
شهرام شفیعی ملقب به سفیر لبخند بچهها نویسنده کتابهای «جزیره بیتربیتها»، «قصههای غربوحشی»، «بگو ما هم بخندیم» و ... یکشنبه دهم دیماه مهمان برنامه رادیو کتاب بود.
به گزارش رویداد فرهنگی، شفیعی درباره اینکه چرا این لقب را به او دادند؟ گفت: این عنوان را مادران انتخاب کردند. در برنامههای زیادی شرکت میکنم. در این برنامهها کودکان هستند و مادران، این افراد، گروهی در فضای مجازی درست کرده بودند و مشورت کرده بودند که من را با چه لقبی صدا کنند که کتابها بیشتر بین خانوادهها پخش شود. یعنی خانوادهها و مادران کم کم خود وظیفه معرفی کتاب به یکدیگر را بر عهده میگیرند و این نقش را خیلی درستتر و صحیحتر از جشنوارهها انجام میدهند. از من هم پیشاپیش قول گرفتند که هرچه لقب برایم انتخاب کردند را قبول کنم.
او افزود: من از طریق کتابهایم کودکان را میخندانم که از سال 1365 شروع شد که من در دبیرستان، داستانهای طنز مینوشتم. باور کنید هنوز با همان کودکانی که سر کلاس درس با انشای من میخندیند، مرتبط هستم. گاهی با بچهها و نوههایشان به برنامه من میآیند. اولین کتاب من داستانهای طنز دوران دبیرستانم است.
این نویسنده درباره آرزوهایش توضیح داد: ابتدا که نوشتن کتاب را شروع کردم، آرزو داشتم کار دیگری نداشته باشم، اولین کتابم در سال 1367 منتشر شد، ولی آرزویم برآورده نشد تا پارسال که آخرین شغلی که داشتم، سردبیری مجله رشد دانشآموز با تیراژ یک میلیون و 700 هزار نسخه در ماه بود، به مدت هشت سال سردبیر این مجله بودم. وقتی فعالیت در این مجله را آغاز کردم، دیدم که جای طنز در آن خالی است و دو صفحه برایش باز کردم.
شفیعی با بیان اینکه فکر کردم باید برای کودکان کتابی بنویسم که مشتاق خواندن آن باشند و این اتفاق افتاد، گفت: کتابهایی که من نوشتم از نظر ابعاد طنز برای کودکان و عنصر داستان آن جالب است. به طور کلی به این صورت جمعبندی میکنم در حیطه کودکان، ادبیات را برای ادبیات جمعبندی نمیکنیم، داستان و قالبهای ادبی دیگر را هم، کاربردها در اینجا اهمیت پیدا میکنند. در حیطه کودکان مهم این است که کودک از این داستان چه میگیرد و ادبیات به منزله تجربه زندگی و شناخت عمیقتر از مفاهیم، همراه با شادی و خنده و بازی که میتواند در زندگی کاربرد زیادی داشته باشد. نوشتار من در سبکی است که کتاب از دست کودکان رها نشود.