ابوالحسن تهامینژاد از پیشکسوتان دوبله در دیدار و گفتوگوی کتابفروشی آینده، اجرای دراماتیک رستم و سهراب را ریشه گرفته از عشق دوران کودکی و کارهای دوره جوانی خود بیان کرد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، مجله بخارا و کتابفروشی آینده پنجشنبه 19 مردادماه میزبان ابوالحسن تهامینژاد از پیشکسوتان دوبله در ایران، شد. ابوالحسن تهامینژاد، نویسنده، مترجم، منتقد فیلم، بازیگر، دوبلور، و مدیر دوبلاژ در 1317 در تهران به دنیا آمده و دانشآموخته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشسرای عالی است. او از 1336 به عرصه تئاتر قدم گذاشت و پس از آن به گویندگی فیلم روی آورد و خیلی زود، از 1340 ، مسئولیت ترجمه و مدیریت دوبلاژ را نیز به وی سپردند و از آن روز تاکنون بیش از دهها کتاب و فیلمنامه را به زبان فارسی ترجمه و به دست نشر سپرده و دوبله و مدیریت دوبلاژ دهها فیلم سینمایی و مجموعههای تلویزیونی را بر عهده داشته است.
در این گفتوگو تهامینژاد خود را یک محصل دانست و گفت: دوران پادشاهی رضاشاه در محله بسیار فقیری از تهران به نام آبمنگل (بخشی از خیابان ری) به دنیا آمدم اما نژاد من به ترکها میخورد.
وی با بیان اینکه دوران دبیرستان خود را در مدرسه دارالفنون گذرانده و سپس به دانشسرای عالی رفته است، ادامه داد: سال 1336 حضور فتحاله والا (که درس تئاتر را در فرانسه و انگلیس خوانده بود) در تهران و تصمیم او برای گشودن راهی جدید در تئاتر و تربیت هنرآموزان جدید موقعیت خوبی به وجود آمد که من از آنها بهره گرفتم و با پذیرش در آزمون کلاس هنرپیشگی توانستم زیرنظر استادانی مثل صادق بهرامی، فتحاله والا و هوشنگ سارنگ مراحل مختلف کار تئاتر از راه رفتم روی صحنه گرفته تا درک شخصیت و فن بیان را یادگیرم.
تئاتر راهی برای ورود به عرصه دوبله شد
تهامینژاد با اشاره به یکی از درسهای خود به اسم رستم و سهراب و بیان آنها، عنوان کرد: در سن 19 سالگی تمام رستم و سهراب را از ابتدا تا انتها حفظ بودم و آن زمان این داستان، یکی از داستانهای روی صحنه بود که هوشنگ سارنگ تصمیم گرفت با ساخت رستم و سهرابی دیگر ایفای نقش رستم را به من بسپارد.
به گفته وی، ریشه کار رستم و سهراب به آن زمان برمیگردد و وی از آن زمان روی این موضوع کار کرده است.
این دوبلور همچنین اعلام کرد که از سالهای کودکی به شاهنامه علاقه داشت که این علاقه را خانوادهاش در وی ایجاد کردند و اولین شاهنامهاش را با پول توجیبیهای خود در سال 1335 خریده است.
وی تصریح کرد: از آنجا که نتوانستم راه دوبلری فارغالتحصیلان دانشسرای عالی را طی کنم، کار تئاتر را انتخاب کردم و از آن به دوبله آمدم و به دلیل صدای خداداد و اندک زبان انگلیسی که یاد داشتم خیلی زود در دوبله ترقی پیدا کردم تا جایی که بعد از دوسال مدیر دوبله شدم و بعد از چهار الی پنج سال هم با استقبال و رضایت صاحبان فیلم کارم رونق گرفت و صاحب استودیو شدم.
وی با بیان اینکه یادگیری زبان انگلیسی برای او باعث شد تا او بتواند متن فیلمها را هم ترجمه کند، عنوان کرد: بعد از 10 سال فعالیت صاحب سینما و جزو واردکنندگان فیلم شدم اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کمی کناره گرفتم چون با مسائل جنگ نمیتوان به کارهای جنبی سینما پرداخت لذا به سمت بخش فرهنگی و ترجمه کتاب روآوردم و اندکی دیگر هم به زبان انگلیسی خود رونق دادم.
نویسنده تئاتر هرچه را مینویسند برای گوش است و نه چشم
تهامینژاد درباره کارهای ترجمه خود گفت: تاکنون 22 کار را ترجمه کردم و آخرین کار من چهاراثر از شکسپیر است که هرچند پیش از این هم ترجمه شده بودند اما شاید ترجمه من اندکی متفاوت باشد چون من به عنوان هنرآموخته تئاتر یادگرفتم که نویسنده تئاتر هرچه را مینویسند برای گوش است و نه چشم و مخاطب در نهایت باید با یکبار شنیدن آنها را دریابد لذا این مسئله پایه کار من بوده ونمیدانم که تاکنون در این راه چقد توانستهام موفق عمل کنم.
وی با بیان اینکه پنج یا 6 مورد نمایشنامه بازی کرده است، گفت: «شاهزاده خانم تاتیانا» اولین نمایشنامهای بود که من با نقشی کوچک درآن بازی کردم، نمایشنامه «افیون» هم از جمله نمایشنامههای دیگر من بود.
تهامینژاد اظهار داشت: در یکم تیرماه سال 1337 برای دوبله کارهای استودیو «آژیر فیلم» ضمن پرداخت حقوق دو هزار و 500 ریال با من قرار داد بست و بعد از پخش اولین فیلمی که دوبله کردم به نام «کلوب شبانه» (فیلمی هندی) روی پرده سینما بسیار خوشحال بودم. تاکنون بیش از سه تا چهار هزار فیلم را دوبله کردهام.
وی ادامه داد: حدود 10 سال گذشته موسسه تلویزیونی طلوع در افغانستان قصد دوبله فیلمهایی را به لهجه فارسی تهرانی داشت لذا از من دعوت کردند که در کابل کلاسی را بدین منظور برای تربیت گویندگان برگزار کنم در همین راستا دو سفر به کابل داشتم اما آن فکر کنار گذاشته شد و با همان لهجه کابلی فیلمها دوبله شدند.
این دوبلور اندکی درباره فیلمهای مورد توجه خود مثل «اشکها و لبخندها» و کتابهایی که با همسرش ترجمه کرده است توضیح داد و با اشاره به فعالیتش در حوزه کتابهای گویا عنوان کرد: سه متن تاریخ بیهقی، گلستان سعدی و بهارستان جامی را به انتخاب محمد شریفی به عنوان کتاب گویا گویندگی کردم، همچنین 8 نمایشنامه اسکاروایلد را در کنار اشعار و داستانهای کوتاه و کتاب معروفش ترجمه کردهام.
ویژگی اجرای رستم و سهراب ضرب زورخانه و سمفونی فرحت است
تهامینژاد درباره آخرین کار خود یعنی اجرای دراماتیک رستم و سهراب اظهار داشت: علاوه بر فضاسازیهای بسیار خوب و درحد توان ما برای این کار به خصوص در زمانی که رستم به شهر یا چراگاه میرود، موسیقی بسیار زیبای شاهین فرحت کمک زیادی به این کار کرده است. بخش دیگری از این کار بخش نوشتاری آن است که تفاوتی با سهراب و رستمهای پیشین دارد و به صورت نمایشنامهای است یعنی راوی صحبت میکند.
وی با اشاره به استقبال مردم از داستان و نمایشنامه رستم و سهراب و اجرای بخشی از آن در برنامه خندوانه گفت: وقتی بازتابهای این کار را در رسانههای عمومی دیدم بسیار شگفت زده و خوشحال شدم که چنین کاری مورد پسند مردم واقع شده است.
وی ادامه داد: در بخش شنیداری این کار، خلاصهای از داستان رستم و سهراب گفته میشود و شاید شنونده با معانی بعضی از واژههایی که فردوسی به کار برده آشنا نباشد البته در بخش نوشتاری تمام واژه های ناآشنا توضیح داده شده، همچنین یکی از ویژگیهای این کار ضرب زورخانه و سمفونی شاهین فرحت است.
تهامی نژاد، چنگیز جلیلوند (رستم)، افشین زینوری (سهراب)، مریم شیرزاد (تهمینه)، حامد عزیزی (شاه سمنگان)، محمود قنبری (افراسیاب)، زهره شکوفنده (گردآفرید)، اکبر منانی (کاووس شاه) و حامد بهداد ( بنا به اظهار علاقه زیاد وی برای فعالیت در این کار خواندن سه بیت به ایشان اختصاص داده شده است) را از گویندگان اجرای دراماتیک رستم و سهراب معرفی کرد و گفت: این کتاب از سوی سامانه نوار به صورت فایل صوتی با بهایی ارزانتر هم ارائه شده است.
انتظار تهامینژاد برای بازی در فیلمی از افخمی
در انتهای این دیدار و گفتگو حاضران به طرح پرسشهایی از تهامینژاد پرداختند و وی در پاسخ به یکی از این سوالها درباره فرصت حضورش در سینما عنوان کرد: سینمای ایران به دلیل زیرساختارها از یک سینمای محلی و روستایی به سینمایی جهانی تبدیل شد و در ایران ما شاهد تکامل این صنعت بودیم به عنوان مثال کمکم صداگذاری و دوبله فیلمهای ایرانی برداشته شد و به این خاطر بازیگران مجبور شدند نوع حرف زدن در فیلم را بیاموزند لذا دوبله یک نوع گویش استاندارد را در سراسر ایران پراکند.
وی با باین اینکه در جوانی چند فیلم بازی کرده که یکی از آنها «شانس، عشق و تصادف» بوده است، ادامه داد: در سال 1372 بعد از یک توقف طولانی در کشور ایتالیا به ایران بازگشتم و افخمی را دیدم و همان زمان به من گفتند که در فیلمی یک نقش به من میدهند و من تاکنون منتظر هستم.
تهامینژاد در پاسخ به سوالی دیگر درباره کتابهای گویای خود اظهار داشت: برنامه دارم داستانهای «بیژن و منیژه» و «سیاوش» و «رستم و اسفندیار» را به زودی به صورت گویا در می آورم.
وی همچنین گفت: درباره ماجرای دراماتیک رستم و سهراب با چندین نفر صحبت کردم تا آن را به صورت فیلم کارتونی درآورند که البته ممکن است برای آن از همین صداها استفاده شود.
گفتنی است، در بین صحبتها و گفتوگوها تهامینژاد بخشی از ماجرای رستم و سهراب را اجرا کرد.