فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب «خودنویسم را از آفتاب پر می‌کنم»+ فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/09/14 ساعت 15:10

 کتاب «خودنویسم را از آفتاب پر می‌کنم»؛ نامه‌های پرویز شاپور به فرزندش کامیار توسط فرناز تبریزی و کامیار شاپور گردآوری و تنظیم و توسط انتشارات مروارید به چاپ رسید.

به گزارش رویداد فرهنگی، فرناز تبریزی در مقدمه کتاب می‌نویسد: نامه‌ها حرف‌های همیشه ماندگار آدم‌ها هستند. کلمه‌هایی که برجا می‌مانند، تحلیل می‌شوند و به کمک بازخوانی آنها می‌توان هر چه بیشتر به روحیات نگارنده‌ آن نزدیک شد و چرایی وقایع را درک کرد. اما در گذشته این چنین بود که وقتی کسی نامه‌ای می‌نوشت از خصوصی ماندن حرف‌هایش اطمینان داشت از آن هنگام که تاریخ و تاریخ‌نویسی اهمیت یافت این احتمال به وجود آمد که به‌جز مخاطب خاص نامه، چشم‌های دیگری هم پیدا شوند که مشتاق و بی‌محابا بر واژه‌ها بلغزند و خاطرات و حقایق را از پس جمله‌های نوشته شده جویا شوند. این روال شد که کم‌کم حرف‌های بزرگ، میان جمله‌های ساده‌ نامه‌های خصوص جای خود را باز کردند و ماندگار شدند. از بین جمله‌های نامه می‌شود خیلی چیزها را دید...

چند سال پیش بود که مجموعه نامه‌های فروغ فرخزاد به همسرش پرویز شاپور با همت تنها فرزندشان کامیار شاپور و کوشش مرحوم عمران صلاحی عزیز در کتابی به نام اولین تپش‌های عاشقانه قلبم به چاپ رسید و فضای دیگری از آن‌چه میان آن‌دو گذشته بود را نمایان کرد.

مدتی پیش به لطف کامیار شاپور مجموعه دیگری از نامه‌ها، این بار از پرویز شاپور به کامیار در اختیار من قرار داده شد. بلافاصله با مطالعه آنها به چند دلیل در آماده‌سازی‌شان برای چاپ اصرار داشته وتلاش نموده‌ام.

نامه‌ها حکایت هشت‌سال دوری شاپور از کامیار است که برای ادامه تحصیل به تشویق خود او راهی کشور انگلستان شده بود. از نظر من نامه‌های شاپورحرف‌های صمیمانه پدری است که قصد دارد در زندگی پسرش حضور داشته باشد و نمی‌گذارد دوری راه بین‌شان فاصله ایجاد کند.

 

بخشی از متن کتاب

کامی سلام امیدوارم حالت عالی باشد حال من هم بد نیست و به خصوص که دارم برایت این نامه را مملو از واژه‌های بی‌سر و ته یا با سر و ته می‌کنم خودم هم نمی‌دانم قضاوت راستین را به عهده‌ تو می‌گذارم کامی جان من و یک نفر دیگر زیر یک سقف نشسته‌ایم و هر دومان داریم نامه می‌نویسیم او به دوستش و من هم به دوستم با این تفاوت که طرف خانم جاافتاده‌ایست و بنده هم مرد جاافتاده‌ او خیلی سریعتر از من نامه می‌نویسد به طوری که نامه‌ او در حال تمام شدن است در صورتی که من تازه شروع کرده‌ام همان‌طوری که برایت نوشتم ایام عید یعنی از 29 اسفند تا امروز که 15 فروردین‌ماه  51 است بنده تنها  با هشت گربه که دو تا از آن‌ها بزرگتر و بقیه نوزاد هستند و شب تا صبح موزیک معصومیت پخش می‌کنند و خواب را از چشم من می‌گیرند ولی  چه می‌شود کرد باید سوخت و ساخت و یا به وسیله‌ قرص خواب‌آور به خواب مصنوعی رفت دیروز به مشهدی حسن که معرف حضورتان هست گفتم پای مرغ گربه‌ها تمام شده با این که قول داد عصر دیروز برای گربه‌ها پای مرغ تازه بیاورد نیاورد و من ناگزیر شدم از تخم‌مرغ‌هایی که در یخچال احتکار کرده بودم برای تغذیه‌ گربه‌ها سود جویم ولی گربه‌ها دیگر از یکی دو تا تخم‌مرغ سیر نمی‌شوند و مانند سارقین بین‌المللی انسان را تعقیب می‌کنند و زیر دست و پای آدم می‌روند  و نزدیک است بنده را نقش زمین کنند ولی چه می‌شود کرد خانم‌بزرگ است که باید درباره آینده آنها تصمیم بگیرد و پسرها را زن بدهد و دخترها را شوهر بدهد کامی‌جان از قول من خدمت آقای رضوی و آقای بوشهری سلام بالا بلند برسان و عیدشان را تبریک بگو و موفقیت هر سه تان را از صمیم قلب آرزومندم. کامی یادت هست وقتی با هم حمام می‌رفتیم تو از اول که وارد حمام می‌شدیم تا سر و کله و بدنت را می‌شستم و زیاد هم می‌شستم  تو شعر و ترانه می‌خواندی تا برنامه‌ حمام تمام می‌‌شد  ضمنا یک روز هم یادم هست با لباس توی حوض پریدم چون تو حاضر نشدی به زبان خوش از حوض دربیایی و دیگر بردن تو سر چهار راه مخبرالدوله و مسابقه اتوموبیل‌ها را تماشا کردن و لذت بردن و باقی قضایا. کامی مجله‌ای به اسم مدرن پابلیسیتی که آقای محصص خواسته‌اند ببین اگر پیدا کردی هر شماره‌اش که باشد فرق نمی‌کند ببین اگر روزنامه‌فروشی‌ها دارند بخر و بفرست من و محصص ممنون می‌شویم اگر هم گیر نیاوردی که هیچ دیگر چاره‌ای نیست. کامی خان شاپور در مورد نوشتن کاریکلماتور شدیدا مشغول هستم و در مورد کاریکاتور به هم‌چنین و ضمنا مواد الکلی را کم کرده‌ام و هم‌چنین صرفه‌جویی پیشه نموده‌ام و حالا عادت کرده‌ام کمتر خرج کنم ولی خوب راضی هستم.  



نظرات کاربران

ارسال