دوران خونین انفصال با عنوان «اصلاحات» یاد میکنیم و فرض ضمنیمان این است که این دوره عصری متفاوت از تاریخ است که به راحتی از صبح یکی از روزهای اکتبر 1517 آغاز شد، زمانی که کشیش جوانی [مارتین لوتر] اصول نظم جدید را بر سردر کلیسایش در ویتنبرگ نصب کرد، و با ظهور عصر عقل پایان یافت. حدود و ثغور دوران «اصلاح مذهبی» را میتوان به دقت ترسیم کرد، اما روح این اصلاح روح زمانه در حال تکاملی بود که بر چهارصد و اندی سال دیگر نیز اثرگذار بود و این دو دوره را در کلیتی فهمپذیر یکپارچه کرد. هزار و پانصد سال کشمکش برای تبدیل دینی جدید به دینی پخته و مدیریتپذیر بنای علاقهای هزار و پانصدساله داستان [پیش از اصلاح] را نهاده بود و [تا این زمان] باز توجه مؤمنان بر یکپارچگی پیکره ایمان – یعنی جسمانیت آن – بود تا روح پدیدآورندهاش.
آنچه در ویتنبرگ از میان رفت و آنچه به میان آمد در سطح کاربردی گاه تفاوتهای بیشمار و گاه تفاوتهایی جزئی دارند، اما هسته مرکزیشان نیز با هم متفاوت است. آنچه از میان رفت کوهنشینی بود و آنچه به میان آمد شهرنشینی .