کتاب «جانورنامه» نوشته لایوش ناگ ترجمه کمال ظاهری از تازههای نشر چشمه است.
به گزارش رویداد فرهنگی، کتاب حاضر از نمونههای کلاسیک طنز اروپای مرکزی و شرقی است. نویسنده پس از شکست انقلابهای 1918و 1919 مجارستان، در سرخوردگی و تلخکامی عمیق خود، تنها به نوشتن طرحها و قطعات کوتاهی پرداخت که با طنزی بکر و تیره، از جمله در قالب پرترههای بدیع و باروح حیوانات، نابه هنجاری مناسبات اجتماعی و رفتار و کردار نه کمتر عجیب انسانهایی را هم که در میان آنها میزیست بیان میکند. بیشتر این طرحها و قطعات که با لحنی به ظاهر جدی و علمی، بر پایه بازیهای زبانی، «مهمل گویی»های بکر، طنز و طعن و تمسخر نوشته شده، در عین حال که دیدگاهها و پیشداوریهای مانوس و تنگنظرانه کتابهای درسی زیست شناسی را به سخره میگیرد، در چارچوب امکانات و «سوراخسنبه»هایی که هنوز بسته نشده بود، تئوریهای گذشتهگرا و بیپروپایی را هم که پایههای سیاسی رژیم نیمه فاشیستی آن روزگار تشکیل میداد، به چالش میکشد...
قسمتی از متن کتاب
خرس
خرس حیوانی است زمخت و بدهیکل، به خصوص پایش خیلی پت و پهن و بیقواره است که نشان میدهد اجدادش از نجبا و اشراف نبودهاند. خرس هم مثل غالب حیوانات انواع گوناگون دارد، از جمله خرس قهوهای، خرس جنگلی، خرس گنده، خرس سفید که این آخری به نام خرس قطبی نیز معروف است. خرس حیوانی است همه چیز خوار، یعنی هم گوشت میخورد هم گیاه و هم گاهی توی باغ وحشها من باب تنقل انگشت کسانی را که دستشان را توی قفس کردهاند.
خرس جانوری است وحشی، یعنی دور از اجتماع آدم ها زندگی میکند، آدمها ولی به این دلیل وحشی اند که دور از هم زندگی نمیکنند، بلکه زندگی جمعی، حتا به اصطلاح معنوی دارند که یکی از اختراعات بسیار بامزه به شمار میآید.
قورباغه
قورباغه لب آب جست میزند. اینجا بلافاصله این سوال پیش می آید که چرا لب آب جست میزند. دانشمندان جوابهای مختلفی به این سوال داده اند. اولا برای اینکه توی آب نمیتواند جست بزند. ثانیا برای اینکه به خاطر شکل پایش نمیتواند راه برود، بنابراین ناچار است جست بزند، حتا اگر حال و حوصله نداشته باشد. فکرش را بکنید چه مصیبتی است که قورباغه حوصله نداشته باشد. چون وقتی آدم حوصله نداشته باشد، مینشیند یک گوشه بغ میکند، یا میرود سر کوچه تا خرخره میخورد، میآید میگیرد میخوابد. قورباغه نه، اگر جایی هم بخواهد برود، حوصله هم نداشته باشد مجبور است بپرد و جست بزند.
ساس
حیوانات را میشود به دو دسته تقسیم کرد: اهلی، وحشی. اهلی یا خانگی مثل اسب، گاو، سگ، گربه و آدم سربهزیر مظلوم. وحشی مثل شیر،ببر، پلنگ و آدم جعلق پدرسوخته. ساس حیوان خانگی نیست، هرچند توی خانهها زندگی میکند (البته توی خانه ما نه، توی خانه همسایه) چون میگزد. منتها با آن که میگزد، بازهم نمیشود گفت وحشی است، چون در جنگل زندگی نمیکند، بنابراین بهتر از همه این است که ساس را در راسته جانوران تخت خوابی قرار بدهیم.
مگس
مگس بیچشم و روترین جانور روی زمین است، و از آنجا که در طبیعت یا دستکم در علم زیستشناسی برای هر پدیده توضیحی وجود دارد، این خصلت او را بیشک باید ناشی از قناعت و تواضع، و احتراز از پررویی و چشم داشتهای بیجا دانست. مگس در همه شهرهای بزرگ دنیا یافت میشود، اما بیش از همه توی دهات روی نک دماغ روستاییان بیآزار مینشیند. وقتی مگسی روی دماغ یک روستایی بیآزار نشست، یک روستایی بیآزار دیگر مشتی روی دماغ روستایی بیآزار اول میکوبد. مگس به موقع بلند میشود میرود، اما خون از دماغ روستایی بیآزار اول راه میافتد.
- معرفی کتاب /
- جانورنامه /
- لایوش ناگ /
- کمال ظاهری /
- نشر چشمه /